ندای لرستان - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
روزنامه اصلاحطلب هممیهن به بهانه بازخوانی پرونده شکایت از یک بازیگر به اتهام تجاوز به عنف و مصاحبه با شاکی، از تصویر یک خانم چادری استفاده کرده است که نشان از خباثتی ریشهدار دارد.
به گزارش کیهان، در روزهای گذشته خبر شکایت یک خانم جوان از یک بازیگر به اتهام تجاوز به عنف، بازتاب زیادی در فضای مجازی و رسانهها داشت.
دیروز اما روزنامه اصلاحطلب هم میهن در گزارش اصلی خود به بازخوانی این پرونده و مصاحبه با شاکی و مادر وی پرداخت. جدای از اینکه مباحث و جزئیات اتهامی مطرح شده در این گزارش تا چه حد با واقعیت ماجرا و اصول حرفهای کار رسانهای منطبق است، اقدام توهینآمیز این روزنامه در انتشار عکس بزرگ یک خانم چادری در صفحه اول برای این گزارش که هیچ ارتباطی با تصویر و پوشش واقعی شاکی ندارد، با موجی از انتقادات و اعتراضات روبهرو شد.
انتشار تصویر تزئینی یک خانم با چادر در ماجرای پرونده تجاوز به عنف مطرح شده، به قدری غیر حرفهای و غیر اخلاقی است که نمیتوان آن را اتفاقی دانست و باید اذعان کرد این موضوع ریشه در خباثت و کینهای دارد که این طیف از حجاب دارند.
آیا میتوان این موضوع را در شرایطی که رسانههای معاند و بسیاری از کانالها و صفحات مجازی منشعب از آنها به شدت در حال ترویج و دفاع از بیحجابی و هجمه علیه حجاب بانوان عفیف این سرزمین هستند، اتفاقی دانست؟
آیا گردانندگان این روزنامه اصلاحطلب آنقدر غیرحرفهای هستند که از تاثیر القایی تصویر یک خانم چادری در کنار گزارش پرونده شکایت از تجاوز به عنف و روایت خانم شاکی از نحوه آشنایی با متهم پرونده بر روی مخاطب بیخبر باشند؟ این احتمال بیشتر یک خودفریبی است.
یکی از برکات حجاب برتر و نکات مورد تاکید در تبلیغ حجاب برتر موضوع مصونیت از بسیاری تعرضات و آسیبهاست، حال القای دروغین اینکه خانم شاکی در این پرونده چادری بوده است یک ضد تبلیغ برای چادر نیست؟
بازار ![]()
عذر بدتر از گناه
دیروز پس از اعتراض گسترده به اهانت روزنامه هم میهن به حجاب، مسئولان این روزنامه با انتشار توضیحاتی تلاش کردند این موضوع را توجیه کنند که این توضیحات خود عذر بدتر از گناه بود. در توضیحات این روزنامه آمده است:«برای گفتوگو با دختر جوان شاکی پرونده پژمان جمشیدی از تصویر مبهمی استفاده شده که طبعا پوششی دارد تا قابل شناسایی نباشد همان گونه که فعلا شاکی مایل به افشای نام خود نیست به طریق اولی چهره هم قابل انتشار نیست و از عکس بیحجاب هم نمیتوان به عنوان طرح نمادین یا عکس تزیینی استفاده کرد. بنا بر این هر گونه برداشت دیگر باطل یا ناموجه است و در مواردی خالی از انگیزههای سیاسی نیست.»
مسئولان این روزنامه بهتر میدانند که این توضیحات به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست و اگر میخواستند میتوانستند برای چنین گزارشی به روشهای مختلف عکس تزئینی تهیه کنند که نیازی به تصویر یک خانم چادری نباشد.
جالب اینکه نویسنده این گزارش هممیهن همان خبرنگاری است که با انتشار خبر دروغ و جوسازی درخصوص ماجرای مرگ مهسا امینی، باعث التهاب آفرینی در جامعه و فریب افکار عمومی شده بود. خبرنگاری که مدتی پس از آن با پروندهای مربوط به اتهامات سنگین بازداشت و محاکمه شد.
