ندای لرستان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سیدمهدی طالبی| ابومحمد جولانی حاکم سوریه روز گذشته (سهشنبه 6 آبان 1404، 28 اکتبر 2025) در سومین سفر خود به عربستان سعودی طی کمتر از یک سال گذشته، وارد این کشور شد.
سفر اول، دیداری دوجانبه بود، سفر دوم برای گفتوگو با ترامپ رئیسجمهور آمریکا صورت گرفت و سومین سفر برای شرکت در نهمین دوره از اجلاس طرح سرمایهگذاری آینده انجام میشود. اگر سفر نخست برای گشودن رابطه با عربستان و جهان عرب بود و سفر دوم برای جلب نظر آمریکا و مهار خطر رژیم صهیونی، سفر سوم بر اقتصاد متمرکز است. جولانی بهویژه پس از دیدار دوم با ترامپ و سپس سفر به مسکو و دیدار با پوتین، رئیسجمهور روسیه احساس میکند به ثباتی نسبی در حوزههای سیاسی و امنیتی رسیده و حالا باید برای پایداری حکومتش به دنبال منابع مالی باشد.
نکات
در خصوص اوضاع حکومت جولانی نکاتی وجود دارد که در ادامه آمدهاند.
بازار ![]()
1- جولانی توری جهانی داشت که دوره اخیر آن از دیدار با مقامات آمریکایی در سفر نیویورک آغاز شده و به روسیه و حالا عربستان رسید. او پذیرش جهانی خود را از نظر دیپلماتیک تکمیل کرده است.
2- علاوه بر پذیرش جهانی، جولانی به همکاریهای بینالمللی برای حل چند مشکل خود نیاز دارد. جولانی میداند قدرتهای جهانی و منطقهای به طور مستقیم و غیرمستقیم در سوریه دارای نیروهای نظامی و گروههای همسو هستند و اگر با آنها تعامل نکند، این نیروها علیه او به حرکت درمیآیند. حتی اگر این نیروها علیه جولانی وارد عمل نشوند، اقدامات خنثیسازانه آنها که باعث تداوم شرایط پیشین مانند آغازنشدن بازسازی میشود، میتواند برای جولانی به بهای التهاب و سقوط تمام شود.
3- جولانی در حال حاضر در تمام اجلاسهای ممکن حاضر میشود تا تمایل خود برای مشارکت در فعالیتهای جمعی را نشان دهد.
4- دولتهای عربی حساسیت زیادی در عربی ماندن هویت سیاسی دولت سوریه دارند. ازاینرو باوجودآنکه میدانستند جولانی چه وابستگیهای به ترکیه دارد، آغوش خود را برای وی گشودند و آنکارا نیز برای مواجه نشدن با فشارهای مهارکننده عربی، این اتفاق را پذیرفت.
مشکلات دولت جولانی
حکومت سوریه مشکلاتی دارد که حل آنها را در ارتباط با دیگران جستوجو میکند.
1- مشکلات مالی و اداری
جمعیت نقاط تحت سیطره دولت اسد به 12 تا 15 میلیون نفر از جمعیت 20 تا 23 میلیونی سوریه میرسید. با سقوط اسد مناطق تحت کنترل او به دست جولانی افتاده و با مناطقی که پیشازاین در اختیارش بود، جمع شدهاند. تنها در ادلب، 3.5 میلیون نفر حضور داشتند و با احتساب نقاطی در شمال ادلب، استان حسکه و لاذقیه، مجموع جمعیت نقاط تحت کنترل مخالفان تکفیری اسد در شمال سوریه به حدود 5 میلیون نفر میرسید. این اعداد نشان میدهد جمعیت تحت حکومت دولت مرکزی در دمشق از حدود 12 تا 15 میلیون نفر به 17 تا 20 میلیون نفر رسیده است. خارج از کنترل دمشق، احتمالاً 3 تا 4 میلیون نفر دیگر در مناطق تحت سیطره گروههای کردی حضور دارند. اگر حکومت جولانی مستقر در ادلب با جمعیت 3.5 تا 5 میلیونی مبنا قرار گیرد، جمعیت ذیل حکومت او تا 300 درصد رشد داشتهاند.
