ندای لرستان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ایران باید برای جلوگیری از بازگشت محدودیتها، کاهش تنشهای سیاسی با غرب را در اولویت قرار دهد چراکه توافق با نهاد پادمانی به تنهایی نمیتواند زمینهساز توقف ماشه شود
بازار ![]()
حدیث روشنی| روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی سناریوهای احتمالی برای پیشبینی شرایط پساماشه با رحمن قهرمانپور، کارشناس مسائل سیاست خارجی گفتوگو کرده است. قهرمانپور در گفتوگویش با «اعتماد» ضمن تاکید بر قابل پیشبینی بودن بازگشت مکانیسم ماشه و تحریمهای سازمان ملل علیه ایران تاکید کرد که توافق ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا حتی پیشنهادات اخیر تهران به واشنگتن با هدف دستیابی به توافق، به تنهایی نمیتواند مانع بازگشت قطعی تحریمهای شورای امنیت علیه کشورمان شود، چراکه معضل اصلی، تنش سیاسی میان ایران و امریکا و اروپا است و تهران بدون رفع این تنشها نمیتواند صرفا با تکیه بر اقدامات فنی از این بحران عبور کند.
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
رحمان قهرمانپور در پاسخ به سوال نخست «اعتماد» درباره نتایج حاصل از رد قطعنامه لغو دایمی تحریمهای شورای امنیت علیه کشورمان در نشست جمعه شب شورای امنیت گفت: طبق قطعنامه 2231، رییس دورهای شورای امنیت سازمان ملل موظف بود که یک قطعنامه رویهای درباره ادامه تعلیق تحریمها ارایه دهد؛ قطعنامهای که به واقع به معنای دور زدن حق وتو بود و حق وتو در آن وجود نداشت. بنابراین، قطعنامهای که کرهجنوبی ارایه کرد، نشاندهنده موضعگیری مستقل این بازیگر نبود بلکه سئول مطابق با مفاد قطعنامه 2231 چنین قطعنامه پیشنهادی را به رای گذاشت. از همین رو نباید آن را قطعنامهای مختص به کرهجنوبی و به معنای مخالفت این کشور با بازگشت مکانیسم ماشه تلقی کرد.
به باور قهرمانپور، رییسجمهور جدید کرهجنوبی برخلاف سلفش گرایشهای انتقادی و تا حدی سوسیال دموکراتیک دارد، لذا ممکن است همین عامل باعث شده که رای کرهجنوبی به این قطعنامه ممتنع باشد. به عبارتی میتوان این وضعیت را با تجربه لولا داسیلوا در برزیل مقایسه کرد؛ فردی که سابقه فعالیتهای کارگری داشت و تا حدی مخالف گرایشهای سلطهگرایانه در سیاست بینالملل بود. هر چند رییسجمهور جدید کرهجنوبی، لی جائه میونگ روابط نزدیکی با امریکا و ژاپن دارد اما در قیاس با یون سوک یول تمایل بیشتری به حفظ توازن میان چین و امریکا دارد.
این کارشناس مسائل بینالملل در ادامه به «اعتماد» گفت: اما از منظری دیگر واقعیت این است که اروپاییها برای عدم تصویب این قطعنامه خیز جدی برداشتند اما مخالفت پاکستان و الجزایر در کنار چین و روسیه با بازگشت تحریمها نیز اهمیت داشت و نشان داد این کشورها با درنظر گرفتن همه جوانب، به قطعنامه رویهای ادامه تعلیق تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل علیه کشورمان رای مثبت دادند. اما در مورد گویان و کرهجنوبی نیز، همانطور که اشاره شد، گویان هم اخیرا انتخابات ریاستجمهوری داشت و عرفان علی، رییسجمهور مستقر مجدد برنده شد. شاید تنش سرزمینی این کشور با ونزوئلا و ارتباط نزدیک ایران با ونزوئلا باعث رای ممتنع این کشور شده است، زیرا خواهان تداوم تنش با کاراکاس نیست، اما درنهایت، این قطعنامه رویهای با 9 رای تصویب شد و با تصویب آن، قطعنامههای تحریمی شورای امنیت از ششم مهر ماه باز خواهد گشت.
