ندای لرستان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
عبدالرضا فرجیراد: توافق احتمالی میان شی و ترامپ بر مقوله اقتصاد متمرکز است و ماهیتی موقتی دارد
حسن بهشتیپور: آتشبس احتمالی با استقبال بازارهای جهانی روبهرو میشود اما به رقابتهای ژئوپلیتیکی پایان نخواهد داد
حدیث روشنی| هیاتهای تجاری امریکا و چین در جریان تور آسیایی ترامپ توانستند به توافقی مقدماتی درباره چارچوبی برای دیدار آتی رهبران پکن و واشنگتن دست یابند؛ اقدامی که به ادعای گروهی از ناظران میتواند نشانهای روشن از احتمال تمدید آتشبس در جنگ تجاری دو کشور باشد که ماه آینده به پایان میرسد. در همین رابطه اسکات بسنت، وزیر خزانهداری ایالاتمتحده که رییس هیات امریکایی بود، اعلام کرد حاصل دو روز گفتوگوی فشرده در مالزی با حضور نمایندگان ارشد دو کشور، زمینهسازی برای دیداری سازنده و جامع میان سران بوده است. او در عین حال تاکید کرد که تصمیم نهایی درباره تمدید آتشبس برعهده شخص رییسجمهور ترامپ خواهد بود، هر چند مسیر برای توافق تا حد زیادی هموار شده است. ذیل همین ادعاهای مقام امریکایی بود که گروه دیگری از ناظران چنین توافقی را حتی در صورت نهایی شدن، به مثابه آغاز دور جدیدی از رقابتها میان دو قدرت اقتصادی جهان ارزیابی کردند. با این همه، بنا به گزارشهایی که از کلیات این توافق رسانهای شده، مذاکرات بر سر خرید محصولات کشاورزی توسط چین نیز پیش رفته و انتظار میرود این بخش از توافق در دیدار سران واشنگتن و پکن نهایی شود.
گفتنی است ترامپ پیشتر بارها اعلام کرده بود که از چین انتظار دارد خرید دانه سویا از کشاورزان امریکایی را از سر بگیرد؛ امری که نه تنها برای اقتصاد داخلی امریکا اهمیت دارد، بلکه فشارهای سیاسی داخلی او را نیز پاسخ میدهد. از این رو، به نظر میرسد چارچوب توافق اولیه به طور ویژه بر جریان تامین محصولات کلیدی، مدیریت عوارض حمل و نقل و کنترل صادرات متمرکز شده است. با این همه، در شرایطی که اعمال محدودیتهایی بر صادرات چین توسط امریکا زمینه بازگشت به یک جنگ تجاری تمامعیار را فراهم کرده، سیگنالهای مثبت اخیر از هر دو طرف مذاکرات، بازارهای جهانی را امیدوار کرد؛ این درحالی است که پکن و واشنگتن هنوز جزییات نهایی توافق را در سطح سران نهایی نکردهاند. در عین حال، به نظر میرسد موضوعات جنجالی دیگری مانند قاچاق ماده مخدر فنتانیل، فروش تیکتاک و جریان تامین آهنرباهای فلزات کمیاب و همچنین طرحهای صلح جهانی و حتی نقش چین در پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین نیز مورد گفتوگوی سران دو قدرت اقتصادی قرار خواهد گرفت.
به باور گروهی از تحلیلگران، این رویکرد نشان میدهد که توافق تجاری احتمالی میان شی و ترامپ، فراتر از مسائل صرف اقتصادی، میتواند پیامدهای ژئوپلیتیکی مهمی نیز داشته باشد.
