شنبه ۱۷ آبان ۱۴۰۴
سیاسی

آقای پزشکیان! مراقب آخر هفته‌ها باشید

آقای پزشکیان! مراقب آخر هفته‌ها باشید
ندای لرستان - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست کامران شیرازی| چند هفته‌ای است که سخنان رئیس‌جمهور در روزهای پایانی هفته، به‌ ...
  بزرگنمايي:

ندای لرستان - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
کامران شیرازی| چند هفته‌ای است که سخنان رئیس‌جمهور در روزهای پایانی هفته، به‌ جای آنکه آرامش و امید بیافریند، در افکار عمومی رنگی از نگرانی و یأس به‌جا می‌گذارد. مردم که انتظار دارند پنج‌شنبه و جمعه را با اندکی آسایش و فراغت از فشارهای روزمره بگذرانند، در رسانه‌ها با جملاتی از رئیس‌جمهور روبه‌رو می‌شوند که از گرسنگی، تخلیه تهران یا مرخصی اجباری کارمندان سخن می‌گوید. این جملات، هرچند شاید از سر دلسوزی و واقع‌گرایی بیان شود، اما در ذهن جامعه تصویری از بی‌ثباتی و بحران می‌سازد؛ تصویری که نه با روحیه وفاق و همبستگی مورد تأکید پزشکیان سازگار است و نه با نیاز امروز مردم به امید و آرامش. در شرایطی که جامعه ایران با چالش‌های اقتصادی و معیشتی روبه‌رو است، نوع گفتار و لحن مقامات ارشد دولت اهمیت مضاعفی دارد. رئیس‌جمهور در مقام عالی‌ترین مقام اجرایی کشور، نه ‌فقط سیاست‌گذار، بلکه از مراجع روانی و نمادهای امید مردم است. هر جمله‌ای که از تریبون رسمی توسط او بیان می‌شود، مستقیم یا غیرمستقیم بر روحیه عمومی جامعه اثر می‌گذارد. از همین رو است که گفتار، گاه به‌ اندازه‌ تصمیمات اجرایی اهمیت دارد؛ زیرا می‌تواند در یک لحظه امید را بیفزاید یا ناخواسته موجی از یأس و بی‌اعتمادی ایجاد کند. 
در روزهای اخیر برخی اظهارنظرها از سوی آقای پزشکیان درباره وضعیت اقتصادی و ضرورت صرفه‌جویی یا کاهش هزینه‌ها، هرچند ممکن است از سر واقع‌گرایی و دغدغه‌مندی بیان شود، اما در افکار عمومی به‌گونه‌ای بازتاب یافته که حس ناامیدی و بی‌ثباتی را تقویت می‌کند. وقتی سخن از «گرسنگی»، «تخلیه تهران» یا «مرخصی کارمندان در روزهای گرم» به میان می‌آید، حتی اگر در متن خود حامل هشدار مدیریتی یا توصیه کارشناسی باشد، در بستر افکار عمومی به‌ صورت پیام ضعف، ناتوانی یا بحران تفسیر می‌شود. مردم این جملات را نه در قالب تحلیل اقتصادی، بلکه به‌ صورت نشانه‌ای از آینده می‌فهمند؛ آینده‌ای که در آن شاید امکانات کمتر، فشار بیشتر و چشم‌انداز تیره‌ را درک کنند.
واقعیت این است که جامعه ایران در مقطع کنونی به «زبان امید» نیاز دارد. زبان امید به معنای پنهان کردن واقعیت‌ها یا انکار مشکلات نیست، بلکه روشی است برای گفت‌وگو درباره دشواری‌ها با حفظ روحیه‌ اعتماد و مقاومت. مردم اگر احساس کنند دولت بر اوضاع مسلط است، حتی در سخت‌ترین شرایط نیز همراهی می‌کنند؛ اما اگر لحن سخن مسئولان رنگ اضطراب و بی‌پناهی داشته باشد، اعتماد فرو می‌ریزد و فضای اجتماعی در مسیر ناامیدی حرکت می‌کند.
دکتر پزشکیان، برخلاف بسیاری از سیاستمداران، همواره بر صداقت، شفافیت و گفت‌وگوی بی‌واسطه با مردم تأکید داشته است. این ویژگی، یکی از سرمایه‌های سیاسی او محسوب می‌شود. بااین‌حال، همان‌طور که صداقت در عمل ضروری است، در بیان نیز باید هنرمندانه مدیریت شود. رئیس‌جمهور اگر بخواهد حرف تلخی بزند، باید آن را در بستری از امید و برنامه‌ریزی بیان کند تا جامعه احساس کند که «دولت می‌داند چه می‌کند.» تجربه نشان داده هرگاه لحن دولت‌ها واقع‌گرایانه، اما مثبت بوده، جامعه نیز همراه‌تر عمل کرده است.
در سال‌های گذشته، مردم ایران بارها در معرض بحران‌های سخت قرار گرفته‌اند؛ از جنگ گرفته تا تحریم و تورم. آنچه باعث تداوم مقاومت شده، حس «در کنار هم بودن» و «دست بالای مردم در برابر مشکلات» بوده است. هر زمان که دولت‌ها به جای دامن زدن به نگرانی، از مشارکت مردم سخن گفته‌اند و افق روشن‌تری ترسیم کرده‌اند، جامعه نیز پویاتر و منسجم‌تر شده است. بنابراین، رئیس‌جمهور اگر به همبستگی و وفاق اجتماعی باور دارد - که در سخنان او بارها بر آن تأکید شده - باید مراقب باشد گفتار عمومی‌اش با این باور هماهنگ باشد.
