ندای لرستان - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
رسانهها و تحلیلگران غربی تاکید دارند که تنشها بر سر پرونده اتمی ایران به آن معناست که تهران در عین میدان دادن به دیپلماسی دیگر علاقهای به مذاکره به هر قیمتی ندارد و افزایش اعتمادبهنفس در ساختار سیاسی این کشور در پی جنگ 12روزه ژوئن سبب شده که شکست غرب در حوزه دیپلماسی بیش از گذشته برجسته شود.
مذاکره بهمثابه فریب
تارنمای تحلیلی «گلوبال سکیوریتی ریویو» در تاریخ پنجم نوامبر طی گزارشی عنوان کرد که وضعیت فعلی در مورد پرونده هستهای ایران و بازگشت تحریمهای سازمان ملل در پی فعالسازی مکانیسم ماشه نشان از شکست رویکرد دیپلماتیک در قبال ایران دارد.
این گزارش عنوان کرد: در 28 سپتامبر 2025، شورای امنیت سازمان ملل متحد تحریمهای لغوشده قبلی علیه ایران را دوباره اعمال کرد. این اقدام زمانی رخ داد که قدرتهای اروپایی در 28 اوت 2025 مکانیسم اسنپبک در قالب برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) را فعال کردند. این امر فروپاشی یک توافق دیپلماتیک یکدههای را نشان داد که زمانی حاکی از کنترل برنامه هستهای ایران در ازای کاهش تحریمها بود. اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل علیه ایران از طریق مکانیسم اسنپبک ، شکست دیپلماسی غرب را برجسته میکند. قدرتهای اروپایی با کنار گذاشتن عمل متقابل، تکیه بر زور و همسویی با استراتژی فشار حداکثری واشنگتن، نهتنها اعتماد را از بین بردند، بلکه ناتوانی خود را در حفظ توافقهای معتبر نیز آشکار کردند و تحریمها را به نمادی از شکست دیپلماتیک به جای موفقیت تبدیل کردند.
در ادامه این گزارش آمده است: ریشههای رژیم تحریمهای ایران به سال 2005 برمیگردد، زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد که ایران به تعهدات حفاظتی خود پایبند نیست. در سال 2006، شورای امنیت سازمان ملل متحد به اتفاق آرا تحریمهایی را تصویب کرد که ذخایر غنیسازی اورانیوم، فناوری موشکی و معاملات مالی مرتبط را محدود میکرد. قطعنامههای متوالی در سالهای 2007 و 2008 این محدودیتها را تشدید کردند. در سال 2010، تحریمها گسترش یافتند تا درآمدهای نفتی و بخش بانکی ایران را هدف قرار دهند و آنها را مستقیما به نگرانیهای مربوط به گسترش سلاحهای هستهای مرتبط کردند.
این تحریمها تحت برجام در سال 2015، توافقی بین ایران و قدرتهای جهانی، لغو شدند. اما فعالسازی مجدد اسنپبک در 28سپتامبر 2025 سبب شد که تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد که در ابتدا از 2006 تا 2010 اعمال شده بودند، دوباره بر مدار قرار بگیرند. این تحریمها شامل تحریم تسلیحاتی، ممنوعیت انتقال فناوری موشکهای بالستیک و محدودیتهایی بر درآمدهای نفتی و خدمات مالی - از جمله بانک مرکزی ایران - است. این تصمیم، اروپا را با موضع آمریکا همسوتر میکند، هرچند که این واشنگتن بود که بهشکلی یکجانبه در سال 2018 از برجام خارج شد. از سوی دیگر، این تحریمها برای چین و روسیه الزامآور نیست و هر دو کشور همچنان با ایران همسو هستند و از این اقدام اروپا انتقاد کردهاند. مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، این تحریمها را ناعادلانه و غیرقانونی خواند و محکوم کرد. تهران در عین اعتراض به این اقدام اروپا، تصریح کرد که هیچ برنامه فوری برای خروج از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) ندارد.
برجام بر اساس عمل متقابل و اعتماد بنا شده بود، اما پس از خروج ایالات متحده، اروپا نتوانست مزایای اقتصادی وعدهدادهشده را ارائه دهد. در عوض، ایران با اتهامات فزاینده و حتی خرابکاری روبهرو شد. حملات هماهنگ ایالات متحده و اسرائیل در ژوئن 2025 به تاسیسات هستهای ایران در طول مذاکرات تهران-واشنگتن، هرگونه اعتماد باقیمانده به نیات غرب را از بین برد. چنین به نظر میرسد که امروزه، مقامات ایرانی دیپلماسی غرب را کمتر به عنوان مسیری برای سازش و بیشتر به عنوان ابزاری برای اجبار و فریب میبینند.