به ادعای این گروه، ضمن وجود ابهاماتی درخصوص آینده این توافق احتمالی، اثرات آن احتمالا فراتر از مرزهای امریکا و چین خواهد بود. از یکسو، هند به عنوان متحد استراتژیک امریکا و همزمان به عنوان شریک تازه چین، از این توافق احتمالی در میانمدت متأثر خواهد شد. ازسوی دیگر، روسیه نیز به عنوان متحد راهبردی چین و همزمان رقیب سنتی امریکا، مستقیما از چنین توافقی در صورت به نتیجه رسیدن متأثر خواهد شد. با این همه اما هستند گروهی که با تاکید بر اقتصادی بودن محتوای توافق احتمالی شی و ترامپ، آن را فاقد اثرگذاری ژئوپلیتیک بر رویکرد روسیه و هند، به عنوان مهمترین بازیگرانی که به عنوان متحدان استراتژیک چین و امریکا محسوب میشوند، میدانند. در هر حال دیدار روز پنجشنبه ترامپ و شی جینپینگ فرصتی است تا نه تنها آتشبس تجاری تمدید شود، بلکه روابط اقتصادی و سیاسی دو کشور در شرایطی حساس بازتنظیم شود. درحالی که بازارها و متحدان آسیایی امریکا با دقت هر حرکت واشنگتن و پکن را دنبال میکنند، این توافق مقدماتی میتواند نقطه شروعی برای ثبات نسبی یا دور تازهای از تقابل در روابط دو اقتصاد بزرگ جهان باشد. به این بهانه روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی آثار اقتصادی و همزمان ژئوپلیتیک توافق احتمالی شی و ترامپ با عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک و حسن بهشتیپور، پژوهشگر مسائل بینالملل گفتوگو کرده است.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
عبدالرضا فرجیراد: جنوبشرق آسیا، اروپا ومنطقه ایندو پاسیفیک تلاش خواهند کرد با توسل به دیپلماسی نرم در دو میدان چین و امریکا بازی کنند
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک، در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره آینده توافق احتمالی میان پکن و واشنگتن و با لحاظ کردن تشدید سطح تنشهای تجاری طی ماههای اخیر گفت: رویکرد دونالد ترامپ چنین است که ابتدا با فاز تهاجمی در زمینه اعمال تعرفهها وارد عمل میشود و هرگاه با واکنش متقابل طرف مقابل مواجه شود، میزان تعرفهها را چند برابر افزایش میدهد. زمانی که این روند عملا مسیر همکاری با شرکای اقتصادی واشنگتن را به بنبست میکشاند، درنهایت به زیان خود امریکا تمام میشود. همین الگو را در روابط واشنگتن با چین، هند و برخی کشورهای دیگر نیز مشاهده کردهایم.
به گفته فرجیراد، در حال حاضر حجم مبادلات تجاری میان چین و امریکا بسیار بالاست و بیش از 750 میلیارد دلار برآورد میشود. به همین دلیل، برخی کالاهایی که پیشتر با قیمت ارزان در دسترس مردم امریکا قرار داشتند، ازجمله تلویزیونها و صفحات LED، اکنون یا وارد نمیشوند یا واردات آنها به شدت محدود شده است. این وضعیت به افزایش نرخ تورم در داخل امریکا نیز دامن زده است. این استاد ژئوپلیتیک در ادامه گفت: ترامپ زمانی که وخامت اوضاع اقتصادی را در داخل امریکا احساس میکند، مسیر مذاکره را در پیش میگیرد و در این گفتوگوها ناگزیر به دادن امتیازاتی میشود. درمورد توافق مقدماتی اخیر میان چین و امریکا نیز همین منطق صدق میکند؛ این توافق در واقع نوعی بازگشت به تعادل موقت است. توافق فعلی ماهیتی مقدماتی دارد و احتمال میرود در دیدار آتی ترامپ و شی جینپینگ که روز پنجشنبه در کرهجنوبی برگزار میشود، به صورت نهایی امضا شود.
