دوشنبه ۲۴ شهريور ۱۴۰۴
سیاسی

ایران و غرب؛ احتمال جلوگیری از تشدید بحران وجود دارد

ایران و غرب؛ احتمال جلوگیری از تشدید بحران وجود دارد
ندای لرستان - ایران /متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست مریم سالاری| توافق اخیر ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بار دیگر نگاه‌ها را ...
  بزرگنمايي:

ندای لرستان - ایران /متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مریم سالاری| توافق اخیر ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بار دیگر نگاه‌ها را متوجه سرنوشت مکانیزم ماشه کرده است؛ سازوکاری که در آستانه ضرب ‌الاجل چند هفته‌ای به محور اصلی تحرکات دیپلماتیک اروپا بدل شده است. در این میان، تروئیکای اروپایی می‌کوشند با بهره‌گیری از فضای ایجاد شده، اهداف خاص خود را در قبال برنامه هسته‌ای ایران دنبال کنند. برای بررسی ابعاد این توافق و چشم‌انداز آن با رحمان قهرمانپور، صاحب‌نظر سیاست خارجی گفت‌وگو کرده‌ایم.
با توجه به توافق جدیدی که میان ایران و آژانس شکل گرفته و چشم‌انداز فعال شدن مکانیزم اسنپ‌بک و همچنین تفسیرهای گوناگونی که از توافق جدید ارائه شده، این پرسش مطرح می‌شود که اساساً قرار است چه تحولاتی ذیل آن رخ دهد؟
در واقع نگاه ایران، اروپا و آژانس به این توافق متفاوت است. ایران تلاش می‌کند از طریق این توافق مانع بازگشت مکانیزم ماشه شود؛ همان‌طور که آقای عراقچی نیز تأکید کرده بود در صورت فعال شدن ماشه، ایران دیگر این توافق را اجرا نخواهد کرد. از منظر آژانس، این موضوع اهمیتی ویژه دارد، زیرا می‌تواند به افزایش اعتبار آن منجر شود. معمولاً کشورهایی که تأسیسات هسته‌ای‌شان مورد حمله قرار می‌گیرد، برای مدت‌های طولانی همکاری خود را با آژانس متوقف می‌کنند؛ بویژه آنکه آژانس برخلاف رویه مرسوم این حملات را محکوم یا حتی از حمله‌کنندگان انتقاد نکرده است. طبیعی است که همین مسأله باعث نارضایتی ایران شده است. از این رو، چنین توافقی می‌تواند برای اعتبار آژانس ارزشمند باشد. علاوه بر این، آقای گروسی در نشست شورای حکام اعلام کرد که مقامات ایرانی به او اطمینان داده‌اند ایران از معاهده ان‌پی‌تی خارج نخواهد شد؛ موضوعی که دو دستاورد مهم برای آژانس محسوب می‌شود: اول ادامه بازرسی‌ها در ایران و دوم پایبندی ایران به ان‌پی‌تی.
تروئیکای اروپایی چگونه به این توافق نگاه می‌کند؟ آیا این توافق می‌تواند جلوی فعال شدن مکانیسم ماشه را بگیرد؟
از نگاه اروپایی‌ها مسأله اصلی به تعهدات ایران در چهارچوب ان‌پی‌تی و توافق جامع پادمان بازمی‌گردد. اتحادیه اروپا به‌طور مستقیم چنین برداشتی ندارد که بخواهد صرفاً به خاطر این توافق، مکانیزم ماشه را فعال نکند. پرسش مهم اینجاست که در روزهای باقی‌مانده آیا امکان نزدیک‌تر شدن برداشت‌های طرفین از این توافق وجود دارد یا خیر.
نکته دیگری که در ارتباط با موضع تروئیکای اروپایی مطرح است، بازتاب جدی آن در رسانه‌هاست. یادآوری سخنان آقای گروسی در این زمینه اهمیت دارد. او تأکید کرده بود که این توافق می‌تواند جلوی یک جنگ را بگیرد. از نظر تئوریک و روی کاغذ این ارزیابی درست است. اگر توافق قطعی شود و به ‌سرعت اجرا گردد و در همان زمان ایران نیز وارد گفت‌وگو با آمریکا شود، احتمال جلوگیری از تشدید بحران وجود خواهد داشت.
با این حال، نکته‌ای که نباید نادیده گرفته شود، نگاه متفاوت اروپایی‌هاست. آنها از همان ابتدا اعلام کرده‌اند که هیچ زمان‌بندی مشخصی برای اجرای توافق در نظر نگرفته‌اند. برای اروپا اطلاع از وضعیت اورانیوم 60 درصد ایران بسیار مهم است؛ موضوعی که برای تهران نیز اهمیت ویژه‌ای دارد، چراکه ایران نمی‌خواهد این کارت بازی را به‌آسانی از دست بدهد و به همین وسیله در پی جلوگیری از بازگشت مکانیزم ماشه است. در مقابل، اروپایی‌ها تلاش می‌کنند تا پیش از سررسید احتمالی فعال‌سازی ماشه در هفته آینده، از طریق مسیرهای دیپلماتیک با ایران و آمریکا وضعیت موجود را بهبود بخشند و زمینه را برای رسیدن به توافقی پایدار فراهم کنند.