بازگشت اعتمادبهنفس ایران
در همین رابطه، تحلیلگران تاکید دارند که رویکرد خصمانه غرب در قبال ایران و تنشهای اخیر سبب شده که اعتماد بهنفس در ساختار سیاسی و دیپلماتیک ایران قدرت بیشتری بگیرد. انستیتو واشنگتن طی گزارشی عنوان کرد که اظهارات اخیر مقامهای عالیرتبه ایران شاخص بسیار خوبی از جایگاه تهران و نشاندهنده اعتمادبهنفس فزاینده نظام سیاسی حاکم بر این کشور است. این انستیتو گزارش داد که به نظر میرسد با گذشت چندین ماه از جنگ 12روزه ماه ژوئن، اعتمادبهنفس به ساختار ایران بازگشته است و حال این کشور از موضعی بس ظفرمندانهتر پیش میرود.
در ادامه گزارش انستیتو واشنگتن در این رابطه آمده است: در این چارچوب، رهبر جمهوری اسلامی ایران در سخنرانی خود در 20 اکتبر برای گروهی از قهرمانان ورزشی، پیروزمندانه درباره عملکرد ایران در طول جنگ 12روزه سخن گفتند و تاکید کردند: «موشکهای ایرانی توانستند به عمق چندین مرکز مهم رژیم صهیونیستی نفوذ کنند تا آنها را نابود کنند و از بین ببرند... [اسرائیلیها] چنان ضربه سختی خوردند که نمیتوانستند باور کنند. آنها انتظارش را نداشتند و امیدشان را از دست دادهاند. [ترامپ] به آنجا رفت تا روحیه آنها را بالا ببرد. او به آنجا رفت تا آنها را از ناامیدی بیرون بکشد.»
ایشان پیشتر و به تاریخ 23 سپتامبر نیز در رابطه با مذاکره با غرب عنوان کرده بودند: «اگر قرار باشد با طرف مقابل مذاکره کنید و خواستههای آنها را بپذیرید، این به معنای تسلیم، تضعیف کشور و نابودی عزت یک ملت خواهد بود... به نظر من، مذاکره با ایالات متحده بر سر مساله هستهای، و شاید بر سر مسائل دیگر نیز، کاملا به بنبست رسیده است.» راهحل رهبری ایران برای این معضل، قویتر شدن بود.
این گزارش افزود: شاید کاملترین و رساترین توضیح توسط علی لاریجانی در مصاحبه هفتاددقیقهای با پرس تیوی در 4 ژوئیه ارائه شد. دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران طی این مصاحبه عنوان کرد که ایران پیروز نهایی جنگ 12روزه بود و توانست ضربات سنگینی به اسرائیل وارد کند. برای اثبات این مساله، لاریجانی بهتفصیل از منابع مختلف اسرائیلی، از جمله ایهود اولمرت نخستوزیر سابق، بزالل اسموتریچ وزیر دارایی فعلی، کانالهای تلویزیونی 12 و 13 و روزنامه معاریو نقلقول کرد که نشاندهنده تسلط دقیق او بر گزارشها و تحلیلهای اسرائیلی در مورد جنگ است. واقعیت این است که حملات موشکی ایران به اهداف کلیدی اسرائیل مانند پالایشگاه نفت حیفا، چندین تاسیسات نظامی و دهها آزمایشگاه تحقیقاتی ملی برتر در موسسه علوم وایزمن آسیب وارد کرد. در واقع، پیش از لاریجانی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، نیز به این مساله اشاره کرده بود.
این گزارش در ادامه عنوان کرد که تهران در روایت خود بر کاستیهای ایالات متحده و اسرائیل تاکید میکند و اعتمادبهنفس را بهعنوان نوعی بازدارندگی خود جلوه میدهد. این تاکید بدان معناست که این مساله باید در ارزیابیهای ایالات متحده از آنچه تهران ممکن است در آینده انجام دهد، در نظر گرفته شود. همین اعتمادبهنفس سبب شده که به گفته کارشناسان چنین به نظر میرسد که تهران هیچ فوریتی در مورد احیای مذاکرات هستهای احساس نکرده و بیشتر در پی رسیدن به بهترین نتیجه ممکن است.