حتی در عرصه سیاست جهانی نیز رهبران کشورها آموخته‌اند که نحوه‌ سخن گفتن در بحران، بخشی از مدیریت بحران است. در آمریکا، اروپا یا شرق آسیا، نخست‌وزیر یا رئیس‌جمهور در زمان بروز مشکل اقتصادی، با زبان اطمینان و مشارکت با مردم سخن می‌گوید. نه از تهدید که از توان ملی سخن می‌گویند.
این شیوه‌ گفتار، به ‌ظاهر ساده است، اما در عمل ستون اعتماد عمومی را استوار نگه می‌دارد.
پزشکیان به‌ خوبی می‌داند که مردم امروز دیگر با شعار آرام نمی‌گیرند. آنان انتظار برنامه دارند، انتظار دارند بدانند دولت در برابر گرانی، کمبود منابع یا ناترازی انرژی چه طرح عملی در دست دارد. اگر هشدارهای رئیس‌جمهور با این طرح‌ها همراه شود، مردم از آن استقبال می‌کنند، اما اگر سخن فقط رنگ هشدار داشته باشد، بی‌آنکه نقشه‌ خروج از وضعیت را نشان دهد، حس بی‌پناهی را تشدید می‌کند.
در فرهنگ ایرانی، امید همیشه بخش مهمی از زندگی جمعی بوده است. مردم ایران بارها از دل دشواری‌ها عبور کرده‌اند، اما هیچ‌گاه با ناامیدی خود را تسلیم نکرده‌اند. سیاستمداری که به مردمش اعتماد دارد، باید این روحیه را تقویت کند، نه تضعیف. وقتی مردم حس کنند دولت به آینده باور دارد، خود نیز آن را باور می‌کنند.
رئیس‌جمهور می‌تواند همان صداقت و بی‌پرده‌گویی همیشگی‌اش را حفظ کند، اما در انتخاب واژه‌ها دقت بیشتری داشته باشد. واژه‌ها، ابزار سیاست‌اند؛ گاه حتی از تصمیمات بودجه‌ای و آیین‌نامه‌ای اثرگذارترند. وقتی از زبان دولت سخن از «گرسنگی» یا «تخلیه» می‌آید، رسانه‌ها آن را در تیترها برجسته می‌کنند، مخالفان آن را علیه دولت استفاده می‌کنند و مردم آن را نشانه‌ بن‌بست می‌دانند، اما اگر همان دغدغه با زبانی سازنده بیان شود، مثلا در قالب «اصلاح الگوی مصرف»، «افزایش بهره‌وری» یا «آمادگی برای شرایط سخت، اما قابل‌مدیریت» نتیجه کاملا متفاوت خواهد بود.
پزشکیان در مسیر دشوار اداره کشور، نیاز به همراهی افکار عمومی دارد. برای این همراهی، باید احساس کند مردم در کنار او هستند و این تنها زمانی ممکن است که زبان دولت با روحیه مردم هم‌نوا باشد. ناامیدی، خطرناک‌تر از هر تحریم و تورم است؛ زیرا سرمایه‌ اجتماعی را از درون می‌فرساید. امید، در مقابل، همان نیرویی است که می‌تواند نارسایی‌ها را به حرکت تبدیل کند.
پنج‌شنبه و جمعه‌ها، روزهایی که مردم می‌خواهند نفسی تازه کنند، خانواده‌ها در کنار هم باشند و اندکی از فشار هفته رها شوند، نباید با سخنان نگران‌کننده به روزهای اضطراب بدل شود. رئیس‌جمهور می‌تواند از همین فرصت‌های آخر هفته برای سخنان امیدبخش استفاده کند؛ سخنانی که هم واقعیت‌ها را بازگو کند و هم آینده را روشن‌تر نشان دهد. جامعه‌ای که در پایان هفته احساس آرامش کند، در آغاز هفته آماده‌تر برای کار و تولید خواهد بود.
پزشکیان به‌ درستی بارها گفته است که کشور نیازمند همدلی و وفاق ملی است. این وفاق اما تنها با سیاست و تصمیم شکل نمی‌گیرد، بلکه با لحن، واژه و نگاه نیز تقویت می‌شود. رئیس‌جمهور اگر با همان آرامش و اعتمادبه‌نفسی که در چهره‌اش هست با مردم سخن بگوید، حتی سخت‌ترین خبرها نیز به فرصتی برای هم‌فکری و مشارکت تبدیل می‌شود. مردم ایران ظرفیت برای تحمل مشکلات دارند، به شرط آنکه بدانند دولت با آنان صادق است و آینده‌ای روشن را هدف گرفته است. 
امروز بیش از هر زمان دیگر، دولت نیازمند حفظ امید و اعتماد عمومی است. گفتار رئیس‌جمهور می‌تواند بزرگ‌ترین منبع این امید باشد. همان‌گونه که بی‌دقتی در بیان می‌تواند آرامش عمومی را خدشه‌دار کند، سنجیدگی در گفتار می‌تواند موتور اعتماد را دوباره روشن سازد.
پزشکیان اگر به همان مسیری که از ابتدا وعده داده بود - مسیر شفافیت، عدالت و وحدت ملی - وفادار بماند، بی‌تردید در کنار مردم می‌تواند روزهای سخت را پشت سر بگذارد، اما نخستین گام این مسیر، انتخاب زبان درست است؛ زبانی که نه انکارگر واقعیت‌ها باشد و نه مروج ناامیدی، بلکه برآمده از ایمان به توان ملت ایران برای عبور از هر بحران.
بازار


نظرات شما