با این حال فرجیراد معتقد است این توافق تغییری اساسی در رقابت راهبردی چین و امریکا ایجاد نخواهد کرد و بعید نیست ترامپ در ماههای آینده مساله جدیدی را در برابر پکن مطرح کند. توافق فعلی صرفا به موضوع تعرفهها محدود است و ماهیتی موقتی دارد؛ نه ساختاری و نه پایدار. همزمان، تنشها میان دو کشور در دریای چین جنوبی رو به افزایش است و نشانهای از فروکش کردن این تنشها در آینده نزدیک دیده نمیشود.
فرجیراد در پاسخ به دیگر پرسش «اعتماد» درباره اهداف احتمالی ترامپ از آغاز تور آسیایی خود طی روزهای اخیر تشریح کرد: ترامپ در مقطع کنونی تلاش میکند توافقهای امنیتی خود را با کرهجنوبی، ژاپن و دیگر متحدان امریکا، ازجمله مالزی و اعضای آسهآن، تقویت کند.
با این حال، به نظر میرسد کشورهای عضو آسهآن میکوشند رویکردی مشابه شورای همکاری خلیجفارس را در پیش گیرند و تاحدی با سیاستهای ترامپ همراه شوند. حجم مبادلات اقتصادی این کشورها با واشنگتن حدود 500 میلیارد دلار است و طبیعی است که ترجیح دهند از ایجاد تنش با رییسجمهور امریکا پرهیز کنند.
به گفته این استاد ژئوپلیتیک، اعضای آسهآن نیز تمایلی ندارند به خاطر امریکا درگیر تقابل با چین شوند. ازسوی دیگر، هدف ترامپ در این منطقه صرفا اقتصادی نیست و او به دنبال تقویت جنبههای امنیتی نیز هست، هر چند بعید است در این زمینه به موفقیت قابلتوجهی دست پیدا کند. کشورهای شرق آسیا دغدغههای امنیتی خود را مطرح کردهاند، اما ترامپ همواره بُعد مالی و اقتصادی را در اولویت قرار داده است. او از کشورهایی مانند ژاپن خواسته سهم بیشتری از هزینه حضور نیروهای امریکایی در خاک خود بپردازند و همین مطالبه در مورد کرهجنوبی نیز مطرح است. با این حال، به نظر نمیرسد تغییر بنیادینی در معادلات منطقه رخ دهد.
ترامپ شخصیتی غیرقابل پیشبینی دارد و ثبات رفتارش همواره محل تردید است. از این رو، کشورهای منطقه برای حفظ توازن و جلوگیری از تنش با دیپلماسی نرم تلاش میکنند او را راضی نگه دارند. در نتیجه، رویکرد این کشورها نسبت به چین ادامه خواهد یافت و تحت تاثیر فشارهای واشنگتن قرار نخواهد گرفت.فرجیراد در ادامه و درباره رویکرد احتمالی کشورهای حوزه جنوب شرق آسیا در قبال توافق شی و ترامپ توضیح داد:سیاستهای گذشته این کشورها همچنان ادامه خواهد داشت، زیرا آنها به خوبی میدانند که چین در همسایگیشان قرار دارد و نباید تحریک شود. اقتصاد این کشورها با چین پیوند خورده و تجارت با پکن برایشان سودآور است. چین با جمعیتی حدود یک و نیم میلیارد نفر، بازاری گسترده برای صادرات آنها فراهم میکند و در مقابل، کالاها و فناوریهای چینی که وارد این کشورها میشود، ارزان و مقرونبهصرفه است. به همین دلیل، مبادلات تجاری با چین نقش مهمی در رشد اقتصادی این کشورها دارد و بعید است تغییری در این مسیر ایجاد شود.
کشورهای جنوب شرق آسیا تلاش میکنند ضمن حفظ تجارت گسترده با چین، روابط اقتصادی خود با امریکا را نیز ادامه دهند. درنتیجه، وضعیت کنونی نوعی تعادل پایدار میان دو قدرت بزرگ است که احتمالا در آینده نزدیک نیز حفظ خواهد شد.