اگر دمشق مبنا قرار گیرد، جمعیت ذیل حکومت مرکزی 30 درصد افزایش داشته است. از نظر رشد 300 درصدی، جولانی که با دولتی نسبتاً فروپاشیده در دمشق مواجه شده، بهراحتی قادر به مدیریت امور اداری قلمرو جدید، با کادر اداری حکومت محلی سابقش در ادلب نیست. از نظر رشد 30 درصدی، اداره امور اقتصادی همان اوضاع سابق نیز برای دمشق سخت بود و حالا 5 میلیون نفر دیگر هم اضافه شدهاند؛ هرچند اوضاع اقتصادی در حکومت محلی ادلب بهتر از اوضاع حکومت دمشق بود، اما افزایش جمعیت و ادغام معضلات خاص خود را دارد. اداره جمعیت 20 میلیونی به دستگاههای عریضوطویل دولتی و امنیتی نیاز دارد که شامل صدها هزار کارمند و سرباز میشود. در دولت اسد حقوق این افراد به 20 دلار در ماه محدود میشد و این عامل نقش مهمی در سقوط او داشت.
2- مشکلات سرزمینی
در دوره اسد با وجود چندین سال درگیری مداوم، اما در سالهای آخر جبههها تقریباً تثبیت شده بودند. بااینحال پس از سقوط، دمشق با سیالیت در مرزهای بینالمللی و مرزبندی گروههای داخلی مواجه شده است. رژیم صهیونی که در دوره اسد پشت مرزهای تثبیت شده قبلی ایستاده بود وارد جنوب شده و در همین منطقه در حال تحریک دروزیها برای استقلال و یا تشکیل یک حکومت خودمختار محلی با اختیارات حداکثری است.
در شرق و شمال شرق، آمریکا در حال برنامهریزی برای حضور بلندمدت در رقه است و این منطقه در کنار دیهگو گارسیا و بگرام، سه نقطه مهم مدنظر واشنگتن هستند. برای ایجاد امنیت، واشنگتن قصد دارد شرق را در اختیار کردها باقی گذارد. کردها میخواهند با استفاده از شرایط، اندکی به نقاط تحت کنترلشان در شمال سوریه بیفزایند. در جنوب، شرق و شمال شرق جولانی با نفوذ و پیش روی خزنده زمینی رقبا روبهروست.
3- خطر جنگ
دولت اسد در طول بحرانی که از سال 2011 شروع شد، در برهههایی در خطر جنگ قرار گرفت؛ اما حمله خارجی هیچگاه رخ نداد. در این دوره حملات خارجی جستهوگریخته ادامه داشتند؛ اما قضایا به جنگ منجر نشد. دولت جولانی اما با خطری بزرگ در سمت جنوب از سوی رژیم صهیونی روبهروست. حجم حملاتی که صهیونیستها به سوریه پس از سقوط اسد انجام دادهاند، از نظر تعداد سورتی پرواز، حجم مواد منفجره و نوع اهداف با حملاتی که طی یک دهه بین سالهای 2014 تا 2024 علیه اسد انجام دادند، قابلمقایسه نیست. جولانی با خطر حمله سنگین صهیونیستها روبهروست و میداند تلآویو در این زمینه به هیچچیز راضی نیست. رژیم صهیونی سوریهای آشوبزده میخواهد تا با تسلط بر جنوب آن، راهی به سمت شرق گشوده و خود را به مناطق کردنشین سوریه، عراق و ترکیه متصل کند.
4- مشروعیت
جولانی با پذیرش منطقهای و بینالمللی مواجه است؛ اما سرنوشت لیبی، عراق و یمن را به یاد دارد. دولتهای متحد جولانی میتوانند در مدت کوتاهی نظر خود را نسبت به او تغییر دهند. ازاینرو او به طور مداوم و سخاوتمندانهای در پی کسب نظرات آنها و تأمینشان است. این مسیر در کوتاهمدت کارآمد اما در بلندمدت شامل خطراتی است. دورازذهن است که جولانی قادر به تأمین همزمان نظرات قدرتهای فرامنطقهای و منطقهای باشد.