ندای لرستان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ابراهیم متقی| برخی شبکههای خبری و تحلیلی بینالمللی، پیروزی « زهران ممدانی » کاندیدای حزب دموکرات در انتخابات شهرداری نیویورک را به مثابه زلزله سیاسی امریکا تلقی مینمایند، درحالی که همواره رقابتهای سیاسی و انتخاباتی امریکا، نشانههای شگفتیساز را منعکس ساخته است. پیروزی ممدانی از این جهت اهمیت دارد که باید آن را واکنشی نسبت به سیاستهای مرکانتیلیستی ترامپ دانست. ترامپ طی 10 ماه گذشته تلاش کرد تا شکل جدیدی از قدرت سیاسی در امریکا و سیاست بینالملل را بازتولید کند. انتخابات در امریکا همواره نشانههایی از «بازتولید ساخت و هنجارهای اجتماعی و سیاسی» را منعکس میسازد. در نوامبر 2008 زمانی که باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری امریکا بر «جان مک کین» کاندیدای حزب جمهوریخواه پیشی گرفت، بسیاری این حادثه را «بازیابی رویای امریکایی» دانستند. در شرایط تاریخی معاصر، پیروزی ممدانی هیچگاه رویای امریکایی محسوب نمیشود، بلکه باید آن را بومرنگ قدرت سیاسی دانست که واکنشی نسبت به سیاستهای دونالد ترامپ و حزب جمهوریخواه امریکا است. نقشیابی و پیروزی ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک برای ساختار و نظم اجتماعی امریکا، نشانههایی از هشدار سیاسی را منعکس میسازد. ظهور ممدانی در سال 2025 را میتوان واکنشی نسبت به محافظهکاری پرمخاطره برای ساخت سیاسی و آینده اجتماعی امریکا دانست. اگرچه دونالد ترامپ همواره تلاش دارد تا تهدیدات پایانناپذیر خود را علیه تمامی گروهها بازتولید نماید، اما ساختار سیاسی امریکا به گونه تدریجی مانع یکجانبهگرایی فراساختاری دونالد ترامپ و گروههای محافظهکار با انگاره مرکانتیلیستی میشود.
بازار ![]()
1- چرایی پیروزی انتخاباتی ظهران ممدانی- برخی تحلیلگران شاخصهای فردی ممدانی را عامل اصلی پیروزی انتخاباتی وی در نیویورک میدانند. درحالیکه ممدانی صرفا به منزله «کاندیدای حزب دموکرات» از اهمیت، مطلوبیت و اثربخشی لازم برخوردار است. هرگونه تحلیل نادرست درباره ویژگیهای شخصیتی کاندیدای حزبی در رقابتهای انتخاباتی منجر به فاصله گرفتن از واقعیتهای پیروزی ممدانی در انتخابات شهرداری نیویورک میشود. اگرچه ممدانی را میتوان به عنوان مسلمان شیعی تلقی نمود، اما در عصر موجود تفاسیر متفاوتی از مبانی دینی و انگارههای ذهنی گروههای سیاسی و اجتماعی وجود دارد. در امریکا نشانههایی از «آزادی مذهب» وجود داشته و ساخت سیاسی تلاش دارد تا از طریق جذب نخبگان هر حوزه جغرافیایی، عرصه مذهبی و گروههای نژادی، زمینه جامعهپذیری ساختاری در امریکا را فراهم سازد. واقعیت آن است که پیروزی ممدانی نه تنها تهدیدی برای ساختار سیاسی امریکا محسوب نمیشود، بلکه بیانگر این امر است که نظام سیاسی از طریق جذب گروههای مذهبی تلاش دارد تا مجموعههای مختلف سیاسی و اجتماعی را در ساختار قدرت مشارکت دهد. در ایالاتمتحده هرگاه صحبت از مشارکت سیاسی میشود، به معنای آن است که زمینه برای «توزیع قدرت ساختاری» به وجود آمده و ساختار حزبی از طریق عقلانیت جمعگرایانه خود درصدد خواهد بود تا روند جامعهپذیری سیاسی و نژادی را سازماندهی و کنترل نماید.