به بیان دیگر، اعتماد به پیروزی مجدد در صورت شروع مجدد تنشها سبب شده که نیاز به عجله برای بازگشت به مذاکرات با غرب از میان برود. در این رابطه میتوان به اظهارات اخیر اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران، اشاره کرد که در تاریخ سوم نوامبر طی نشستی خبری گفت شرایط برای یک گفتوگوی معنادار با آمریکا آماده نیست. این انستیتو در پایان عنوان کرد که، به طور خلاصه، شواهد موجود حاکی از آن است که ایران در مورد وضعیت استراتژیک خود کاملا مطمئن است. این بدان معنا بوده که تهران مایل است زمان خریده تا در لحظه مناسب اقدام کرده و به نتیجه مدنظر خود برسد.
عدم تامین دستاوردهای دیپلماتیک
بنا به گزارش «گلوبال سکیوریتی ریویو»، فعال شدن مجدد تحریمها در درجه اول نشاندهنده شکست اروپا در تامین دستاوردهای دیپلماتیک پس از جنگ 12روزه در اوایل سال جاری است. قدرتهای غربی به اشتباه موقعیت ضعیف ایران را پیشفرض خود قرار دادند. در عوض، ایران در برابر درخواستها برای غنیسازی صفر مقاومت کرد و حتی راهحلهایی را در سازمان ملل ارائه داد که البته رد شد. همسویی سه کشور اروپایی با واشنگتن اکنون شبیه استراتژی فشار حداکثری ترامپ است و خطر تشدید بیشتر تنش را به جای حلوفصل افزایش میدهد.
همچنین باید در نظر گرفت که این تحریمها ممکن است محاسبات استراتژیک را برای ایران به طور چشمگیری تغییر ندهند. تهران که از سال 2018 تحریمهای آمریکا را تحمل کرده است، با تکیه فزاینده بر استراتژی نگاه به شرق برای تعمیق روابط اقتصادی و دیپلماتیک با چین و روسیه، خود را با این شرایط وفق داده است.
البته شکی نیست که بخش انرژی دوباره تحت فشار قرار خواهد گرفت، اما بسیاری از مسائل به این بستگی دارد که ایالات متحده تا چه اندازه و با چه شدتی تحریمهای ثانویه را اعمال کند، به ویژه علیه چین، یکی از بزرگترین خریداران نفت ایران. در ضمن، باید این نکته را نیز در نظر داشت که با توجه به آرام شدن نزاعهای ژئوپلیتیک میان آمریکا و چین، بعید به نظر میرسد که واشنگتن قصد داشته باشد آنچنان به رقیب عمدهاش در شرق آسیا بر سر این مساله فشار بیاورد. شاید خطرناکترین پیامد بازگشت تحریمها، احتمال حملات مجدد اسرائیل به زیرساختهای هستهای ایران باشد.
در ژوئن 2025، اسرائیل از یافتههای آژانس بینالمللی انرژی به عنوان توجیهی برای بمباران تاسیسات ایران استفاده کرد و منجر به یک درگیری پرهزینه 12روزه شد. اسرائیل میتواند تحت پوشش اعمال مجدد تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، دوباره حمله را از سر بگیرد. «گلوبال سکیوریتی ریویو» در ادامه تحلیل خود افزود: اعمال مجدد تحریمهای سازمان ملل از طریق مکانیسم ماشه، هم نشاندهنده فروپاشی اعتماد به چارچوب برجام و هم نشاندهنده شکاف عمیقتر بین ایران و غرب است. برای ایران، این تحریمها این تصور را تقویت میکند که وعدههای غرب غیرقابل اعتماد هستند و دیپلماسی یک تله است.
برای اروپا، این اقدام، نفوذ محدود آن را برجسته میکند، زیرا به جای دنبال کردن راهحلهای مستقل، به طور فزایندهای به سمت رویکرد واشنگتن متمایل میشود. در نهایت، آنچه در میانه تمام این اقدامات و تنشها از دست رفته، اعتماد شکنندهای است که طی یک دهه مذاکره ایجاد شده بود و حال جهان بار دیگر شاهد نزاعهای گسترده است. از سوی دیگر، تحولات اخیر به افزایش اعتمادبهنفس ساختار سیاسی ایران و بیمیلی به مراودات بیثمر با غرب انجامیده است.
بازار ![]()