قهرمانپور در پاسخ به دیگر پرسش «اعتماد» درباره آثار احتمالی بازگشت ماشه بر تفاهمنامه اخیر تهران و نهاد پادمانی به میزبانی قاهره، خاطرنشان کرد: آژانس بینالمللی انرژی اتمی از طرف شورای امنیت موظف است بازرسیها را براساس توافق جامع پادمانی ذیل پیمان عدم اشاعه هستهای (انپیتی) انجام دهد.
به عبارتی دیگر، آژانس بینالمللی انرژی اتمی بازوی اجرایی شورای امنیت در زمینه کنترل تسلیحاتی است لذا این دو نهاد جدای از یکدیگر نیستند. بازیگرانی که در شورای امنیت حق وتو دارند، عمدتا همان بازیگرانی هستند که در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و در شورای حکام نقش اصلی و کلیدی را برعهده دارند. با این حال، همانطور که پیشتر اشاره شد، توافق ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قاهره به تنهایی نمیتوانست مانع بازگشت تحریمها شود. کما اینکه بلافاصله پس از توافق آقای عراقچی و رافائل گروسی در قاهره، تروییکای اروپایی با انتشار بیانیهای به وضوح اعلام کرد که از نظر اتحادیه اروپا این توافق کافی نیست و ایران همچنان باید اقدامات دیگری جهت نیل به توافق انجام دهد. بنابراین از منظر سه کشور اروپایی، ایران باید اقدامات مکملی انجام میداد؛ اقدامات و تعهداتی که به ادعای این گروه از بازیگران تهران آنها را اجرایی نکرده است. قهرمانپور در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» تاکید کرد: پیشنهاد اخیر ایران به امریکاییها نیز نتوانست مانع بازگشت مکانیسم ماشه شود. هرچند محتوای این پیشنهاد رسما اعلام نشده، اما برخی رسانهها گزارش دادهاند که ایران پیشنهاد کرده در ازای لغو تحریمها، اورانیوم 60درصد غنیشده را رقیق کرده یا به محل دیگری منتقل کند، اما صحت این خبر هنوز مشخص نیست.
قهرمانپور در ادامه افزود: در نتیجه، بازیگران اصلی شورای امنیت همان بازیگران اصلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی هستند و لذا نمیتوان صرفا با یک توافق با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، مساله را حل و فصل کرد، چراکه مشکل اصلی، تنش میان ایران و امریکا و به تبع آن ایران و اروپا است که باید رفع شود. مساله ایران و نهاد پادمانی نیز تابعی از این تنشها است؛ به عبارت دیگر و براساس روششناسی علم سیاست آژانس بینالمللی انرژی اتمی متغیر وابسته است و اراده سیاسی امریکا و اروپا متغیر اصلی یا مستقل است که درنهایت تعیینکننده روند حاکم خواهد بود.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ادامه و درباره ادعای رسانههای غربی مبنی بر ارایه پیشنهاداتی ازسوی تهران به واشنگتن با هدف دستیابی به توافقی برد-برد تصریح کرد: واقعیت این است که اختلافات داخلی در ایران درباره موضوعات مهمی مانند دکترین هستهای و سایر مسائل امنیتی و بیان مکرر آنها از تریبونهای مختلف، این ذهنیت را در غرب ایجاد کرده که مقامهای رسمی کشورمان درباره موضوعات حساس اختلافنظر جدی دارند و صدای واحدی از آنها شنیده نمیشود. این موضوع هم از نگرش کلی غرب جدا نیست، چراکه پیشتر نیز در دولتهای گذشته زمانی که قوه مجریه یا دولت پیشنهادی ارایه میداد، اروپا و بازیگران بینالمللی مدعی بودند که این پیشنهاد حاکمیت نیست. رویکرد اروپا میتواند به نوعی بهانهجویی تلقی شود، اما حتی اگر غرب به دنبال بهانهجویی باشد، واقعیت معادلات داخلی ایران را تغییر نمیدهد. در شرایط کنونی لازم است درباره موضوعات حساس ملی، صدای واحدی شنیده شود یا حداقل افرادی که در حاکمیت مسوولیت مهمی برعهده دارند اما فاقد تخصص در این زمینه هستند، اظهارنظر نکنند. متاسفانه عدهای تصور میکنند با موضعگیری فوری درباره مسائل امنیتی، میتوانند آرای بیشتری را در آینده از آن خود کنند، اما این رویکرد بهانهای به دست کشورهای دیگر میدهد تا مدعی شوند ایران تصمیم واحدی اتخاذ نکرده است.