ندای لرستان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
اظهارات متضاد رییس سازمان صداوسیما در رد ماجرای دفاع شهید باقری از دولت پزشکیان در جلسه وعده صادق 3 چه پیامی دارد؟
در روزهای اخیر دو روایت از برخورد شهید باقری با چهرهای در جلسه محرمانه وعده صادق 3، منتشر شده است؛ روایت عباس عراقچی که میگوید سردار باقری با یکی از حاضران جلسه به دلیل اتهامزنی به دولت پزشکیان برخورد کرده و روایت دوم از پیمان جبلی که میگوید از اساس در این جلسه هیچ درگیری لفظی صورت نگرفته است.ماجرا از نقل خاطره عباس عراقچی در برنامه ماجرای جنگ شروع شد. او در گفتوگویی درباره موضوعات مختلف از ماجراهای مربوط به جنگ 12 روزه و عملیاتهای موشکی ایران علیه اسراییل از برخی هجمهها به دولت یاد کرده و میگوید دولت و نیروهای نظامی برخلاف فضاسازی تندروها در هماهنگی کامل با یکدیگر هستند. در این بخش از گفتوگو عراقچی خاطرهای از جلسه مربوط به تصمیمگیری در مورد عملیات وعده صادق 3 نقل کرده و در آن میگوید وقتی در این جلسه فردی، دولت و شخص مسعود پزشکیان را متهم به سنگاندازی در مسیر اجرای عملیات کرده، سردار باقری به عنوان رییس ستاد کل نیروهای مسلح در مقابل او ایستادگی کرده و با رد ادعای او از پزشکیان دفاع کرده است.عراقچی در این برنامه گفته است: «در مورد وعده صادق 3 وقتی بحث شد یکی از دوستان انتقادی کرد و ایرادی گرفت. گفت چرا رییسجمهور مخالف هستند؟ خدا رحمت کند سردار باقری در آن جلسه -با گوینده این حرف- برخورد کرد. گفت چرا این حرف را میزنی؟ من مسوول دفاع از کشور هستم و لحظهای که مطمئن شوم میتوانم از کشور در برابر تبعات عملیات وعده صادق 3 دفاع کنم، کار خودم را انجام میدهم. من هنوز از رییسجمهور سوال نکردم، چراکه از نظر خودم هنوز به آن مرحله نرسیدیم. ایشان -سردار باقری- به شدت از رییسجمهور دفاع کرد.»نقل این خاطره باب گمانهزنیها درباره چهرهای که سردار باقری با او برخورد کرده بود را باز کرد. هر شنوندهای بعد از دیدن این برنامه احتمالا تصور میکند که نزدیکترین گزینه به چهرهای که میتواند در بحث مقابل با سردار باقری بوده باشد، سعید جلیلی است. در همین گفتوگو مجری برنامه میگوید متوجه شده است که این فرد چه کسی بوده و عراقچی نیز با خنده پاسخ میدهد « نه اون کسی که فکر میکنی نیست.»سه هفته بعد از این اظهارات پیمان جبلی، رییس سازمان صدا و سیما از اساس کل این خاطره را رد میکند. او در گفتوگو با خبرآنلاین تاکید کرده که در این جلسه حضور داشته و بهرغم بیان اینکه «عراقچی دروغ نمیگوید» مدعی است که این فضاسازی ساخته رسانهها است و در این جلسه که خود او نیز در آن حضور داشته سردار باقری با کسی چنین برخوردی نداشته است.برخلاف بسیاری از گمانهزنیها به نظر میرسد از اساس کم اهمیتترین قسمت موضوع این است که این فرد دقیقا چه کسی بوده است. مساله مهم رویه و رفتار این جریان است. رویهای که سعی میکند دولت و نیروهای نظامی را در تقابل با یکدیگر نشان بدهد. جریانی که چند ماه پیش از شهادت سردار باقری علیه او اظهارات تندی را بیان کرد و چهرهها و رسانههای منتسب به جریانی مشخص باقری را مورد هجمه سیاسی قرار دادند.