در بیانیه مشترک وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه در 6 آبان 1401 در ارتباط با اتهامات دو خبرنگار خانم رسانههای اصلاحطلب آمده بود: «سرویسهای جاسوسی غربی و صهیونیستی، دورههای آموزش مربیان جنگهای ترکیبی برای تعداد قابل توجهی از عناصر مرتبط برگزار و به آنها مأموریت دادهاند که بر مبنای آنها به صورت تشکیلاتی عمل نمایند...متولی دورههای مذکور وزارت خارجه آمریکا میباشد که از حمایت کامل سرویس جاسوسی C.I.A استفاده مینماید...مفاد دورهها در فشردهترین تعبیر در چارچوب مؤلفههای جنگ ترکیبی و براندازی نرم تعریف میشود...انتشار اولین عکس از مرحومه امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن.ح» صورت گرفت که از آموزش دیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهتدار پرداخت. همچنین است اقدامات «الف.م» [همان خبرنگار نویسنده گزارش دیروز هم میهن]که با استفاده از همان پوشش با حضور فوری در شهرستان سقز، به تحریک اطرافیان مرحومه، کارگردانی برخی صحنهها و انعکاس اخبار و تصاویر جهتدار از مراسم تشییع، تدفین و تجمعاتِ شکلگرفته در آن شهر به ایفای مأموریت پرداخت. این فرد نیز آموزشدیده دورههای رژیم مافیایی آمریکا در کشورهای خارجی است.» خبرنگار هممیهن در این پرونده در شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامی تهران با اتهامات «همکاری با دولت خارجی متخاصم آمریکا»، «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور» و «فعالیت تبلیغی علیه نظام» محاکمه و به ترتیب به 6، 5 و یک سال حبس و در مجموع به 12 سال حبس برای این اتهامات محکوم شد. وی دیماه 1402 با وثیقه 10 میلیاردتومانی از زندان آزاد شد و سپس در دادگاه تجدیدنظر استان تهران، از اتهام «همکاری با دولت خارجی متخاصم آمریکا» تبرئه و در نهایت درباره سایر اتهامات وارده عفو و پرونده او بسته شد.»
پشت پرده حاشیهسازی هممیهن چه بود؟
در همین زمینه دیروز یک مقام مطلع به خبرگزاری تسنیم گفت: «روزنامه هممیهن طی سالهای فعالیت خود به نسبت نوع فعالیت و مطالب منتشره از رسانههایی بوده که کلکسیونی از تذکرات را در کارنامه خود دارد. این روزنامه البته در زمره رسانههایی است که شاکیهای زیادی هم داشته و در اصطلاح روزنامه کثیرالشاکی محسوب میشود. فقط در ماههای اخیر هیئت نظارت بر مطبوعات طی سه نوبت جداگانه تذکرهایی جدی به این رسانه داده است و حتی در یک مورد تخلف صورت گرفته به گونهای بوده که پرونده به دادگاه ارجاع شده و مرجع قضائی در آستانه تصمیمگیری و صدور رأی است.»
خبرگزاری تسنیم همچنین نوشت: « گزارشها و رصدهای صورت گرفته در مورد رفتار رسانهای این روزنامه نشان میدهد دستاندرکاران آن با توجه به بررسی رفتارهای خود طی ماههای اخیر و تذکراتی که دریافت کرده بودند تصمیم گرفتند پیش از توقیف و اعلام رأی دادگاه و علنی شدن سابقه مغشوش این رسانه در تعاملات رسانهای خبرنگاری که در فتنه مهسا امینی فعال بوده و سابقه امنیتی دارد را مأمور به تهیه گزارش تیتر یک شماره امروز خود کنند. در گزارش تهیه شده روایتی یکطرفه، یکسویه و بدون مستندات حقوقی و قضائی به نقل از شاکی و مادرش نگاشته شده و حتی در گزارش دو بار تاکید شده است که پزشکی قانونی تجاوز به شاکی پرونده را تأیید کرده است. اطلاعاتی که درست نبوده و حتی عباس مسجدی رئیس پزشکی قانونی کشور در پایان نشست مشترک خود با سخنگوی قوه قضائیه آن را تکذیب کرد و گفت: بعضاً افراد غیرمسئول حرفهای خود را از زبان پزشکی قانونی عنوان میکنند اما هر اقدامی که صورت بگیرد با مجوز قانونی و قاضی فقط از طریق روابط عمومی این سازمان اعلام میشود.»
