يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۴
سیاسی

راهی برای صلح سریع در اوکراین وجود دارد؟

راهی برای صلح سریع در اوکراین وجود دارد؟
ندای لرستان - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست ترامپ پس از دیدار با پوتین و گفت‌وگو با رهبران اروپایی، اکنون معتقد است ...
  بزرگنمايي:

ندای لرستان - اکو ایران /متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ترامپ پس از دیدار با پوتین و گفت‌وگو با رهبران اروپایی، اکنون معتقد است که معاهده صلح می‌تواند به‌سرعت حاصل شود، به شرط آنکه اوکراین با واگذاری بخش بیشتری از دونباس موافقت کند؛ موضوعی که فشار تصمیم‌گیری را بر دوش ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، می‌گذارد.
 پس از نشست پر سروصدای آلاسکا، اروپایی‌های نگران (از جمله اوکراینی‌ها) بر این باورند که بدترین سناریو رخ نداد. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، نه با واگذاری بخش‌هایی از اوکراین به ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، موافقت کرد - دست‌کم هنوز - و نه کمک اروپا به کی‌یف را محدود کرد. اما این به آن معنا نیست که رهبران اروپایی احساس آرامش می‌کنند.
به گفته دو مقام اروپایی، ترامپ پس از دیدار با پوتین و گفت‌وگو با رهبران اروپایی، اکنون معتقد است که معاهده صلح می‌تواند به‌سرعت حاصل شود، به شرط آنکه اوکراین با واگذاری بخش بیشتری از دونباس موافقت کند؛ موضوعی که فشار تصمیم‌گیری را بر دوش ولودیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین، می‌گذارد.
به نوشته نیویورک تایمز، ترامپ در اظهارات پس از نشست آلاسکا روز جمعه، به شکلی آشکار از پوتین تعریف کرد و زلنسکی را در سایه قرار داد. او در مصاحبه با فاکس‌نیوز گفت: «روسیه یک قدرت بزرگ است و آن‌ها (اوکراینی‌ها) نیستند.» سپس گفت: «اکنون همه‌چیز به زلنسکی بستگی دارد تا این مسئله را حل کند. البته باید بگویم کشورهای اروپایی هم باید کمی بیشتر وارد عمل شوند.»
اینکه منظور ترامپ فشار بر اوکراین برای پذیرش توافق بود یا کمک و تضمین‌های بیشتر به کی‌یف، روشن نیست. زلنسکی روز شنبه اعلام کرد که روز دوشنبه در واشنگتن با ترامپ دیدار خواهد کرد و شاید برخی رهبران اروپایی را هم برای حمایت همراه بیاورد، هرچند بعید است معاهده‌ای جدی به آن سرعتی که ترامپ تصور می‌کند، شکل بگیرد.
فقدان استراتژی
اما همین نشست کوتاه آلاسکا - که مذاکرات بیشتری در پی آن وجود خواهد داشت - یک مشکل اساسی برای اروپایی‌ها را عیان کرد: آن‌ها هیچ استراتژی مستقلی برای پایان دادن به جنگ یا شکست مسکو ندارند. در عوض، آن‌ها همواره در تلاش‌اند با مواضع متغیر ترامپ هماهنگ شوند و او را به پایبندی به خطوط قرمز وادارند؛ خطوطی که ضامن حاکمیت اوکراین و امنیت اروپا باشد.
برای ترامپ، جنگ اوکراین - که همواره آن را به گردن زلنسکی می‌اندازد - مانعی بر سر رابطه مطلوبش با پوتین است. اما برای اروپا، سرنوشت اوکراین اهمیتی استراتژیک دارد. اگر اوکراین فروبپاشد، رهبران سیاسی و نظامی اروپا پیش‌بینی می‌کنند که روسیه در سال‌های بعد، ناتو را مورد آزمایش قرار دهد. اما اگر بتوان روسیه نظامی‌شده را متوقف یا حتی عقب راند، ممکن است جاه‌طلبی‌های پوتین برای برهم‌زدن نظم پساجنگ سرد و بازسازی امپراتوری شوروی به تأخیر بیفتد یا حتی متوقف شود.
 نشانه‌ای از نیت مسکو، زمانی بود که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، با یک سویشرت منقش به عبارت «CCCP» (اتحاد جماهیر شوروی) وارد هتل خود در آلاسکا شد. برای پوتین، روسیه در مرزهای کنونی تنها ایستگاهی در مسیر احیای امپراتوری است. اروپایی‌ها این را می‌دانند، اما تردید دارند که ترامپ چنین برداشتی داشته باشد یا اساساً برایش اهمیتی داشته باشد.
اروپایی‌ها که شتابان در حال بازسازی دفاعی خود هستند و نسبت به تعهد ترامپ به ناتو و دفاع جمعی - چه رسد به حاکمیت اوکراین - اطمینان ندارند، تلاش می‌کنند در برابر پیشروی آهسته اما مداوم روسیه در دونباس، سرزمین‌ها را در اختیار اوکراین نگه دارند. شکست روسیه برایشان فراتر از توان به نظر می‌رسد. همان‌طور که ژرار آرو، سفیر پیشین فرانسه در واشنگتن، بارها گفته است: اروپایی‌ها حاضر نیستند به خاطر اوکراین وارد جنگ مستقیم با روسیه شوند.
