پنجشنبه ۶ آذر ۱۴۰۴
سیاسی

فشار عربستان برای اخراج امارات از سودان

فشار عربستان برای اخراج امارات از سودان
ندای لرستان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست مسیر به سمت صلح یا ادامه جنگ در سودان، حالا به شکلی بسیار مستقیم‌‏تر از ...
  بزرگنمايي:

ندای لرستان - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مسیر به سمت صلح یا ادامه جنگ در سودان، حالا به شکلی بسیار مستقیم‌‏تر از میانه رقابت بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی می‏‌گذرد. سرنوشت سودان دارد در حاشیه خلیج [فارس] شکل می‌‏گیرد و آینده‌‏اش را این تعیین خواهد کرد که کدام طرف نفوذ بیشتری در کاخ سفید ترامپ دارد.
فاضل ابراهیم-تحلیلگر مسائل سودان| زمانی که محمد بن‌سلمان، به‌عنوان ولیعهد قدرتمند عربستان هفته گذشته واشنگتن را در نوردید، دستور کار او، چنان که قابل پیش‌بینی بود، مملو از انواع توافق و معامله بود: تعهد سرمایه‌گذاری تریلیون دلاری، دسترسی به جنگنده‌های پیشرفته اف35 و فناوری خواستنی هوش مصنوعی آمریکا، تیترها را پر کردند؛ اما لابه‌لای این تراکنش‌ها، اتفاقی قابل‌توجه در حوزه جنگ داخلی سودان بود.
دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، وقتی در مجمع سرمایه‌گذاری آمریکا-عربستان سخنرانی می‌کرد، گفت، سودان «در پرونده‌های من نبود» و این درگیری را «صرفاً ماجرایی که دیوانه‌وار و افسارگسیخته بود» می‌دیده است، تا وقتی که این رهبر سعودی نزد او به پیگیری جدی موضوع پرداخت. ترامپ این‌چنین روایت کرد: «اعلی‌حضرت می‌خواست من اقدامی بسیار محکم در رابطه با سودان کنم.» او اضافه کرد که بن‌سلمان، موضوع را به‌عنوان فرصتی بزرگی چارچوب‌دهی کرده است.
مداخله ولیعهد، واقعیت کلیدی تازه‌ای را برجسته می‌کند که مسیر به سمت صلح یا ادامه جنگ در سودان، حالا به شکلی بسیار مستقیم‌تر از میانه رقابت بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی می‌گذرد. سرنوشت سودان دارد در حاشیه خلیج [فارس] شکل می‌گیرد و آینده‌اش را این تعیین خواهد کرد که کدام طرف نفوذ بیشتری در کاخ سفید ترامپ دارد.
فرایند رسمی صلح، از جمیع جهات عملی، در بن‌بست است. مسعد بولس، مشاور ارشد ترامپ در امور آفریقا، پیشنهادی برای آتش‌بس انسان‌دوستانه‌ای سه‌ماهه ارائه کرده است. این پیشنهاد به عنوان گام اول در نقشه راهی طراحی شده که «چهارضلعی» آمریکا، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر ترسیم کرده‌اند. این پیشنهاد حالا به مواضع آشتی‌ناپذیر طرفین تخاصم برخورد کرده است. شبه‌نظامیان «نیروهای پشتیبانی سریع» یا آراس‌اف که اخیراً با تصرف آخرین شهر تحت کنترل ارتش در دارفور، پیروزی بزرگی کسب کرده است، اسماً آتش‌بس را پذیرفت، درحالی‌که به پیشروی تهاجمی خود ادامه می‌دهد.
اما «نیروهای ارتش سودان»، اس‌اِی‌اف، روی موضع خود پافشاری دارند. عبدالفتاح البرهان، فرمانده‌شان، بدون هیچ ابهامی اعلام کرده تا زمانی که آراس‌اف سلاح‌های خود را زمین نگذارد، «هیچ آتش‌بس، گفت‌وگو یا صلحی» در کار نخواهد بود و پیشنهاد فعلی آتش‌بس، «بدترین پیشنهاد تا اینجای کار» بوده است. او ادعا می‌کند این پیشنهاد برنامه‌ای است برای «حذف موجودیت نیروهای ارتش» و در عین حال بر جا گذاشتن آراس‌اف. شکاف بین دو طرف، شکافی نیست که به آسانی بتوان آن را پر کرد.
نقطه عطف تاریک ماجرا، سقوط الفاشر، مرکز دارفور شمالی به دست آراس‌اف در اواخر ماه گذشته و پس از محاصره بی‌رحمانه‌ای 18 ماهه بود. تصرف این شهر با گزارش‌هایی هولناک از کشتارهای جمعی، تجاوز نظام‌مند و جنایت‌هایی با هدف‌گیری قومیتی بود که رئیس حقوق بشر سازمان ملل متحد آن را «کانون رنج بشری در دنیا» خواند.