این استاد ژئوپلیتیک در ادامه و درباره اثرگذاری این توافق احتمالی بر کنشگری مسکو به عنوان متحد استراتژیک پکن به «اعتماد» گفت: دو مساله قابلتوجه وجود دارد؛ نخست، اینکه در دیدار روز پنجشنبه میان دونالد ترامپ و شی جینپینگ چه موضوعاتی مطرح خواهد شد، هر یک از طرفین چه مطالباتی از دیگری خواهند داشت و رهبر چین چه محورهایی را در دستور کار خود قرار میدهد، چراکه او میداند ترامپ فردی غیرقابل پیشبینی و فاقد تعادل رفتاری در سیاست خارجی است.
فرجیراد در تشریح نکته دوم به تحولات اخیر حوزه انرژی اشاره کرد و گفت: در هفتههای گذشته چند شرکت بزرگ نفتی روسیه تحت تحریم امریکا قرار گرفتهاند، بنابراین چین با احتیاط بیشتری عمل میکند تا واردات نفت از روسیه با تهدید مواجه نشود و فعالیت شرکتهای بزرگ چینی که با روسیه همکاری دارند و همزمان در بازارهای بینالمللی، ازجمله امریکا، فعالاند، در معرض تحریم قرار نگیرد. برای نمونه، شرکت سینوپک چین ممکن است به دلیل همکاری با شرکتهای بزرگ روسی با محدودیت یا تحریمهای جدید روبهرو شود.
به گفته این استاد ژئوپلیتیک، دو نکته حائزاهمیت است: نخست، چینیها در قبال شرکتهای بزرگ خود که با روسیه معامله میکنند، سیاستی محتاطانه و محافظهکارانه در پیش گرفتهاند. دوم، آنها هرگز اجازه نخواهند داد ترامپ از طریق لابیگری یا فشار سیاسی، چین را در برابر روسیه قرار دهد یا روابط استراتژیک پکن و مسکو را به نفع امریکا تضعیف کند. چین کاملا هوشیارانه در پی حفظ توازن راهبردی خود با روسیه است.
فرجیراد در پاسخ به دیگر پرسش «اعتماد» درباره آثار احتمالی نهایی شدن توافق شی و ترامپ بر بازیگری چون هند گفت: در ابتدا هند تا حدودی در برابر فشارهای ترامپ مقاومت کرد و از خرید نفت روسیه امتناع نمود و در این مسیر امتیازی هم به واشنگتن نداد. با این حال، پس از تحریم شرکتهای روسی، هند خریدهای خود را تا حدی کاهش داد و این امر باعث شد ترامپ احساس کند در این موضوع دست برتر را دارد. درنهایت، هند در چارچوب خواست امریکا عمل کرد و طرفین بر سر تعرفهها به توافق رسیدند. به گفته این استاد ژئوپلیتیک، اکنون میان هند و امریکا مشکل جدی باقی نمانده و تاحدی به تفاهم رسیدهاند. با این حال، در بلندمدت باید توجه داشت که هند به نوعی متحد استراتژیک امریکا محسوب میشود و واشنگتن نیز به خوبی میداند که پاکستان متحد استراتژیک چین است. پاکستانیها تاکنون رویکردی هوشمندانه و متوازن در پیش گرفتهاند؛ به گونهای که با حضور ترامپ در کاخ سفید، حساسیت او را برنیانگیختند و با بهرهگیری از دیپلماسی نرم، روابط خود با امریکا را مدیریت میکنند. این رویکرد در قبال چین و هند نیز قابل مشاهده است. بنابراین، امریکا از نزدیکی روابط پاکستان و چین کاملا آگاه است و به نظر نمیرسد قصد تضعیف این رابطه را داشته باشد. به باور فرجیراد، پاکستان تا پایان دوره سه ساله ریاستجمهوری ترامپ به همین رویکرد خود ادامه خواهد داد.
