ندای لرستان - ایران / «انتخابات تناسبی، پشتوانه حقوقی وفاق ملی» عنوان یادداشت روز در روزنامه ایران به قلم ابراهیم بهشتی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
برای اولین بار قرار است انتخابات تناسبی در ایران برگزار شود. نمایندگی تناسبی نوعی نظام انتخاباتی مرتبط با سیستمهای سیاسی حزبی است که در آن هر حزب یا لیست انتخاباتی به میزان تعداد آرایی که کسب میکند، صاحب کرسیهای پارلمان میشود. در نظامهای تناسبی، برخلاف نظامهای اکثریتی که به موجب آن واجدین نصف به علاوه یک، همه کرسیها را به خود اختصاص میدهند، هر حزب یا گروهی به تناسب آرای خود میتواند صاحب کرسی نمایندگی باشد. انتخابات تناسبی یعنی توزیع کرسیهای قانونگذاری به نسبت درصد آرای کسب شده از سوی احزاب یا فهرست های انتخاباتی در یک حوزه انتخابیه. در سیستم تناسبی، نمایندگی به نسبت انتخابات اکثریتی، عادلانه تر و متکثر تر میشود. اولین انتخابات تناسبی در ایران البته نه برای پارلمان بلکه برای انتخاب اعضای شورای اسلامی شهر تهران برگزار میشود. در این شیوه انتخاباتی مثلاً اگر لیست انتخاباتی الف 60 درصد، لیست انتخاباتی ب 30 درصد و لیست انتخاباتی ج 10 درصد آرا را به خود اختصاص دهند، به همین میزان در پارلمان شهری پایتخت، نماینده خواهند داشت.
اکثر قریب به اتفاق احزاب و گروههای سیاسی از ایده تناسبی شدن انتخابات استقبال کردهاند. شاید مهمترین مشخصه این نوع از انتخابات، فراهم شدن شرایط برای حضور نمایندگان مجموعههای سیاسی-اجتماعی در نهادهای انتخاباتی به میزان پایگاه اجتماعیشان باشد. به تعبیر دیگر در این شیوه از انتخابات چه بسا شاهد آن نباشیم که همه کرسیهای شوراهای شهر تهران از آن یک گروه یا یک لیست انتخاباتی باشد.
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس چندی پیش با دفاع از این نوع انتخابات اظهار امیدواری کرده بود که بهتدریج شرایط برای برگزاری انتخابات مجلس به صورت تناسبی فراهم شود. در چنین شرایطی نهادهای انتخاباتی مجلس و شوراها از آنچه اصطلاحاً «یکدستی» خوانده میشود، خارج میشوند. حضور نمایندگانی از طیفها و سلایق مختلف در نهاد انتخاباتی، امکان همافزایی و همکاری ملی را تقویت میکند، بسیاری از اظهارنظرها و اعلام مواضع را از رسانهها به جمعهای مشترک کارشناسی هدایت میکند. همچنین برنامهها در کمیسیونهای تخصصی اصطلاحاً چکشکاری و با حصول به یک اجماع نسبی از پشتوانه قویتری برای اجرا برخوردار میشوند.
انتخابات تناسبی، به شکل بهتری هم مقوم مشارکت بیشتر در انتخابات و هم تضمینکننده بهرهمندی بیشتر شهروندان از حقوق مدنی خود خواهد بود. انتظار میرود حاصل این شیوه انتخابات، مشارکت و حضور طیفهای مختلف به میزان پایگاه رأی و توانمندیهایشان در تصمیمسازیها باشد.
بازار ![]()
حسن پسینی انتخابات تناسبی، تصمیمسازی بر اساس اجماع، مسئولیتپذیری و پاسخگویی جمعی خواهد بود. از آنجا که به احتمال بسیار زیاد نمایندگانی از طیفهای اصلی جامعه در نهاد مورد اشاره (اینجا شورای شهر تهران) حضور خواهند داشت، مجموعه گروهها و مجموعههای سیاسی خود را در نتیجه انتخابات سهیم میدانند و لذا نسبت به کیفیت بهتر اداره پارلمان شهری اهتمام خواهند داشت. مضاف بر آن، همچنان که موفقیتها و دستاوردها اعتبارآفرینی برای آنها خواهد بود، ضعفها و ناکامیها هم به حساب آنها نوشته خواهد شد. بنابر این همه طیفهای حاضر در یک نهاد انتخاباتی نسبت به آنچه در آنجا اتفاق میافتد باید مسئولیتپذیری و پاسخگویی داشته باشند. این مشارکت جمعی در تصمیمسازیها قاعدتاً باید هم مقوم همافزایی و همکاری ملی باشد و هم به واسطه مسئولیتپذیری جمعی، بساط جنجالها، تسویهحسابها و اتهامزنیهای رسانهای و افشاگریهای مرسوم را جمع یا حداقل کم کند.