انگاره کثرتگرا در ذهنیت سیاسی و انتخاباتی امریکا زمینه لازم برای پیروزی فردی را فراهم میسازد که از قابلیت «کنش جمعگرایانه» برخوردار است. هرگونه کنش انتخاباتی میتواند تاثیر خود را در قالبهای ذهنی گروههای شهروندی بهجا گذاشته و از این طریق شکل جدیدی از همکاریهای چندجانبه ساختار سیاسی، نظم اجتماعی و انگارههای هنجاری گروههای اجتماعی را پاسخ میدهد. براساس چنین تفکری، پیروزی ممدانی را میتوان تلاشی برای بازسازی ساختاری و جذب لایههای حاشیهای شده ایالت نیویورک در ساختار سیاسی دانست که میبایست برای گروههای شهروندی، مرکز ارائه خدمات اجتماعی و اقتصادی باشد. رقابتهای انتخاباتی در ایالاتمتحده تابعی از شکلبندیهای ساخت اجتماعی و ضرورتهای راهبردی امریکا محسوب میشود. در هر دوران تاریخی، رقابتهای انتخاباتی پیام خاصی را برای ساختار سیاسی و گروههای شهروندی منعکس نموده و به این ترتیب، نشانههایی از تغییر در موازنه قدرت سیاسی، اجتماعی و اعتباری کارگزاران و عرصه حکمرانی امریکا را به وجود میآورد. ساخت قدرت امریکا براساس نشانههایی از «کنترل و موازنه» بوده و درنتیجه پیروزی هر رقیب انتخاباتی، پیامهای سیاسی را برای عرصه حکمرانی دربر خواهد داشت. حکمرانی در امریکا مبتنی بر رقابت حزبی شکل گرفته و کاندیدای انتخاباتی نقش محدودی در رقابتهای سیاسی دارند. سیاستهای اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی دونالد ترامپ همواره ازسوی کارگزاران حزب دموکرات مورد انتقاد قرار گرفته است. برخی کارگزاران سیاسی امریکا اعتقاد دارند که ترامپ از بازی پرمخاطره در حوزه سیاست اقتصادی و بینالمللی بهره گرفته و این امر چالشهای امنیتی قابلتوجهی را برای آینده سیاسی ایالاتمتحده به وجود میآورد. سخنرانی باراک اوباما در تهییج افکار عمومی برای مقابله با راستگرایی پرمخاطره حزب جمهوریخواه در اواخر اکتبر 2025 را میتوان نشانهای از تلاش ساختاری در جهت بسیج افکار عمومی و برای رویارویی با سنتهای برتریطلبانه فراساختاری دانست که در قالب سنتهای حزبی و کارکردی افرادی همانند ترامپ در شکلبندیهای سیاسی امریکا ظهور یافته و بازتولید میشود. انتخابات شهرداری نیویورک به اندازه انتخابات ایالتی برای تعیین فرماندار از اهمیت ویژهای برخوردار است. به همانگونهای که کارتهای الکترال ایالت نیویورک برای انتخابات ریاست جمهوری امریکا بسیار تعیینکننده است، انتخاب شهردار و فرماندار آن ایالت نیز در فرآیند حکمرانی و سیاستگذاری اجتماعی و اقتصادی ایالاتمتحده بسیار تعیینکننده میباشد. ایالت نیویورک در انتخابات ریاست جمهوری دارای 29 کارت الکترال بوده که نقش موثری در موازنه قدرت گروههای رقیب دارد. نیویورک به لحاظ تاریخی پایگاه حزب دموکرات بوده و در اکثر رقابتهای انتخاباتی، کاندیدای این حزب به پیروزی میرسد. سنتهای اجتماعی و گرایش حزبی قاطبه شهروندان نیویورک همواره مبتنی بر حمایت از سیاستها و کاندیدای حزب دموکرات بوده است. گروههای سیاسی با رویکرد اجتماعگرایانه و نخبگان حزب دموکرات همواره تلاش داشتند تا شکل جدیدی از معادله قدرت و سیاست را در مقابله با الگوهای کنش سیاسی حزب جمهوریخواه و مبانی اندیشهای محافظهکارانه ایجاد نمایند. نتیجه این امر را میتوان در فضای رقابتهای انتخاباتی مشاهده کرد.