موفقیت‌های آراس‌اف در میدان نبرد با حمایت قابل‌توجه خارجی بوده است، عمدتاً از امارات متحده عربی. کارشناسان سازمان ملل متحد و نمایندگان کنگره آمریکا امارات متحده عربی را متهم به تأمین تسلیحات آراس‌اف کرده‌اند؛ از جمله با پهپادهای پیشرفته‌ای که برتری تعیین‌کننده را به آراس‌اف داده است. ابوظبی رسماً این را انکار می‌کند اما آسیبی که در پی جنایت‌های آراس‌اف، در الفاشر به شهرت امارات خورده، انکارناپذیر است. تخمین‌ها از آمار مرگ‌ومیر در شهر بین 2 هزار تا ده‌ها هزار متغیر است و طبق آمار سازمان ملل متحد، حدوداً 90 هزار نفر غیرنظامی از زمان تصرف شهر توسط آراس‌اف از الفاشر گریخته‌اند.
انور قرقاش، نماینده دیپلماتیک ارشد اماراتی، اخیراً در اعترافی جالب‌توجه یک موضوع را پذیرفت. او درباره کودتای سال 2021 حرف زد که به هر دو ژنرال دو طرف جنگ قدرت داد و چشم‌انداز «دولت غیرنظامی» را که امارات حالا درخواستش می‌کند، نابود کرد. او گفت قدرت‌های حاشیه خلیج [فارس]، در عدم مخالفت با این کودتا «اشتباهی مهلک» کردند. این موضع‌گیری او به عنوان نمود تأملی هوشیارانه روایت شد اما همزمان تلاشی از سوی ابوظبی هم بود که از اقدامات خونین و هولناک آراس‌اف فاصله بگیرد و ادعای خود را برای بی‌طرفی در این درگیری تقویت کند.
این علامت‌دهی دیپلماتیک را کارزار رسانه‌ای شدیدی هم حمایت می‌کند. «اسکای‌نیوز عربیه»، شرکت مشترکی [با سرمایه‌گذاری مشترک بریتانیا و امارات متحده عربی] که بخشی از کنترل آن به دست معاون رئیس امارات متحده عربی است، خبرنگاری به شهر تحت محاصره الفاشر فرستاد و پوشش خبری او، چنان که قابل‌پیش‌بینی بود، رنج انسانی منطقه را تقلیل داد و همزمان تلاش کرد به نیروی شبه‌نظامی [آراس‌اف] مشروعیت ببخشد. این جنگ روایت میدانی، مکمل تلاش گسترده‌تر اینفلوئنسرهای اماراتی است که تقصیر جنایات در الفاشر را به گردن ارتش سودان و متحدان اسلام‌گرایش بیندازند، درحالی‌که ارتش در زمان حملات به غیرنظامیان، کاملاً از شهر عقب‌نشینی کرده بود. به نظر می‌رسد محاسبه ابوظبی این است که تبعات ماجرا قابل‌مدیریت خواهند بود. ابوظبی برای این کار روی ماشین رسانه‌ای خود و روابط مستحکم با ترامپ حساب باز کرده تا از این طوفان به سلامت بگذرد.
با این حال، این تلاش برای تنظیم دوباره موضع، به دیوار دیدگاه‌های در حال تثبیت در واشنگتن برخورد کرده است. مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا اخیراً این بی‌صبری فزاینده را نشان داد و گفت: «باید کاری کرد و جریان تسلیحات و حمایتی را که آراس‌اف می‌گیرد قطع کرد.» چند ماه پیشتر، در نشست استماعی در کمیته روابط خارجی سنا، او از این هم صریح‌تر بود و مشخصاً از امارات متحده عربی و «دیگر کشورها» نام برد و گفت آن‌ها در حال «جنگی نیابتی» هستند که «دارد منطقه را بی‌ثبات می‌کند.»
علاوه‌براین، دموکرات‌های سنا، هفته گذشته در اقدامی قابل‌توجه و به رهبری کریس ون هولن، عضو دموکرات از ایالت مریلند، تلاش کردند «قانون دفاع از سودان» را تصویب کنند. این قانون، [اگر تصویب می‌شد] تمامی فروش تسلیحات به امارات را متوقف می‌کرد، تا زمانی که کاخ سفید بتواند تأیید کند که امارات دیگر در حال تسلیح آراس‌اف نیست. جلوی این طرح گرفته شد اما این ماجرا نشانه‌ای از ناآرامی فزاینده و دوحزبی در کنگره نسبت به نقش ابوظبی در جنگ بی‌رحمانه سودان بود.
در واقع، این درگیری طولانی‌شده سایه فروپاشی کامل را بر سر سودان انداخته است و این خطری است که با سقوط الفاشر تشدید هم شده است. این پیروزی، نیروی انسانی و منابع آراس‌اف را آزاد کرده تا به پیش برانند و خطر تصرف دوباره مرکز سودان و خارطوم را داشته باشند، نقاطی که سال گذشته ارتش این گروه را از آن‌جا بیرون رانده بود. این مسئله، ارتش سودان و باقیمانده دولتی را که نمایندگی‌اش می‌کند، در معرض خطر وجودی قرار می‌دهد و این نگرانی را حالا بلوک روبه‌رشدی در منطقه نیز دارند. طبق گزارش‌ها، مصر و ترکیه در حال هماهنگی برای تقویت ظرفیت‌های ارتش سودان هستند.