آقای دکتر! ارائه اطلاعات دقیق هسته‌ای چه منفعتی برای اروپا دارد؟ با توجه به اینکه 400 کیلو اورانیوم برای ایران یک کارت بازی مهم است؟
ارزیابی‌های اطلاعاتی و امنیتی درباره توان هسته‌ای یک کشور از حیث اهمیت و حساسیت برای اروپا و آمریکا حیاتی است. تاکنون به‌جز آمریکا، بازیگران بین‌المللی به این تأسیسات دسترسی نداشته‌اند. آژانس مرجع معتبر و مورد اتکاست؛ اگر این نهاد گزارش کند که مواد هسته‌ای دست ‌نخورده باقی مانده‌اند، آن گزارش اثرگذاری ویژه‌ای خواهد داشت و به ‌راحتی قابل انکار نخواهد بود. بنابراین داشتن چنین گزارش‌های معتبری برای آمریکا و اروپا بسیار اهمیت دارد تا براساس آن سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی امنیتی و دیپلماتیک خود را انجام دهند.
در نهایت اروپا دقیقاً چه انتظاری از ایران دارد؟ آیا هدف آنها توقف کامل فعالیت‌های هسته‌ای ایران است یا همچنان برای حق غنی‌سازی کشورمان احترام قائلند؟ از سوی دیگر، اکنون در متن توافق دو شرط اصلی اروپا مطرح شده است: اول، راستی‌آزمایی درباره اورانیوم و دوم، اجرای کامل پادمان. به نظر شما، در فاصله دو هفته باقی‌مانده، این امکان وجود دارد که موضوع مذاکره مستقیم با آمریکا نیز به‌عنوان شرط سوم اروپا برای جلوگیری از فعال شدن مکانیزم ماشه مطرح شود؟
 مسأله اصلی اروپا این است که از رهگذر چنین توافق‌هایی بتواند استقلال استراتژیک خود را در سیاست خارجی نشان دهد و ثابت کند همچنان یک بازیگر مهم در عرصه بین‌المللی است که قادر است در بحران‌ها نقش‌آفرینی کند. اما پرسش مهم اینجاست که در روزهای باقی‌مانده، آیا احتمال آغاز مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا وجود دارد یا خیر. این موضوع به عوامل متعددی بستگی دارد؛ از جمله نقش‌آفرینی میانجی‌ها، میزان انعطاف آمریکا در کاهش شروط خود و همچنین امکان پذیرش غنی‌سازی صفر از سوی ایران. در هر صورت، تصمیم‌گیری‌های نهایی باید هم در تهران و هم در واشنگتن انجام شود و تا آن زمان چاره‌ای جز انتظار و مشاهده نتیجه این روند وجود ندارد.
تهران تا کجا حاضر است برای شکل‌گیری مذاکره پیش برود؟
توافق اخیر با آژانس نشان داد که تهران آمادگی انعطاف و چانه‌زنی را دارد. در چهارچوب دیپلماسی اجبار نیز معمولاً گفته می‌شود امتیازاتی که طرف فشارآورنده یعنی آمریکا می‌دهد، بسیار تعیین‌ کننده‌تر از امتیازات طرف مقابل است. ایران بارها امتیازاتی داده اما پرسش اینجاست که آیا آمریکا در برابر این انعطاف متوقف خواهد شد یا نه. به نظر می‌رسد برداشت غالب در ایران این است که واشنگتن قصد توقف ندارد و از همین رو ایران نیز نباید از مواضع خود عقب‌نشینی کند و باید بر مقاومت و ایستادگی تأکید داشته باشد تا آمریکا را به دادن امتیازات بیشتر وادارد.
در این میان، یک پرسش جدی دیگر نیز مطرح است: چرا ایران به غنی‌سازی 60 درصدی روی آورد؟ پاسخ روشن است؛ این اقدام واکنشی بود به خروج ترامپ از برجام در سال 2018. ایران براساس اصل عمل متقابل، بخشی از تعهدات برجامی خود را کنار گذاشت و سطح غنی‌سازی را افزایش داد. بنابراین غنی‌سازی 60 درصدی بیش از هر چیز یک ابزار چانه‌زنی دیپلماتیک است، نه یک ابزار بازدارندگی نظامی. متأسفانه برخی از افراد غیرمتخصص از این مفهوم برداشت اشتباه دارند و آن را معادل بازدارندگی هسته‌ای می‌دانند، در حالی که واقعیت چنین نیست. کشورهایی مانند ژاپن نیز اورانیوم غنی‌شده قابل توجهی دارند، اما این به معنای برخورداری از بازدارندگی نظامی نیست. 
ایران بارها از این ابزار چانه‌زنی دیپلماتیک استفاده کرده است؛ گاهی نتیجه داده و گاهی نه. اکنون نیز بحث درباره 400 کیلوگرم اورانیوم در همین چهارچوب قابل تفسیر است: بخشی از راهبرد چانه‌زنی ایران برای گرفتن امتیاز در عرصه دیپلماسی. در واقع، تهران هیچ راهبرد جدی برای رساندن این روند به سطح 90 درصد و نظامی ندارد.
بازار


نظرات شما