از انتقاد از حضور در تختجمشید تا حمله با اسم رمز «باتوم»
وقتی فروردین ماه سال جاری سردار باقری تبریک سال نو را با حضور در تختجمشید به مردم ایران ادا کرد طیفی از نیروهای جبهه پایداری و نزدیکان سعید جلیلی به شدت از او انتقاد کردند.در ویدیوی کوتاهی که از شهید باقری در کنار بنای باستانی تخت جمشید منتشر شد، او ایستاد و با اشاره به مقولههای صلح، آرامش، دوستی و برادری با سایر ملل که آرمان تاریخی مردم ایران بوده است، تاکید کرد که رویکرد جمهوری اسلامی در روابط با همسایگانش نیز در راستای این آرمان همیشگی حرکت کرده و میکند.
بعد از حضور او در زمان تحویل سال در تختجمشید، فواد ایزدی از چهرههای نزدیک به سعید جلیلی با طعنه به باقری گفت: «اگر فردی نظامی احساس میکند که به ادبیات دیپلماتیک علاقه دارد باید یونیفرم خود را درآورد.»
وی در یک ویدیو گفت: «نیروی نظامی ما نباید در این شرایط پیام صلح بفرستد. اگر فردی نظامی احساس میکند که به ادبیات دیپلماتیک علاقه دارد باید یونیفرم خود را درآورد و برود دیپلمات شود؛ قطعا آقای دکتر عراقچی هم به کمک نیاز دارد.»حالا با گذشت نزدیک به 5 ماه از این ماجرا به نظر میرسد مشخص است که این طیف چرا از شهید باقری عصبانی بودند و حتی با کنایه او را به سمت درآوردن لباس نظامی و کمک به وزیر امور خارجه پزشکیان سوق دادند.
اظهارات فواد ایزدی اما تازه شروع ماجرای ماراتن هجمهها علیه شهید باقری بود.
سرلشکر باقری روز 5 خرداد در مراسم سالگرد تاسیس دانشگاه آزاد سخنرانی کرد و بخشهایی از صحبتهای او واکنشبرانگیز شد. باقری در قسمتی از صحبتهای خود گفت: «نیاز ما [نیروهای مسلح] صرفا به علوم فنی و فناوریهای صنعتی محدود نیست. جامعه بسیار پیچیده و در حال تحول ما نیاز به کار علمی دارد. اگر فرماندهی انتظامی بخواهد با رویکرد سخت و باتوم و دشنه برخورد کند راه به جایی نمیبرد. ما نیاز به تدبیر داریم. افسر پلیس ما باید نسل جدید را به خوبی بشناسد و رگ خواب او را بداند و جامعهای را که امنیتش به آنان سپرده شده، اداره کنند.»
رجانیوز تحت مدیریت میثم نیلی، به عنوان ارگان غیررسمی بخشی از نیروهای سعید جلیلی، جبهه پایداری و حلقه دولت سیزدهم در این باره نوشت: «کمتر از 6 ماه زمان کافی بود تا تصویر سردار باقری بر دیوارنگاره «جنگبلد» جای خود را به فرماندهای بدهد که پیام نوروزیاش را از تخت جمشید و بدون لباس نظامی میدهد؛ به جای وزیر خارجه درباره پاسخ رهبری به نامه ترامپ توضیح میدهد و مسوولان را از صحبت با نسل جدید با باتوم بر حذر میدارد.» در بخش دیگری از گزارش آمده است: «با وجود حمایت صریح رهبر انقلاب از نیروهای نظامی برای اجرای دستور روشن معظمله در راستای تغییر محاسبات دشمن، چطور در فاصله کوتاهی چنین مواضعی از سوی فرمانده ستاد کل بروز میکند؟ آن هم بدون کوچکترین اشاره به ماموریت «وعده صادق3؟» فرمانده دغدغهمند «گفتوگو با نسل جدید» تاکنون در چند نشست دانشگاهی حضور یافته و به سوالات نسل جدید پاسخ داده یا درباره حل مشکل سربازی «نسل جدید در حال تحول» که مستقیما به زیرمجموعه ایشان مربوط است، چه اقدامی انجام داده است؟ این پرسشها و امثال آن، گرههای مهمی از این ابهام را باز خواهد کرد که چرا تصویر ماندگار باقری و حاجیزاده در وعدهصادق1، این روزها به چنین چهرهای با چنین مواضعی تغییر یافته است.» مطلب منتشر شده در سایت رجانیوز به اندازهای تند بود که صدای برخی رسانههای دیگر نزدیک به جریان اصولگرا را درآورد. تابناک در آن زمان در گزارشی نوشت: «طنز روزگار اینجاست همانها که دم از «دفاع از ارزشها» میزنند، امروز به ارزشمندترین مردان نظام هجوم میبرند. مخالفان باقری ناخواسته عظمت او را به رخ تاریخ میکشند. مردی که دیروز قهرمان جبههها بود، امروز استاد دانشگاه، مشاور ارشد فرماندهی کل قوا و نویسندهای صاحبقلم در فلسفه و استراتژی نظامی است - و شما؟ شما چه دارید جز «سخنان تیرمانند در تاریکی» که به جایی نمیرسد؟»
