چهارشنبه ۱۰ دي ۱۴۰۴
سیاسی

سردبیر روزنامه اصلاح طلب: جرقه‌ اعتراضات اخیر مبهم است

سردبیر روزنامه اصلاح طلب: جرقه‌ اعتراضات اخیر مبهم است
ندای لرستان - انصاف نیوز /متن پیش رو در انصاف نیوز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست پس از اعتراضات اقتصادی اخیر و توییت رئیس جمهور پزشکیان درباره لزوم ...
  بزرگنمايي:

ندای لرستان - انصاف نیوز /متن پیش رو در انصاف نیوز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
پس از اعتراضات اقتصادی اخیر و توییت رئیس جمهور پزشکیان درباره لزوم گفت‌وگو با نمایندگان معترضان، واکنش‌ها به رویکرد دولت دوگانه بوده است؛ از یک‌سو شنیدن صدای معیشت به‌عنوان یک اقدام مثبت تلقی می‌شود و از سوی دیگر، از نظر برخی زمان و نحوه این واکنش، شائبه انفعال و تأخیر را تقویت می‌کند.
محمدجواد روح، سردبیر روزنامه هم‌میهن، بعدازظهر سه‌شنبه ۹ دی ۱۴۰۴ در گفت‌وگو با انصاف نیوز تأکید می‌کند که بدون بیان واقعیت‌های اقتصاد سیاسی کشور و حل مسئله تحریم و کمبود منابع، چنین گفت‌وگوهایی به نمایش و دلداری محدود خواهد شد.
واکنش مثبت اما پس از خیابان
محمدجواد روح می‌گوید: اینکه رئیس‌جمهور به‌عنوان مسئول اصلی قوه‌مجریه اعلام می‌کند صدای معترضان را می‌شنود، به‌ویژه وقتی بخش عمده معترضان از بازاریان و اصناف هستند، در نگاه نخست اقدامی مثبت است. اما این واکنش زمانی رخ داده که اعتراضات به خیابان کشیده شده است و همین مسئله، نشان‌دهنده نوعی رویکرد انفعالی و واکنشی است و بلافاصله، این سؤال را شکل می‌دهد که چرا پیش از بروز اعتراض، سازوکار گفت‌وگو فعال نشده بود.
ابهام در نقطه آغاز اعتراضات
روح در تحلیل بروز اعتراضات اخیر می‌گوید: نقطه آغاز و جرقه این اعتراضات از جهاتی با ابهام همراه است. هم به‌دلیل منشأ آن در بازار و هم به‌خاطر مواضع پیشینی برخی ائمه جمعه و همچنین پوشش رسانه‌ای گسترده صداوسیما و خبرگزاری‌ها و مطبوعات مخالف که نسبت به اعتراضات سال‌های گذشته، متفاوت بود. به‌ویژه آنکه قبل از این اعتراضات، با رخدادهایی چون نامه ۱۶۵ نماینده مجلس به سران قوا در اعتراض به سیاست‌های ارزی مواجه بودیم و حتی برای مقابله با تغییر رئیس بانک مرکزی نامه جمع کردند و یا خطبه‌های برخی ائمه‌جمعه که صریحاً درباره بروز آنچه “فتنه اقتصادی” خواندند، درست دو روز قبل از آغاز اعتراضات هشدار دادند. مجموعه این مسائل، این تردید را تقویت می‌کند که دست‌کم نقطه آغاز اعتراضات، کاملاً خودجوش و اصیل نبوده است؛ گرچه در ادامه مردم و بازاریان به آن پیوستند و از حق اعتراض و اعتصاب خود استفاده کردند.
حذف ارز ترجیحی و منافع پنهان
محمدجواد روح می‌گوید: به نظر می‌رسد یکی از زمینه‌های مهم تحولات روزهای اخیر، تصمیم دولت برای حذف ارز ترجیحی است؛ تصمیمی که منافع بخش‌های پنهان اقتصاد و رانت‌های تثبیت‌شده را به خطر انداخته است. واکنش‌های سریع و هماهنگ برخی جریان‌ها به این تصمیم، از جمله مخالفت آشکار با بازگشت چهره‌هایی مانند آقای همتی به بانک مرکزی، نشان می‌دهد که بخشی از اعتراضات می‌تواند ریشه در منافع ناشی از رانت ارزی داشته باشد که پیش از این هم، عامل استیضاح و برکناری همتی از وزارت اقتصاد شده بود.
گفت‌وگو باید واقعی باشد نه نمایشی
سردبیر هم‌میهن در ادامه گفت: دولت ناگزیر است با معترضان و نمایندگان واقعی اصناف و بازار (و نه مخالفان دولت و طراحان احتمالی پشت‌پرده) گفت‌وگو کند، اما این گفت‌وگو نباید صرفاً برای نمایش شنیدن صدا باشد. گفت‌وگو زمانی معنا دارد که دو طرف واقعیت‌ها را بشناسند: مردم و اصناف باید شرایط دولت را بدانند و دولت هم باید صادقانه محدودیت‌هایش را توضیح دهد. شرایطی مانند تشدید تحریم‌ها، وضعیت نه‌جنگ‌نه‌صلح، اسنپ‌بک و محدود شدن مسیرهای ورود ارز، واقعیت‌هایی است که نمی‌توان نادیده گرفت.
