ندای لرستان - آخرین خبر /در ساعات اولیه 9 اکتبر، حملات هوایی جنگندههای ارتش پاکستان به برخی نقاط در کابل با هدف حذف برخی رهبران «تحریک طالبان» آتش اختلافات سالهای اخیر میان دو کشور را شعلهور ساخت. این حملات که در روزهای بعد با گسیل نیروهای طالبان به مناطق مرزی پاسخ داده شد، خسارات و تلفاتی را به دنبال داشت. این حملات، اگر چه در ظاهر با هدف حذف رهبران تحریک صورت گرفته اما دارای دلایل تاریخی-هویتی، سیاسی وامنیتی است.
ریشههای تاریخی-هویتی
مسئله خط مرزی «دیورند» که در زمان استعمار بریتانیا بر هندوستان با افغانستان ترسیم شد و باعث جدایی قبایل مختلف پشتون و بلوچ در دو سوی مرز گردید، از مهمترین و قدیمیترین دلایل اختلاف این سالها میان اسلامآباد و کابل بوده است. این خط فرضی پس از استقلال پاکستان، هیچگاه از سوی افغانستان به رسمیت شناخته نشد و همچنان یکی ازنقاط بالقوه تولید تنش میان دو کشور است. همچنین مسائل قومیتی و طرح ایدههای قدیمی همچون «پشتونستان بزرگ» از سوی افغانستان همواره با نگرانیهای جدی پاکستان برای تمامیت ارضیاش همراه بوده است.
بازار ![]()
متغیرهای سیاسی-امنیتی
اسلامآباد همواره دولت طالبان را متهم نموده که به شبهنظامیان طالبان پاکستان اجازه میدهد که از خاک افغانستان به عنوان پناهگاه و محلی امن برای برنامهریزی و اجرای حملات علیه این کشور استفاده کند. این مسئله بارها باعث بروز تنشهای دیپلماتیک و حتی اصطکاک در مناطق مرزی دو کشور شده است.
همچنین، با روی کار آمدن دوباره طالبان و خلأ نفوذ آمریکا در افغانستان، این کشور به شکل دیگری صحنه کشمکش قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای شده است. فارغ از کُنشگری کشورهایی همچون، چین و روسیه و ابراز تمایل آمریکا برای بازگشت به افغانستان، این کشور میدانی برای رقابت و هماوردی هند و پاکستان است. سفر اخیر «امیرخان متقی» وزیر امور خارجه طالبان به هند در حالی که هنوز این کشور دولت جدید کابل را به رسمیت نشناخته است، تحول شگرفی در تحولات منطقه محسوب میگردد.
طالبان که در دورهای با همراهی و کمک سازمان اطلاعات پاکستان ایجاد و در خاک این کشور آموزش دید و همواره به عنوان ابزار عملیاتی آیاسآی عمل مینمود، حالا با قدرت گرفتن دوباره در افغانستان به رقیب و دشمن دیرین و سنتی پاکستان یعنی هند روی خوش نشان داده و به دنبال توسعه روابط سیاسی، تجاری و اقتصادی است. این اقدام به نوعی اعلام استقلال آنها از سیاستهای اسلامآباد تلقی میشود.
رقابتهای داخلی طالبان و اختلافات حلقه قندهار و گروه حقانی نیز، فرصتی برای بازیگری و نفوذ رقبای پاکستان بوجود آورده است. این موضوع در جغرافیایی که حوزه نفوذ سنتی پاکستان بوده برای این کشور چالش سیاسی-امنیتی بوده و تولید بحران میکند.
از سوی دیگر، باتوجه به ابراز تمایل رئیسجمهور آمریکا برای بازگشت این کشور به افغانستان که با مخالفت جدی طالبان همراه شد، میتواند فشارهای پاکستان را به ابزاری برای تجدیدنظر مقامات طالب در مواجهه با درخواست ایالات متحده تبدیل نموده و آنها را به پذیرش خواسته آمریکا متمایل کند. از این منظر، سکوت مقامات آمریکایی در مواجهه با تبادل آتش روزهای اخیر در میان دو کشور قابل توجه است.
پیامدها
تداوم تخاصم میان پاکستان و افغانستان از جنبههای مختلف، پیامدهایی را به دنبال دارد. جنگ فراگیر و اوج گرفتن دوباره بحران آوارگان، توسعه و گسترش افراطگرایی و تروریسم، ناامنی در مرزها و مسیرهای ترانزیتی منطقه و... از جمله تبعات فراگیر شدن جنگ میان دو کشور است. این مسئله همچنین منجر به باز شدن فضای جدیدی برای دخالت و کُنشگری بازیگران دیگر از جمله آمریکا خواهد شد. فضایی که به ایالات متحده فرصت بازگشت به منطقه و مهار چین، ایران و روسیه را خواهد داد و در کنار آن با کنترلگری مسیرهای انرژی و کریدورهای تجاری در آسیای مرکزی، بحران میان اسلامآباد و کابل را نیز مدیریت خواهد کرد.
سید محمدرضا موسویفرد؛ کارشناس ارشد مسائل بینالملل