بازار ![]()
خبرگزاری تسنیم نیز به شدت از مطالب مندرج در رجانیوز انتقاد کرد و در مطلبی با معرفی باقری به عنوان چهرهای که سرلشکر محمدحسین باقری به عنوان «یکی از تاثیرگذارترین چهرهها در نیروهای مسلح ایران طی چند دهه اخیر» است، نوشت: «کمتر از 6 ماه زمان کافی بود تا تصویر سردار باقری بر دیوارنگاره «جنگبلد» جای خود را به فرماندهای بدهد که پیام نوروزیاش را از تختجمشید و بدون لباس نظامی میدهد؛ به جای وزیر خارجه درباره پاسخ رهبری به نامه ترامپ توضیح میدهد و مسوولان را از صحبت با نسل جدید با باتوم بر حذر میدارد. هر یک از اقدامات رییس ستاد کل نیروهای مسلح واکنشهای متفاوتی داشته، اما سوال مهم این است: چه معادله و محاسبهای، دومین مقام ارشد نظامی کشور را به این رفتارها رسانده است؟ با وجود حمایت صریح رهبر انقلاب از نیروهای نظامی برای اجرای دستور روشن معظمله در راستای تغییر محاسبات دشمن، چطور در فاصله کوتاهی چنین مواضعی از سوی فرمانده ستاد کل بروز میکند؛ آنهم بدون کوچکترین اشاره به ماموریت «وعدهصادق3؟» فرمانده دغدغهمند «گفتوگو با نسل جدید» تاکنون در چند نشست دانشگاهی حضور یافته و به سوالات نسل جدید پاسخ داده یا درباره حل مشکل سربازی «نسل جدید در حال تحول» که مستقیما به زیرمجموعه ایشان مربوط است، چه اقدامی انجام داده است؟ این پرسشها و امثال آن، گرههای مهمی از این ابهام را باز خواهد کرد که چرا تصویر ماندگار باقری و حاجیزاده در وعدهصادق1، این روزها به چنین چهرهای با چنین مواضعی تغییر یافته است.» ماجرای هجمههای ماههای آخر زندگی سردار باقری هنوز هم در ادبیات سیاسی در درون جریان اصولگرایی مورد توجه است. بعد از توقف پخش برنامه ماجرای جنگ و جنجالی که صدا و سیما بر سر مصاحبه این برنامه با عباس عراقچی به راه انداخت، محمدحسین پویانفر در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: « آقای جبلی، ساخت برنامه ماجرای جنگ تضعیف صدا و سیما نیست؛ اگر آقای عراقچی زودتر و شفاف میگفت آن فرد چه کسی بوده که از شهید باقری درباره وعده صادق 3 پاسخی محکم و منطقی دریافت کرده، شاید فرماندهان شهید آنقدر آماج تهمت و ناسزا قرار نمیگرفتند!» همان روزها روزنامه اصولگرای خراسان نیز نوشت که «برخی اکانتهای فعال در شبکههای اجتماعی مدعیاند دلیل اصلی توقف پخش، بخشی از اظهارات عراقچی در این گفتوگو بوده است. او در جایی از برخورد سرلشکر شهید محمد باقری، رییس ستادکل نیروهای مسلح، با یکی از مسوولان در جلسهای مهم یاد میکند که گمانهزنیها آن را به شورای عالی امنیت ملی نسبت دادهاند. ذهن بسیاری ازجمله مجری برنامه، به سمت سعید جلیلی رفت، اما عراقچی تاکید کرد که «آن کسی که فکر میکنید، نیست. با این حال به نظر میرسد تیم مدیریتی صدا و سیما صلاح ندیده این گفتوگو پخش شود. باتوجه به اینکه قسمتهای دیگری نیز ضبط شده بود، اما تولید متوقف و حتی دسترسی به نسخه اینترنتی هم محدود شد، این تصمیم عملا به پایان کامل پروژه انجامید.»