کمبود ارز مسئله پنهان‌ناپذیر اقتصاد
وی افزود: امروز مقامات بانک مرکزی و سازمان برنامه‌وبودجه می‌گویند که مسیرهای تأمین ارز، حتی برای کالاهای حیاتی مثل دارو، محدود یا بسته شده است. منابع ارزی کشور عملاً در هشت ماه ابتدایی سال مصرف شده و دولت ناچار است هزینه‌های جاری خود را با برداشت از صندوق توسعه ملی یا ذخایر بانک مرکزی تأمین کند. در چنین شرایطی، ارز طبیعتاً مثل هر کالایی که دچار کمبود شود، گران می‌شود و البته انتظارات تورمی هم این مسئله را تشدید می‌کند.
تحریم عامل اصلی است نه تنها ضعف مدیریتی
روح افزود: برخلاف برخی رسانه‌ها و مسئولان که تلاش دارند ریشه بحران اقتصادی را پنهان کنند، رئیس‌جمهور و مقامات دولت باید بر نقش تحریم در این وضعیت تاکید کنند. مسئله اصلی اقتصاد کشور صرفاً ناکارآمدی مدیران نیست. مگر مدیران ما در دولت‌های هاشمی و خاتمی که کشور رشد اقتصادی داشت، تقریباً همین افراد نبودند؟ یا دولت روحانی قبل از آمدن ترامپ مگر با همین مدیران، تورم را تک‌رقمی نکرده بود؟ واقعیت این است که اقتصاد ایران مخصوصاً از سال ۱۳۹۷ تحت فشار شدید تحریم و انزوای بین‌المللی قرار دارد. در گذشته، حتی دولت‌هایی مثل احمدی‌نژاد با ضعف‌های جدی مدیریتی، به‌دلیل وفور منابع ارزی قادر به کنترل نسبی و حتی بهبود مقطعی اوضاع بودند؛ اما امروز پولی در کار نیست و مسیر بازگشت ارز نیز به‌دلیل تحریم‌ها به کانال‌های غیرشفاف سوق داده شده که خود زمینه سوءاستفاده و احتمالاً برنگشتن منابع ارزی را فراهم می‌کند.
افزایش هزینه‌ها و کاهش منابع
محمدجواد روح در ادامه می‌گوید: دولت همزمان با کاهش منابع، با افزایش شدید هزینه‌ها روبه‌روست از حقوق انبوه کارکنان نهادهای دولتی و حکومتی گرفته تا هزینه‌های دفاعی و بازسازی آسیب‌های ناشی از جنگ اخیر. در واقع، دولت به‌ویژه در ماه‌های اخیر پس از جنگ ۱۲ روزه و اسنپ‌بک هم با کاهش شدید درآمدها و هم افزایش هزینه‌ها مواجه شده که این امر، فشار مضاعفی بر بودجه دولت و در نهایت بر معیشت مردم وارد می‌کند.
خطر فروپاشی سرمایه اجتماعی
او می‌گوید: نادیده گرفتن واقعیت تحریم و فشار خارجی، و جایگزینی آن با شعار و تبلیغات، نتیجه‌ای جز تشدید بحران اقتصادی، بروز اعتراضات، درگیری‌های خیابانی و در نهایت، فرسایش ته‌مانده سرمایه اجتماعی دولت و نظام سیاسی ندارد. مردم اثر تحریم و اسنپ‌بک را نه در بیانیه‌ها و سخنان نمایشی مقامات، بلکه در تورم، گرانی ارز و طلا، کمبود کالاهای اساسی و فشار معیشتی روزمره می‌بینند. ادامه این روند، اعتراضات گسترده‌تر و هزینه‌های امنیتی و اجتماعی بیشتری را به کشور تحمیل خواهد کرد.
گفت‌وگو بدون حل مسئله دلداری است
سردبیر روزنامه هم‌میهن تاکید کرد: اگر گفت‌وگوهای دولت با اقشار مختلف جامعه به بسته‌های نمایشی و وعده‌های تکراری محدود شود، نه مشکلی از دولت حل می‌کند و نه گرهی از زندگی مردم می‌گشاید. مسئله اصلی وضعیت کنونی، نبود منابع و علت روشن هم تحریم و انزوای کشور است. بدون حل این مسئله بنیادین، گفت‌وگوها صرفاً نقش دلداری دارند. مثل خانواده‌ای که پدر بیکار شده و درآمد ندارد، ولی به جای یافتن شغل و درآمد جدید، بنشیند و با زن و بچه‌اش درباره سختی‌ها حرف بزند، بدون آنکه راهی برای تأمین نان و آب آنان پیدا کند.
او در پایان می‌گوید: شنیدن صدای معترضان ضروری است، اما کافی نیست. مسئولیت دولت و رئیس‌جمهور، گفتن واقعیت‌ها و یافتن راهی برای افزایش منابع و درآمدهای ارزی کشور است. بدون حل ریشه بحران، اعتراضات امروز بازار، می‌تواند فردا به کارگران، دانشجویان و در نهایت به بحران‌های فراگیر اجتماعی منتهی شود.
بازار


نظرات شما