تسنیم در گزارشی دیگر به مسئله انتشار تصویر خانم چادری در گزارش مذکور نوشت:«ادعاهای شاکی درباره جزئیات اتفاقات محل این بحث نیست و خود این فرد و رسانه منتشرکننده آن باید پاسخگوی این ادعاها باشند، اما بحث اصلی درباره اقدام روزنامه هممیهن در انتخاب تصویر مربوط به این گفتوگوست؛ تصویر زنی با چادر مشکی و روبند و لاکهای قرمز! اقدامی که با واکنشهای زیادی مواجه شده است و بسیاری آن را اقدامی عامدانه و ابتدا توهین به حجاب و در ادامه توهین به پوشش خاص و مرسوم بخش قابلتوجهی از زنان در بخشهایی از ایران دانستهاند.
وفاق کلیدیترین شعار دولت آقای پزشکیان بوده است اما بلندگوی هممیهن و همقطاران آنها در فضای دولت چهاردهم، پشت همین شعار، به هرکس که خواستند تاختند و او را ضدوفاق دانستند.
بحث تعرض و تجاوز و بسترها و دلایل و انگیزههای مرتبط با وقوع آن، مقولهای است که باید در زمان مناسب مورد واکاوی قرار بگیرد، اما زمانی که برخی جامعهشناسان و کارشناسان بحث پوشش زنان و دختران و همچنین نوع تعامل آنها با مردان و آزادیهای بیحدوحصر خانواده در روابط فرزندان را زمینهساز وقوع چنین جرایمی میدانند، طیفی از رسانهها که روزنامه هممیهن هم معمولاً در زمره آنها میگنجد، بهسرعت و در تغافلی آگاهانه، مدعی میشوند که منظور گویندگان صرفاً متمرکز بر حجاب و پوشش و بگیروببند است و با امنیتیکردن فضا و توهین و تحریف، سعی در وارونهنمایی اصل نظرات مطرحشده میکنند، یا بهعنوان نمونه اگر در فقرهای از قتلها و تجاوزها، مشخصاً عنصر پوشش و روابط افسارگسیخته طرفین در وقوع این موارد دخیل بوده باشد هم، با توجیهاتی مثل اینکه «نباید همه را به یک چوب راند و به یک چشم دید» یا «نباید یک مصداق را به همه تعمیم داد» و مسائلی از این دست، سراغ شعار وفاق میروند و میگویند؛ «باید به فکر آرامش جامعه و انسجام و حفظ سرمایه انسانی باشیم»، اما اکنون که در این پرونده قضائی که از نظر برخی همفکران این افراد، تا قبل از طرح شکایت و ادعاهایی چون آدمربایی و تجاوز و تعرض، اصلاً مشکلی با غیراخلاقی یا غیرشرعی بودن آنها ندارند، هنوز هیچ ادعای اثباتشدهای وجود ندارد و هیچ حکمی صادر نشده است، بهراحتی هرآنچه خواستند منتشر کردند و حالا با تصویر یک زن محجبه با چادر مشکی و لاک قرمز، توهینی مستقیم به بخش قابلتوجهی از زنان کشور میکنند و به انسجام اجتماعی چنگ میاندازند.
باید پرسید؛ آیا وفاق و احترام به نظر مقابل، صرفاً پذیرفتن حرف و عقیده این دوستان است و اگر به پوشش و عقیده طیفی گسترده از مردم این کشور با بدترین شکل و بهانه ممکن، توهینی اینچنینی شود، وفاق خدشهدار نمیشود؟ آیا روزنامه هممیهن حاضر است پوشش عادی و مرسوم شاکی پرونده آقای جمشیدی را منتشر و آن را با طرح و تصویری که برای این گفتوگو انتخاب کرده است، مقایسه کند تا مشخص شود چهتناسبی بین این دو وجود دارد؟»
دستگاه قضا نباید مماشات کند
سخن پایانی اینکه، صحنه آنقدر واضح است که انتظار میرود دستگاه قضا بدون هیچ مماشاتی با کسانی که این چنین انتقام و کینه خود از حجاب را به اسم کار رسانهای علنی میکنند، برخوردی عبرت آموز داشته باشد.
باید بررسی شود سر نخ این حجم از اهانت به حجاب به کجا میرسد و چه کسانی پشت این دسیسهها هستند.