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ادامه به «اعتماد» گفت: درخصوص پیشنهادی ادعایی ازسوی ایران که همچنان صحت خبرهای مرتبط با آن مشخص نیست، نشان از آن دارد که تهران برای جلوگیری از بازگشت مکانیسم ماشه و توافق جدی است اما خطوط قرمزی دارد که تا حد امکان و نهایت تلاش میکند از آنها عبور نکند، اما این گزاره نیز به تعبیر متخصصان روابط بینالملل یک مساله شناختی است. بدان معنا که مقامات ایرانی به این جمعبندی رسیدهاند که اگر بدون گرفتن امتیازات ویژه، به راحتی خطوط قرمز خود را کنار بگذارند، این پیام را به طرف مقابل منتقل میکنند که جمهوری اسلامی در موضع ضعف قرار دارد و همین گزاره شاید موجب افزایش فشارها بر کشورمان شود. لذا اصرار ایران بر حفظ خطوط قرمزش، از دید برخی مقامات، با هدف جلوگیری از خطای شناختی طرف مقابل و اطمینان از این است که ایران به عنوان کشوری ضعیف تلقی نشود.
قهرمانپور در تشریح جزییات پیشنهاداتی که ادعا شده ازسوی ایران و در زمینه تغییر رویکرد هستهای کشورمان مطرح شده و اینکه اساسا چقدر احتمال دارد مورد پذیرش طرف مقابل قرار گیرد، خاطرنشان کرد: به نظر میرسد پیشنهاد ایران مورد موافقت غرب قرار نخواهد گرفت، چراکه ایران قصد دارد اورانیوم 60درصدی را رقیق کرده و به میزان 20درصد برساند؛ به بیانی دیگر از منظر غرب، تهران با توسل به این رویکرد به ظاهر امتیازی بزرگ دراختیار اروپا و امریکا قرار خواهد داد، درحالی که ابزار اصلی چانهزنی غرب یعنی تحریمها، اهرمی به مراتب مهمتر است. بالاخص پس از حمله اسراییل به ایران و جنگ 12 روزه این گزاره که تهران میتواند با تغییر دکترین هستهای معادلات را تغییر دهد، کماعتبارتر از گذشته شده است.
به عبارت دیگر، آن جایگاهی که اورانیوم 60درصد غنیشده پیش از جنگ داشت، پس از این رخدادها تغییر کرده است. به گفته این تحلیلگر روابط بینالملل، به واقع همانطور که مقامات امریکایی، به ویژه ترامپ، به صراحت مدعی شدهاند از نظر آنها ایران دیگر به لحاظ فنی توان ساخت تسلیحات هستهای را ندارد. از نظر سیاسی نیز، امریکا و اروپا بر این باورند که اگر ایران قصد عملی کردن تهدیدات خود را داشت، تاکنون عملیاتی کرده بود. بنابراین، طرح پیشنهادی ایران از این لحاظ غیرواقعبینانه به نظر میرسد، چراکه برداشت امریکا و اروپا از توانمندیها و اراده ایران را نادیده گرفته است. این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ادامه و در پاسخ به دیگر پرسش «اعتماد» درباره نتایج احتمالی سفر رییسجمهور کشورمان به نیویورک به عنوان آخرین شانس ایران برای جلوگیری از بازگشت تحریمها گفت: از نظر امریکاییها، بازگشت مکانیسم ماشه حتی میتواند شرایط را برای توافق بهتر کند. واضح است که منظور آنها از «بهتر شدن شرایط» این است که ایران تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت. لذا سفر آقای پزشکیان به نیویورک و حضور او در نشست مجمع عمومی سازمان ملل میتواند زمینهساز گشایش دیپلماتیک شود، مشروط بر اینکه در داخل ایران نیز اجماع در این باره حاصل گشته باشد. شواهد و قرائن نشان میدهد که در ساختار تصمیمگیری سیاسی ایران، هنوز اجماع نظری بر پذیرش تمام شروطی که امریکا و اروپا مطرح کردهاند، وجود ندارد.