درست بعد از سقوط الفاشر، بدرعبدالعاطی، وزیر خارجه مصر به بندر سودان سفر کرد تا گفت‌وگوهایی اضطراری با البرهان، فرمانده ارتش داشته باشد. در مصاحبه‌ای که در هواپیما و در مسیر پایتخت جنگی سودان انجام شد، عبدالعاطی، مداخله مصر را به وضوع بر اساس امنیت ملی تبیین کرد و هشدار داد این جنگ، خطر «تقسیمی» را با خود به همراه دارد که «به‌شدت خطرناک» است، نه‌فقط برای سودان، بلکه برای خود مصر. عبدالعاطی اضافه کرد ارتش سودان را «نمی‌توان با نهادهای موازی جایگزین کرد» و این رد آشکار و قاطع مشروعیت آراس‌اف بود.
برای این قدرت‌های منطقه‌ای، حمایت از ارتش [سودان] نتیجه محاسبه‌ای عملگرایانه است. دولت مورد رهبری ارتش، کرسی این کشور در سازمان ملل متحد را در اختیار دارد و آخرین بقایای ماشین حکمرانی را در اختیار دارد؛ ماشینی که برای ارائه خدمات عمومی لازم است و نیز برای ایجاد امکان بازگشت میلیون‌ها سودانی آواره. این فرایند بازگشت همین حالا هم در جریان است و سازمان ملل متحد گزارش می‌دهد که بیش از یک میلیون نفر به خارطوم تحت کنترل ارتش بازگشته‌اند.
این چشم‌انداز وجود دولتی شکست‌خورده در همسایگی، عربستان سعودی را نگران کرده است و مستقیماً عامل مداخله قاطع دیپلماتیک اخیرش بوده است. بین دو کشور فقط 200 مایل دریای سرخ فاصله می‌اندازد. ریاض نگران است که سودانی شکست‌خورده، خاستگاهی برای مهاجرت، تروریسم و قاچاق اسلحه و موادی مثل کپتاگون [ماده محرکی غیرقانونی شبیه به مت‌آمفتامین یا شیشه که عنصر اصلی تأثیرگذار آن همان آمفتامین است] شود. تولید کپتاگون بعد از درگرفتن جنگ داخلی سودان، صعود شدیدی داشت. عربستان نگران است ایجاد چنین وضعیتی، مستقیماً امنیت کشور و نیز اهداف برنامه «چشم‌انداز 2030» ولیعهد را تهدید کند. با چنین پس‌زمینه‌ای، حمایت عربستان از حکومتی مرکزی، ضرورتی راهبردی است و این کشور آشکارا حمایت خود را از حفظ «نهادهای مشروع» سودان اعلام کرده است. این حمایت دیپلماتیک آشکاری است از ارتش ملی در مقابل رقیب شبه‌نظامی‌اش.
به گفته منابعی که گزارش تماس تلفنی بین محمد بن‌سلمان و البرهان، پیش از سفر بن‌سلمان به واشنگتن را دریافت کرده بودند، فرمانده ارتش سودان اصرار داشت که جنگ نمی‌تواند بدون اعمال فشار آمریکا به امارات متحده عربی پایان یابد و ولیعهد هم قول داد این درخواست را مستقیم به کاخ سفید ببرد. به نظر می‌رسد، لابی‌گری عربستان در این موضوع، فراتر از درخواستی صرف برای اعمال فشار رفته است. طبق گزارش پی‌بی‌اس نیوز، «درخواست» عربستان سعودی از کاخ سفید، تنها شامل طبقه‌بندی آراس‌اف به عنوان سازمانی تروریستی نبوده است، بلکه این اقدام شدید را هم از آمریکا خواسته است که بابت نقش امارات در تسلیح این شبه‌نظامیان، تحریم‌های ثانویه بر این کشور اعمال کند. ظاهراً البرهان کمی بعد از اعلام موضع ترامپ، در پستی در شبکه ایکس موفقیت این تلاش پشت پرده را تأیید و از هر دو رهبر تشکر کرد: «متشکریم از اعلی‌حضرت شاهزاده محمد بن‌سلمان. متشکریم از رئیس‌جمهور دونالد ترامپ.»
فعلاً فرایند رسمی صلح که «چهارضلعی» تجسم آن است و یک نماینده تنهای آمریکایی با دستور کاری به‌غایت وسیع پیشگام آن است، در حاشیه می‌ماند. عامل تعیین‌کننده اصلی در آینده سودان، رقابت روبه‌تشدید برای اعمال نفوذ در کاخ سفید، بین ریاض و ابوظبی خواهد بود.
محمد بن‌سلمان، در واشنگتن حرکت خود را انجام داده است. حالا سوال این است که محمد بن زاید چگونه واکنش نشان خواهد داد.
بازار


نظرات شما