بازخوانی حملات به دولت و نیروهای نظامی از تریبون صدا و سیما
اقدامات صدا و سیما که ویترین یک جریان فکری در دل اردوگاه اصولگرایی است تنها محدود به آغاز جنگ ایران و اسراییل و بعد از آن نیست. این رویه قبل از وقوع جنگ نیز برقرار بود. از دیگر اقدامات صدا و سیما علیه دیپلماسی دولت میتوان به توییت عجیب مرتضی غرقی، خبرنگار شبکه خبر اشاره کرد. او در توییتی با هشتگ مذاکرات رم، مدعی شد امریکا درخواست کرده محموله اورانیوم غنی شده ایران به روسیه منتقل شود و موشکهایی که کلاهک حمل میکنند نیز غیرفعال باشند. در عوض امریکا نیز پولهای ایران را آزاد و بخشی از تحریمها را بردارد. هر چند این ادعا همان ساعتهای اولیه پس از انتشار تکذیب شد اما یادآور اقدامات برخی منابع آگاه و شبکههای خبری مانند پرستیوی در زمان مذاکرات احیای برجام بود که با طرح ادعای نادرست، اقدام به سنگاندازی علیه مذاکرات میکردند.سال گذشته بود که سهیل کریمی که به عنوان کارشناس مسائل سوریه در صدا و سیما حاضر شده بود در گفتوگو با شبکه خبر سیما به تحلیل اوضاع سوریه و نقش ایران در آن پرداخت و در تحلیلی عجیب گفت که به نیروهای ما اجازه حضور در میدان داده نمیشود! او در بخش دیگری از این برنامه با بیان اینکه «ما نباید برادران و خواهران خود را در این شرایط دشوار رها کنیم و باید به یاری آنها بشتابیم»، تاکید کرد: «در حال حاضر به نیروهای ایرانی اجازه جنگ مستقیم در این کشور داده نشده است.»