به باور قهرمانپور طبیعتا در چنین شرایطی، آقای پزشکیان نمیتواند گامی جدی بردارد، مگر اینکه در روزهای باقیمانده، اجماع نظری در حاکمیت درباره توانایی ایران جهت تحقق خواستههای غرب حاصل شود. در این صورت میتوان نسبت به تحقق یک توافق دیپلماتیک یا دستکم کاهش تنش یا توقف مسیر فعلی امیدوار بود. با این حال، معادلات حاکم پیچیده و بسیار دشوار است و بازگشت مکانیسم ماشه اوضاع را دشوارتر خواهد کرد، چراکه امریکا تصور میکند در چارچوب دیپلماسی اجبار و همزمان با بازگشت ماشه فشارهای مضاعفی بر ایران اعمال شده و تهران به واسطه آن پای میز مذاکره بازمیگردد. در داخل ایران اما ارزیابیها متفاوت است.
قهرمانپور در پاسخ به این سوال «اعتماد» درباره واکنش ایران به بازگشت تحریمها و فعال شدن ماشه گفت: در شرایط کنونی هنوز موضع رسمی از سوی کشورمان اعلام نشده است. اما پیشتر برخی مقامات اعلام کردند که احتمال دارد خروج از پیمان انپیتی در دستور کار قرار بگیرد. این نشان میدهد که نظام درباره این موضوع هنوز به جمعبندی نرسیده و احتمالا سفر آقای پزشکیان به نیویورک برای حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل و همزمان لابیها و چانهزنیهای دیپلماتیک حاشیههای این نشست برای تهران مشخص میکند که رویکرد غرب بهانه جویی است یا خیر.
به گفته قهرمانپور این احتمال نیز وجود دارد که تصمیم نهایی ایران به بعد از بازگشت آقای پزشکیان از نیویورک موکول شده باشد. در این صورت، طبیعتا رایزنیهای هیات ایرانی در نیویورک اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند. باید دید آیا اروپاییها و امریکاییها حاضرند از برخی مواضع خود عقبنشینی کنند یا خیر.