حسن بهشتیپور: توافق احتمالی میان چین و امریکا به معنای پایان رقابتهای میان دو بازیگر نیست
حسن بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل، در پاسخ به پرسش «اعتماد» درباره ارزیابیاش از محتوای توافق مقدماتی امریکا و چین در مالزی گفت: در روابط چین و امریکا در حال حاضر نمیتوان از تنش سخن گفت؛ آنچه مشاهده میشود، یک رقابت همهجانبه است. اگر بخواهیم به شیوهای علمی این موضوع را تعریف کنیم، رقابت موجود شامل جنبههای اقتصادی و سیاسی میشود، اما دلیل اینکه آن را تنش نمینامیم این است که هنوز بحران واقعی شکل نگرفته است. برای مثال، اگر مسائل حساسی مانند تایوان یا کرهشمالی به درگیری یا اختلافات جدی میان دو طرف کشیده شود، آنگاه میتوان آن را مصداق تنش در روابط دانست. به باور بهشتیپور، توافق اخیر درباره تعرفهها به هیچوجه پایاندهنده این رقابت نیست و همچنان ادامه خواهد داشت، چراکه چین در تلاش است تا سال 2030 به قدرت اول اقتصادی جهان تبدیل شود و همزمان امریکا نیز سعی میکند با بهرهگیری از هر امکان موجود، مانع تحقق این هدف شود و جایگاه خود را بالاتر از چین و حتی هند حفظ کند، بنابراین هیچ دلیلی برای انتظار پایان این رقابت وجود ندارد. این کارشناس روابط بینالملل در ادامه به «اعتماد» گفت: با این حال، چشمانداز واقعی تحولات پیش رو به ملاقات سران امریکا و چین در کرهجنوبی بازمیگردد. هنوز مشخص نیست این دیدار به یک توافق بزرگ منجر شود یا خیر؛ البته بعید است نهایی شود، اما در صورت تحقق چنین توافقی، بازارها و کشورهایی که در حوزه تجارت و مبادلات جهانی فعال هستند، از آن استقبال خواهند کرد. هر چند کشورهایی مانند روسیه، ایران، ونزوئلا و کرهشمالی از ایجاد هماهنگی بین دو ابرقدرت استقبال نخواهند کرد.
بهشتیپور در ادامه و در پاسخ به پرسش دیگر «اعتماد» درباره کنشگری کشورهای حوزه جنوب شرق آسیا درقبال رقابتهای همهجانبه پکن و واشنگتن تشریح کرد: باید توجه داشت که سفرهای رییسجمهور امریکا به شرق آسیا و شرکت در اجلاسهای منطقهای تفاوت قابلتوجهی با سفرهای دوجانبه او دارد. اگر ترامپ صرفا سفری اختصاصی به این منطقه داشت، مثلا برای دیدار با رییسجمهور کرهجنوبی یا هند به این کشورها سفر میکرد، قطعا آثار مراودات دوجانبه اثرگذاری بیشتری بر کنشگری این بازیگران میداشت، اما شاهد بودیم او با هدف حضور در دو اجلاس منطقهای به آسیا سفر کرد و حضور او در هر یک از این کشورها محدود و کوتاه بود؛ از این رو تاثیر چندانی بر روابط دوجانبه هر یک از این کشورها با امریکا نخواهد داشت، بنابراین نفوذ و تاثیرگذاری اقدامات ترامپ نیز در همان سطح جمعی و منطقهای کشورهای آسیایی خواهد بود. با این حال، اینکه گفته میشود ترامپ با هدف تقابل با چین این سفر را انجام داده، به نظر نمیرسد گزاره درستی باشد. به گفته بهشتیپور، کشورهای این منطقه طبیعتا منافعمحور عمل میکنند و مانند دیگر کشورها تلاش میکنند از رقابت میان دو ابرقدرت حداکثر سود را ببرند. کشورهایی مانند مالزی، هند، کرهجنوبی و دیگر اعضای منطقه البته به جز ژاپن و کرهجنوبی که با چین مناقشاتی دارند، درحالی که روابط اقتصادی و تجاری خود با چین را حفظ میکنند، همزمان روابط با امریکا را نیز مدیریت میکنند. هدف آنها این است که نه تمام تخممرغهایشان را در سبد امریکا بگذارند و نه صرفا در سبد چین، بلکه تعادل را میان دو طرف حفظ کنند.این پژوهشگر روابط بینالملل در ادامه و در پاسخ به این پرسش «اعتماد» که توافق احتمالی شی و ترامپ چگونه ممکن است جبهه شرق و به ویژه روسیه را به عنوان متحد استراتژیک چین تحت تاثیر قرار دهد، گفت: در حال حاضر هنوز نظمی جدید در جبهه شرقی به شکل کامل شکل نگرفته است. در ایران و برخی دیگر از کشورها تمایل به ایجاد چنین جبههای وجود دارد و در صحبتها بر آن تاکید میشود، اما در عمل، واقعیت این است که هنوز جبههای منسجم و هماهنگ شکل نگرفته است.