یک سال پیش و قبل از آنکه انتخابات تناسبی تبدیل به قانون شود، مسعود پزشکیان با اهتمام به حسنهای برشمردهشده برای این شیوه انتخاباتی، ایده «وفاق» را مطرح کرد و آن را در دستورکار دولت چهاردهم قرار داد. در حقیقت وجوه مشترک هر دو ایده یعنی وفاق و انتخابات تناسبی، مهیا کردن شرایط برای بهره بردن از توانمندیهای موجود در کشور است. این گونه بود که در دولت پزشکیان از اصلاحطلب و اصولگرا و میانهرو در سطوح مختلف مدیریتی حضور دارند. اتخاذ تصمیمهایی درباره فعال کردن دیپلماسی، رفع فیلترینگ برخی پلتفرمها، تعلیق قانون عفاف و حجاب، اصلاحات ساختاری در راستای چابکسازی دولت و ارائه بودجه عملیاتی؛ حاصل همین شیوه مدیریتی است که نمایندگانی از مجموعه طیفهای مختلف در آن حضور دارند. در حقیقت انتخابات تناسبی میتواند مقوم و پشتوانهسازی قانونی برای ایده وفاق ملی باشد. مسعود پزشکیان بدون آنکه به لحاظ قانونی ملزم به در پیش گرفتن چنین شیوه حکمرانی باشد، با برداشت خود از شرایط خاص کشور و تجربیات گذشته، اهتمام به پرهیز از جنجالهای جناحی، استفاده از ظرفیتهای متنوع مدیریتی داخلی و تسهیل اجماعسازی آن را سرلوحه دولت خود قرار داد. حال با قانون انتخابات تناسبی، این شیوه حکمرانی میتواند پشتوانه حقوقی مستحکمی هم پیدا کند.
ایده وفاق اگرچه از سوی رئیسجمهوری مطرح شد، اما دیگر نهادها هم از آن استقبال کردند. ایده یا شیوه مدیریتی مبتنی بر یکدستسازی در دهههای گذشته از سوی هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا تجربه شده اما منجر به کارآمدی نشده بود. همانگونه که اشاره رفت یکی از وجوه بارز شیوه مدیریتی وفاق، به کارگیری نیروهای توانمند فارغ از گرایشهای سیاسی و البته همراه و هماهنگ با برنامههای کلی دولت است. انتخابات تناسبی اگرچه پشتوانه حقوقی برای این ایده میسازد، اما نهادینه شدن حکمرانی مبتنی بر وفاق و عبور از طرح و برنامههای معطوف به یکدستسازی، اراده مضاعفتری را میطلبد، به این معنا که همه نهادها اعم از انتخاباتی وغیرانتخاباتی برای بهرهمند شدن از حسنهای آن ملزوماتش را نیز بپذیرند و حرکت در مسیر وفاق را آغاز کنند. به تعبیر دیگر، تعریف و تمجیدها و همراهیهای کلامی با ایده وفاق، حکایت این ضربالمثل فارسی نشود یا نباشد که «مرگ خوب است اما برای همسایه».
در چهارچوب تفسیر ملی از ایده وفاق و نهادینه کردن این شیوه حکمرانی، شایسته است نهادهایی که دربرگیری و تاثیرگذاری بیشتری دارند همچون قوه مجریه در بهره مند شدن از امتیازهای برشمرده شده، پیشقدم شده و خود را از وجود مدیران شایسته و کارآمد محروم نکنند. به گفته رئیس جمهوری « راه رفع مشکلاتی مثل کمآبی، فرونشست زمین و امثال آن نه شعار و دستور، بلکه تکیه بر متخصصان، فارغ از نوع پوشش، منش و ظواهر آنان است.» این متخصصان و این رویکرد برای جذب آنان نه تنها در دولت که در همه نهادها می توانند مفید فایده و یار شاطر باشند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب « اجماع سازی امروز از گذشته آسانتر است؛ از این فرصت باید استفاده کرد.» انتخابات تناسبی و ایده وفاق ملی تسهیل گر مناسبی برای اجماع سازی هستند.