در یکی از این برنامهها نیز محمدرضا غلامرضا، معاون سابق سپاه قدس در صحبتی مطرح کرد: «ترکها و بعضی از کشورهای عربی فریب دادند؛ اینها دو ماه قبل تضمین دادند که هیچ اتفاقی در سوریه نمیافتد.» در همین ایام فردی به نام کمالی، به عنوان کارشناس سوریه در برنامه صدا و سیما حاضر شد و در اظهارات خود تلویحا از مخالفان مسلح سوری بعد از سقوط بشار اسد حمایت کرد! علاوه بر این حسین اکبری، سفیر ایران در سوریه در گفتوگوی زنده با شبکه خبر درباره تحولات اخیر دمشق گفت: «ما این اتفاق را پیشبینی میکردیم و تقریبا هیچ یک از همکاران ما از دستگاههای مختلف جمهوری اسلامی در سفارت حضور نداشتند. در سفارت کسی آسیب ندید. بعد از «حمص» نه تنها ارتش سوریه بلکه مردم نیز در هیچ کجا مقاومت نکردند.» وی در بخش دیگری از اظهارات خود گفت: این جریان فعلی در سوریه با داعش متفاوت هستند و قبلا با داعش جنگ هم داشتهاند. در برنامه دیگری که در این روزها از صدا و سیما منتشر شد، مصطفی خوشچشم، کارشناس مسائل سیاسی روایتی از دیدار یکی از فرماندهان عالی ایران با بشار اسد مطرح کرد و گفت: «بشار درحالیکه خط تلفن مستقیم با امریکا، ترکیه و روسیه روی میزش داشته، خطاب به او گفته: اگر شما هم مایل به کمک هستید یک گوشه کار را بگیرید!» در میان موضعگیریهای مختلف در قبال موضوع سقوط دولت اسد در سوریه، اظهارات دو چهره یعنی امیرحسین قاضیزاده هاشمی، یکی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری و معاون رییسجمهور در دولت سیزدهم و البته سیدمحمد حسینی، معاون پارلمانی دولت سیزدهم در جای خود قابل توجه است. سیدمحمد حسینی، معاون پارلمانی دولت رییسی، در توییتی تحولات تلخ اخیر خاورمیانه را به فوت ابراهیم رییسی مرتبط دانست و نوشت: تمامی حوادث تلخ ماههای اخیر (شهادت اسماعیل هنیه، یحیی سنوار، سیدحسن نصرالله، سیدهاشم و فرماندهان حزبالله، تهاجم رژیم صهیونیستی به اهدافی در ایران، بمباران وحشیانه لبنان، فروپاشی دولت سوریه و...) از سقوط بالگرد رییسجمهور شهید در 30 اردیبهشت آغاز شد!»امیرحسین قاضیزاده هاشمی، معاون رییسجمهور دولت سیزدهم نیز در واکنش به سقوط دولت بشار اسد با بیان اینکه «شیطان همیشه وسوسه میکند، اما به وسوسه و وعدههایی که میدهد عمل نمیکند» گفته است: «هر دولتمردی که وسوسههای مستکبران و دشمنانش را بپذیرد دچار غفلت و شکست خواهد شد. وقتی دولتمرد به این شکل تحلیل کند، ارتش و نیروهای نظامی آن کشور هم دچار ضعف و وادادگی میشوند، بهخصوص وقتی که به صورت گسترده در ارتش نفوذ اتفاق افتاده باشد. متاسفانه اتفاقی که در سوریه افتاد قابل پیشبینی بود؛ بارها مسوولان جمهوری اسلامی تذکر دادند ولی نادیده گرفته شد و باعث این اتفاق شد. رهبر انقلاب وقتی چند سال پیش فرمودند حزباللهیها را تندرو ندانید، این افراد به وقت خطر کشور را نجات میدهند. اگر سوریه هم از این حزباللهیها داشت به این وضع نمیافتاد.»
سوریه و سایبریها
از ساعات نخست بعد از اعلام سقوط اسد برخی اکانتهای سایبری نیز رویکرد عجیبی در قبال این تحولات در پیش گرفتند و حتی زبان به نقد نیروهای نظامی گشودند. انتشار مطالب و هشتگهایی همچون «دیپلماسی در میدان و میدان در هیات... قشنگه نه؟» در کنار این توییتها، تحلیلهای علی علیزاده در نقد سیاستهای نظامی نیز بازخوردهای زیادی داشت: «احسنت به نتانیاهو، مرحب یهود در قرن 21. فقط اینکه در این معرکه علی و ذوالفقارش رو نداشتیم. یه تنه مچ همه رو خوابوند. حالا عزیزان هی شعار بدهند. اینها همش نتیجه تعلل و عقبنشینیهای غیرتاکتیکی طی یک سال گذشته است. تنها چیزی که ندیدیم شتابزدگی بود و هرچه دیدیم تعلل بود.»