2- پیامدهای پیروزی ظهران ممدانی- پیروزی انتخاباتی هر کاندیدا میتواند زمینه انسجامبخشی طیف خاصی از گروههای اجتماعی را به وجود آورد. در شرایط موجود تاریخی، بسیاری از گروههای نژادی، مذهبی و سیاسی نسبت به رویکرد و آموزههای اقتصادی و امنیتی دونالد ترامپ، دارای انگاره انتقادی بوده و در نتیجه تلاش دارند تا سیاست قدرت را از طریق رقابتهای انتخاباتی ترمیم و تنظیم نمایند. ساخت اجتماعی نیویورک در سال 2025 بسیار آشوبزده و نگرانکننده بوده است. انسجام اجتماعی گروههای مختلف سیاسی و مذهبی کاهش یافته و این امر میتوانست زمینه آشوب و بحرانهای نوظهور را فراهم آورد. اهداف و کارویژههای مدیریت سیاسی در ایالاتمتحده مبتنی بر آزادسازی انرژیهای انتقادی در حوزههای اجتماعی آشوبساز قرار دارد. ساخت اجتماعی نیویورک به لحاظ طبقاتی، نژادی، مذهبی و سیاسی، ماهیت متقاطع دارد. در چنین شرایطی، ضرورتهای کنترل سیاسی و اجتماعی ایجاب میکند که نشانههایی از توزیع قدرت نامتقارن به وجود آید. پیروزی انتخاباتی ممدانی میتواند زمینه ترمیم چنین چالشهایی را فراهم ساخته و در نتیجه نشانههایی از تعادل در مطالبات شهروندی جامعه نیویورکی ایجاد شود.
نتیجه- انتخابات نیویورک به گونه اجتنابناپذیر آثار و پیامدهای خود را برای انسجامبخشی سیاسی امریکا در حوزههای پرمناقشه به وجود میآورد. بسیاری از شهروندان نیویورک در سالهای گذشته از سیاست اقتصادی، اجتماعی و روندهای سیاست خارجی دونالد ترامپ انتقاد نموده و از ترامپ به عنوان فاشیست جدیدی نام برده که تلاش دارد تا نظم جهانی را با نشانههایی از ستیزش و منازعه همراه سازد. ترامپ همواره درصدد بود تا از سیاست قدرت بهره گرفته و تمامی گروههای رقیب را در وضعیت ابهام و بیثباتی قرار دهد. ترامپ در روند انتخابات شهرداری نیویورک تلاش بسیار زیادی به انجام رساند تا مانع پیروزی ظهران ممدانی به عنوان کاندیدای مسلمان حزب دموکرات شود. حزب دموکرات نیز درصدد برآمد تا کاندیدایی را مورد حمایت قرار دهد که نشانههایی از «کثرتگرایی سیاسی و اجتماعی» را با خود پیوند داده باشد. ویژگی شخصیتی ظهران ممدانی مبتنی بر آموزههای کثرتگرایانه حزب دموکرات بوده و بر این اساس تلاش دارد تا جلوههایی از همبستگی اجتماعی بین گروههای مذهبی، نژادی و حتی مجموعههای همجنسگرا در نیویورک را فراهم سازد. اندیشه کثرتگرا که در روند انتخابات شهرداری نیویورک به پیروزی رسید، به مفهوم ارتقای میزان همبستگی ساختاری و توجه همگانی به ضرورتهای اقتدار سیاسی در ایالاتمتحده است. پیروزی ممدانی هیچگونه چالش ساختاری برای امریکا ایجاد نمیکند. گروههای حاشیهای در فضای جدید احساس میکنند که بخشی از انتظارات آنان در حوزه اقتصادی و اجتماعی فراهم میشود. در چنین شرایطی نه تنها ظهران ممدانی نمادی از رهبری سیاسی پرمخاطره محسوب نمیشود، بلکه انتخاب نامبرده را میتوان نمادی از انسجامبخشی مجدد ساخت اجتماعی نیویورک دانست که در دوران جنگ اسراییل علیه مردم غزه در وضعیت پرالتهاب قرار داشته است. پیروزی انتخاباتی یک مسلمان که دارای تبار غیرامریکایی است، به گونه اجتنابناپذیر انگاره همبستگی اجتماعی جامعه امریکایی براساس قالبهای ذهنی و ساختاری کثرتگرایانه را ارتقا خواهد داد. نظام سیاسی امریکا در فضای رقابتهای انتخاباتی میتواند آزمون جدیدی از دموکراسی و توزیع قدرت سیاسی بین گروههای رقیب را با موفقیت سپری سازد. اینگونه رقابتهای انتخاباتی نه تنها زمینه افزایش هیجان سیاسی در بین گروههای شهروندی امریکا را فراهم میسازد، بلکه نیروهای حاشیهای شده را به آینده اجتماعی خود در ساختار سیاسی ایالاتمتحده امیدوار خواهد کرد.