این کارشناس مسائل سیاست خارجی در ادامه خاطرنشان کرد: نکته مهم این است که در چارچوب دیپلماسی اجبار گفته میشود، شرط موفقیت این است که عامل فشار، یعنی امریکا و اروپا، امتیازاتی به طرف مقابل بدهند تا ایران برای توافق تشویق شود. بنابراین، باید دید در نشست مجمع عمومی، آیا امریکا و اروپا حاضر به ارایه امتیازات بیشتری هستند یا صرفا میخواهند ایران از مواضع خود کوتاه بیاید. این دو وضعیت کاملا متفاوت است. اگر این گروه از کشورها امتیازی بدهند، احتمال دارد ایران نیز حاضر به ارایه امتیازات بیشتر شود، اما در صورت عدم تغییر مواضع طرف مقابل، کار برای ایران بسیار دشوارتر خواهد شد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در پاسخ به دیگر پرسش «اعتماد» درباره تبعات خروج احتمالی ایران از پیمان عدم اشاعه هستهای (انپیتی) تشریح کرد: در این زمینه باید توجه داشت که خروج از انپیتی از نظر حقوقی، اقدامی دشوار و نیازمند مصوبه شورای امنیت سازمان ملل است. همچنین براساس تصمیمهای قبلی در کنفرانس بازنگری انپیتی، خروج از این پیمان به معنای پایان تعهدات کشور عضو در زمان عضویت نیست. به عبارت دیگر، ایران همچنان نسبت به اقداماتی که در زمان عضویت انجام داده، باید به آژانس بینالمللی انرژی اتمی پاسخگو باشد. به گفته قهرمانپور با این حال، اگر ایران به لحاظ سیاسی تصمیم به خروج از انپیتی بگیرد، طبیعی است که این مساله میتواند به بحرانی در نظم هستهای و نظم ناشی از کنترل تسلیحاتی مبتنی بر این پیمان منجر شود و همین امر باعث نگرانی امریکا، اروپا و حتی چین و روسیه خواهد شد. در چنین شرایطی طبیعی است که بحران سیاسی تشدید خواهد شد و امریکا و اروپا نیز از همه اهرمهایشان استفاده خواهند کرد تا ایران از انپیتی خارج نشود.
این تحلیلگر مسائل بینالملل در ادامه و با اشاره به ادعای آقای رافائل گروسی، دبیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در جلسه شورای حکام مبنی بر اینکه مقامات ایرانی به او اطمینان دادهاند از انپیتی خارج نخواهند شد، گفت: هنوز مشخص نیست گزاره عدم خروج احتمالی از انپیتی تصمیم رسمی شورای عالی امنیت ملی و نظام بوده یا برداشت آقای گروسی از گفتوگو با آقای عراقچی. در هر صورت، خروج از انپیتی فعلا به شکلی رسمی در دستور کار نیست، اما امکان دارد در صورت افزایش فشارها، دستکم بخشی از تصمیمگیرندگان ایران، ازجمله نمایندگان مجلس، خواهان خروج از این معاهده شوند. در آن صورت، با بحران سیاسی جدیدی میان ایران و کشورهای غربی مواجه خواهیم شد.
این تحلیلگر روابط بینالملل در ادامه و در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» درباره بازگشت ماشه و محتمل شدن گزینه نظامی بالاخص در شرایطی که تحرکات مخرب تلآویو در منطقه تشدید شده، گفت: یکی از پیشرانهای مهم احتمال درگیری مجدد نظامی بین ایران و اسراییل، بازگشت مکانیسم ماشه است. بازگشت ماشه باعث خواهد شد ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت بینالملل قلمداد شود. ازسوی دیگر، فشار مضاعف کشورهای غربی بر سایر کشورها و قدرتهای کوچک، آنها را از همکاری با ایران بازمیدارد. لذا به طور کلی، بازگشت ماشه و تحریمهای سازمان ملل و قرار گرفتن ایران ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل، همراه با تعریف کشورمان به عنوان تهدید برای صلح و امنیت بینالمللی، زمینهساز افزایش فشارهای دیپلماتیک بر ایران در عرصه بینالمللی خواهد شد. این شرایط میتواند فرصتی برای اسراییل ایجاد کند تا از آن بهرهبرداری کرده و زمینه را برای حمله مجدد به ایران فراهم کند. قهرمانپور در پایان خاطرنشان کرد: با این حال، باید توجه داشت که اقدام نظامی مجدد اسراییل علیه ایران به متغیرهای دیگری نیز بستگی دارد، ازجمله میزان آمادگی دفاعی ایران، ارزیابی توانایی اسراییل در رهگیری موشکهای ایران و موافقت امریکا با حمله مجدد. به عبارت دیگر، بازگشت مکانیسم ماشه شرط لازم است، اما شرط کافی نیست؛ اسراییل برای حمله دوباره به کشورمان باید متغیرهای دیگری را هم لحاظ کند.