یکی دیگر از اکانتهای توییتری سایبریها در مدح نتانیاهو و کنایه به نیروهای داخلی نوشت: «سروری بر منطقه سزاوار کسی است که تنها راهبردش در مقابل دشمنان شکست دادنشان است و هوشمندانهترین و جسورانهترین تصمیمات را اتخاذ میکند، نه آن کسی که هر چند سال یکبار ویار تسلیم و مذاکره میکند و لگدی به متحدانش حواله میکند.» این اظهارات درحالی مطرح شد که تنها چند روز بعد حسین سلامی در اظهاراتی مواضع سپاه در این موضوع را تشریح کرد. حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران یک روز قبل از سخنرانی آیتالله خامنهای در همین ارتباط در جمع فرماندهان سپاه گفته بود: «از ماهها پیش از تحرکات مسلحین و تکفیریها مطلع بودیم. برادران ما توانسته بودند با استفاده از شگردهای اطلاعاتی، محورهای حمله اینها را پیدا کنند و به سطح سیاسی و نظامی سوریه منتقل کنند.» سلامی همچنین در سخنرانی خود پیرامون تحولات منطقه خبر داد که مسوولان اطلاعاتی ایران از سه ماه قبل درباره رخدادهای سوریه به مقامهای این کشور هشدار داده بودند اما این را هم گفتند که مشخص نیست این گزارشها به دست مقامات بالای آن کشور رسیده یا «همان وسطها گم و گور شده بود.»
چه کسی خواب تفرقه میبیند؟
مشخصا در طول یک سال فعالیت دولت مسعود پزشکیان تلاشهای بسیاری از جانب طیف نزدیک به سعید جلیلی و نیروهای جبهه پایداری برای القای این تصویر که دولت مسوول انفعال در برابر اسراییل است، صورت گرفت.
به نظر میرسد طیف سعید جلیلی که مشخصا صدا و سیما را نیز در دست دارد با یک معادله ساده سعی دارند تا یک تصویر ساده برای نیروهای مخاطب خود در جریان اصولگرا نشان بدهند. تصویری که میگوید همه در حال کوتاهی در برابر امنیت کشور هستند به جز طیف برادران جلیلی !
اتاق فکر همین جریان پس از تماشای این قسمت از برنامه ماجرای جنگ و ذکر خاطره حساس عراقچی از سردار باقری، حساب و کتاب سادهای انجام داده است: اگر چهرههای موثر بدنه حزباللهی، ساکنان کانالها و گروههای «ایتا» و حامیان سنتی سعید جلیلی، عباس عراقچی را در این برنامه ببینند و بشنوند، دیگر چه امکانی برای حفظ دوگانه بین جلیلی و غیرجلیلی باقی میماند؟ اگر این دوگانه فرو بریزد، جریان فکریای که هویت سیاسیاش را بر «تقابل» نهادینه کرده، چه چیزی برای عرضه در فضای انتخاباتی و عمومی دارد؟ بدنه رای 15 میلیونی سعید جلیلی با چه روایتی تغذیه خواهد شد؟
در شرایطی که دفاع باقری از دولت پزشکیان صورت بگیرد و عباس عراقچی در گفتوگویش در برنامه ماجرای جنگ تشریح کند که بین دولت و سپاه و سطوح بالای حاکمیت احتلاف نظری در اجرای عملیاتهای نظامی نیست، سعید جلیلی و تفکر او چه زمینی برای ادامه بازی و چه فضایی برای تداوم حیات سیاسی دارد؟ وضعیت فعلی صدا و سیما به او توان و امکان مانورهایی بزرگ و کوچک را میدهد؛ از تنظیم تکصدایی روی آنتن صداوسیما تا حذف یک برنامه تحلیلی-تاریخی از هر پلتفرم و رسانهای و حتی تکذیب خاطرهای که وزیر امور خارجه نقل میکند! این استدلال مشخصا نشان میدهد که ادامه حیات سیاسی جلیلی و جریان همراهش به شکلدهی تقابلهای پررنگ میان بخشهای مختلف حاکمیت وابسته است و البته صداوسیما را در اختیار دارد.