پنجشنبه ۶ آذر ۱۴۰۴
فرهنگی

چهره نگاری شایسته معلم‌؛

تجربه‌ یادگیری لذت‌بخش، عمیق و مشارکتی برای دانش آموزان

تجربه‌ یادگیری لذت‌بخش، عمیق و مشارکتی برای دانش آموزان
ندای لرستان - سارا حجازی؛ معلم نمونه کشوری اظهار کرد:باور دارم که آموزش تنها انتقال مفاهیم کتاب‌های درسی نیست؛ بلکه کلاس درس باید جایی باشد که دانش‌آموزان اعتمادبه‌نفس، مسئولیت‌پذیری و حس ارزشمندی را تجربه کنند.
  بزرگنمايي:

ندای لرستان - سارا حجازی؛ معلم نمونه کشوری اظهار کرد:باور دارم که آموزش تنها انتقال مفاهیم کتاب‌های درسی نیست؛ بلکه کلاس درس باید جایی باشد که دانش‌آموزان اعتمادبه‌نفس، مسئولیت‌پذیری و حس ارزشمندی را تجربه کنند.

به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی و روابط‌عمومی وزارت آموزش و پرورش، سارا حجازی؛ معلم نمونه کشوری از استان هرمزگان در برنامه چهره نگاری شایسته معلم این مرکز، به بیان تجربیات خود در فرایند معلم نمونه شدن و رسالت معلمی پرداخت .
در ادامه متن این گفت و گو آمده است :
سارا حجازی هستم، معلم پایه دوم ابتدایی در ناحیه یک بندرعباس، استان هرمزگان. در حال حاضر در مدرسه پسرانه شهید حسین اکبری‌زاده مشغول به خدمت هستم و افتخار دارم که 15 سال در سنگر آموزش ابتدایی فعالیت می‌کنم. همواره باور داشته‌ام که پایه دوم یکی از تأثیرگذارترین دوره‌های رشد و شکل‌گیری شخصیت و مهارت‌های اساسی کودکان است و با همین نگرش، تمام توانم را برای رشد و شکوفایی دانش‌آموزانم به کار گرفته‌ام .
به‌عنوان معلم نمونه کشور برگزیده شدید. چه چیزی فکر می‌کنید شما را به این نقطه رسانده است؟
به باور من، عنوان «معلم نمونه» بیش از آن‌که یک افتخار باشد، یک تعریف و مسئولیت بزرگ است. معلم نمونه کسی است که فراتر از وظیفه رسمی، با عشق، صبر و تعهد قدم برمی‌دارد و رشد تک‌تک دانش‌آموزان برایش اهمیت دارد .
انتخاب من نتیجه سال‌ها تلاش صادقانه، عشق به حرفه تعلیم و تربیت و باور به توانمندی‌های کودکان است. همیشه سعی کرده‌ام کلاس را به محیطی شاد، امن، خلاق و مشارکتی تبدیل کنم تا هر دانش‌آموز احساس ارزشمندی و توانستن داشته باشد ..
این انتخاب برای من تنها یک عنوان نیست؛ دلگرمی بزرگی است برای ادامه دادن مسیرم با انرژی، انگیزه و مسئولیت بیشتر .
شما در کلاس به‌وضوح از روش‌های خاص و متفاوت استفاده می‌کنید. کمی از این رویکردها برایمان بگویید .
همواره تلاش کرده‌ام یادگیری برای بچه‌ها تجربه‌ای لذت‌بخش، عمیق و مشارکتی باشد. روش‌های آموزشی‌ام شامل استفاده از آموزش بازی محور و فعالیت های گروهی، قصه گویی و ایفای نقش به صورت هدفمند ،طراحی وسایل کمک آموزشی ساده اما خلاقانه ،توجه ویژه به تفاوت های فردی دانش آموزان و ایجاد فضای عاطفی و تربیتی در کنار آموزش رسمی می باشد .
باور دارم که آموزش تنها انتقال مفاهیم کتاب‌های درسی نیست؛ بلکه کلاس درس باید جایی باشد که دانش‌آموزان اعتمادبه‌نفس، مسئولیت‌پذیری و حس ارزشمندی را تجربه کنند
هر معلمی با چالش‌هایی روبه‌روست، به‌ویژه در پایه ابتدایی. شما با چه مشکلاتی مواجه بوده‌اید و چطور از پس آن‌ها برآمده‌اید؟
یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها، تفاوت‌های فردی گسترده بین دانش‌آموزان بوده است. با برنامه‌ریزی انفرادی، گفت‌وگوی مستمر با خانواده‌ها و طراحی فعالیت‌های متنوع، تلاش کرده‌ام مسیر مناسب یادگیری برای هر کودک فراهم شود.چالش دیگر، ایجاد ارتباط با خانواده‌هایی بود که به دلیل مشکلات یا مشغله، امکان همراهی کافی نداشتند. با تعامل محترمانه و ایجاد اعتماد، توانستم این فاصله را کمتر کنم.سال‌های آموزش در دوران کرونا نیز از سخت‌ترین دوره‌ها بود. با تولید محتواهای ساده، ایجاد ارتباط منظم با خانواده‌ها و حمایت عاطفی از بچه‌ها سعی کردم فضای کلاس را زنده نگه دارم.باور دارم چالش‌ها بخشی از مسیر رشد یک معلم هستند و آنچه همیشه مرا همراهی کرده، عشق به بچه‌ها و حس مسئولیت نسبت به آینده‌شان بوده است .
به عنوان معلم نمونه کشور، اگر بخواهید یک پیشنهاد برای ارتقای آموزش بدهید، چه می‌گویید؟
به نظر من، ارتقای آموزش نیازمند توجه به چهار محور اصلی است :
1 ) بهبود جایگاه و معیشت معلمان : معلم وقتی دغدغه ی معیشتی نداشته باشد،خلاقیت و توان بیشتری برای فعالیت های نوآورانه دارد 2)ارتقای صلاحیت های حرفه ای معلمان : از طریق دوره های کاربردی ،آموزش های ضمن خدمت موثر و فراهم کردن امکانات لازم برای نوآوری 3)بهبود فضاها و امکانات آموزشی : از ابزارهای کمک آموزشی تا فضاهای استاندارد و شاد با محوریت عدالت آموزشی 4)توجه جدی به مهارت های عاطفی و اجتماعی دانش آموزان : چرا که آموزش تنها انتقال محتوا نیست بلکه ساختن انسان هایی توانمند ،مهربان و امیدوار است .
و در پایان، اگر بخواهید یک خاطره کوتاه از روزهای معلمی‌تان بگویید، چه خاطره‌ای بیشتر در ذهن‌تان مانده است؟
یکبار دانش‌آموزی داشتم که به دلیل مشکلات خانوادگی کاملاً بی‌انگیزه شده بود نه حرف می‌زد، نه مشارکت می‌کرد من تصمیم گرفتم با آرامش، توجه و گفت‌وگوهای کوتاه کمکش کنم. مسئولیت‌های کوچک به او می‌دادم و هر پیشرفت کوچکش را تشویق می کردم بعد از مدتی دوباره جان گرفت. آخر سال آمد کنارم و گفت : خانم معلم شما باعث شدید دوباره مدرسه را دوست داشته باشم.


نظرات شما