به باور بهشتیپور، حتی در اتحادیههایی مانند شانگهای یا بریکس نیز هماهنگی کامل میان اعضا برای تشکیل چنین جبههای وجود ندارد. در این گذار، چین تلاش دارد مناسبات خود را با دیگر کشورها حفظ کند و در عین حال از سیاستهای امریکا، به ویژه در زمینه تحریمهای روسیه و محدودیت خرید نفت، تبعیت نکند. به همین ترتیب، پکن بعید است از منابع ارزان انرژی روسیه چشمپوشی کند یا سیاستی را بپذیرد که به منافع اقتصادی و راهبردیاش آسیب برساند، ولو اینکه فشارهایی ازسوی واشنگتن اعمال شود.
این کارشناس مسائل بینالملل درباره کنشگری هند به عنوان بازیگری که روزی متحد روسیه بود و اکنون به سمت همکاری با امریکا گرایش پیدا کرده و همزمان روابطی با چین دارد، تشریح کرد: هند در مسیر تبدیل شدن به یک قدرت اقتصادی بزرگ قرار دارد و با قدرت گرفتن مودی، فاصله خود را با مسکو افزایش داده و به سوی نزدیکی به امریکا حرکت کرده است. با این حال، به واسطه بازیهای تعرفهای اخیر ترامپ، این کشور تلاش کرده ضمن حضور در اجلاس شانگهای، دیدارهایی با شی جینپینگ و حتی پوتین داشته باشد تا روابط خود با روسیه و چین را نیز حفظ کند. این اقدامها تاکتیکی است و نشان میدهد که راهبرد اصلی هند همچنان ادامه همکاری با امریکا است. با این همه، اختلافنظرها بر سر تعرفهها و تحریمها موجب شده دهلی به دنبال راههایی برای متقاعد کردن واشنگتن باشد تا در مسائل اقتصادی و تعرفهای با انعطاف بیشتری عمل کند.
بهشتیپور در پایان و درباره تقابل چین و امریکا در دریای چین جنوبی و تنگه تایوان تشریح کرد: حتی اگر توافق نهایی اقتصادی میان چین و امریکا حاصل شود، تاثیر آن عمدتا محدود به حوزههای تجاری و مالی خواهد بود. برای کشورهایی که حجم مبادلات جهانی، نرخ تعرفهها و قیمت طلا و دلار برایشان اهمیت دارد، این توافق قطعا اثر ملموسی خواهد داشت و میتواند بازارها را تحتتاثیر قرار دهد. با این حال، در زمینه کاهش تنشهای سیاسی یا تعدیل رقابتهای ژئوپلیتیک در شرق آسیا، تاثیر آن بسیار اندک خواهد بود و رقابتها و موازنههای قدرت همچنان پابرجا خواهند ماند تا زمانی که یک نظم جدید بینالمللی شکل بگیرد.
بازار ![]()