آناتول لیون، پژوهشگر مؤسسه کوئینسی در واشنگتن، می‌گوید: «من اصلاً استراتژی مشخصی از سوی اروپایی‌ها نمی‌بینم. تا پیش از امسال، وقتی ترامپ این روند صلح مبهم را آغاز کرد، اروپایی‌ها خواسته‌هایی داشتند که هرگز عملی نمی‌شد؛ مثل عقب‌نشینی کامل روسیه از تمام اراضی اوکراین.» اکنون اما آن‌ها همراه با ترامپ، پذیرفته‌اند که روسیه برای آینده قابل پیش‌بینی 20 درصد از خاک اوکراین را حفظ خواهد کرد. هدف اروپا این است که مطمئن شود روسیه فراتر از این پیشروی نکند.
رهبران اروپایی پس از گفت‌وگو با ترامپ روز شنبه بیانیه‌ای مشترک صادر کردند؛ در آن تلاش‌های او را ستودند، اما دیدگاهش درباره ترجیح مذاکرات صلح به آتش‌بس سریع را تکرار نکردند. آن‌ها از وعده ترامپ برای مشارکت آمریکا در تضمین‌های امنیتی پس از هر توافق احتمالی استقبال کردند و متعهد شدند فشار اقتصادی بر روسیه را تا پایان جنگ ادامه دهند.
مایکل کیمیج، استاد تاریخ در دانشگاه کاتولیک آمریکا، گفت: «اروپایی‌ها به‌خوبی از غیرقابل پیش‌بینی بودن ترامپ، بی‌علاقگی او به اروپا و اوکراین، و علاقه عجیبش به پوتین آگاهند. اما در عین حال به ترامپ نیاز دارند. اروپا همیشه مجبور است واکنشی عمل کند و در چرخه‌ای از اقدامات ترامپ گرفتار شود، بنابراین تدوین یک استراتژی مستقل برای اروپا تقریباً ناممکن است.»
استراتژی مهار
با این حال، در زیر این آشوب، همان استراتژی قدیمی جنگ سرد دیده می‌شود: مهار بلندمدت روسیه، از جمله با انزوای اقتصادی. اما در کوتاه‌مدت، مهار به معنای کمک به اوکراین برای ساختن یک خط دفاعی است - اما بدون اعزام نیروی اروپایی و با روحیه‌ای رو به افول - تا پیشروی آرام اما پرهزینه روسیه را متوقف کند. ترکیب این خط دفاعی با فشارهای اقتصادی و سیاسی که تنها آمریکا می‌تواند ایجاد کند، شاید پوتین را متقاعد کند که دیگر چیزی برای به دست آوردن ندارد و زمان پایان جنگ فرارسیده است.
اما این تلاش‌ها اکنون دشوارتر شده است؛ چراکه ترامپ آشکارا از روایت پوتین حمایت می‌کند و نشانه‌ای از اعمال فشار واقعی بر او دیده نمی‌شود، هرچند گاهی تهدیداتی لفظی مطرح می‌کند.
آندریا کندال-تایلور، تحلیلگر سابق اطلاعاتی آمریکا، گفت: «گرایش ترامپ به روسیه، تحسین پوتین و علاقه‌اش به معامله با یک رهبر بزرگ دیگر است. به همین دلیل تاکنون شاهد اعمال هیچ هزینه واقعی علیه روسیه از سوی ترامپ نبوده‌ایم.»
پوتین، همان‌طور که دوباره در آلاسکا گفت، همچنان خواستار حل «تمام ریشه‌های درگیری» است - مسائلی که او آن‌ها را به گسترش ناتو در حوزه نفوذ سابق شوروی نسبت می‌دهد.
الکساندر گابویف، مدیر مرکز اوراسیا در اندیشکده کارنگی (برلین)، معتقد است تنها مسیر موفقیت اوکراین آن است که روسیه با کمبود نیروی انسانی مواجه شود. او گفت: «اوکراین می‌تواند با عقب‌نشینی تدریجی و گرفتن تلفات از روسیه، این کشور را فرسوده کند؛ اما این روند یک یا دو سال زمان می‌برد - به شرط آنکه واشنگتن همچنان اطلاعات عملیاتی را در اختیار اوکراین بگذارد و خود اوکراین از درون فرو نپاشد. حتی یک آتش‌بس طولانی‌مدت، شبیه آنچه در کره یا قبرس رخ داد، برای بخش باقی‌مانده اوکراین بهتر از یک توافق بد خواهد بود. در چنین حالتی، اوکراین می‌تواند کشوری مستقل و حاکم باقی بماند، در صف غرب قرار بگیرد، اما نه در ناتو و نه در اتحادیه اروپا، و بدون وتوی روسیه.»
به گفته او، برای تحقق چنین سناریویی، اروپا باید فشار اقتصادی بر روسیه را افزایش دهد، به ارسال گسترده تسلیحات به اوکراین ادامه دهد، و همچنین ترامپ را در کنار خود نگه دارد. اما اگر در نهایت اروپایی‌ها زلنسکی را وادار کنند یک توافق صلح نامطلوب را مسدود کند، در عمل خود را متعهد خواهند کرد که به شکل بی‌پایان و بدون آمریکا از اوکراین حمایت کنند؛ چیزی که رأی‌دهندگان اروپایی از آن خسته شده‌اند.
یکی دیگر از اهداف روسیه، تضعیف اروپا و آسیب زدن به رابطه دوسوی آتلانتیک است. اولریش اشپک، تحلیلگر آلمانی، گفت: سیاست بایدن برای اوکراین - تقویت این کشور و کشاندن پوتین به میز مذاکره - شکست خورد، زیرا آمریکا و اروپا هر دو بسیار کند و محتاط عمل کردند و کمک نظامی را بسیار اندک و دیرهنگام ارائه دادند. او افزود: «اکنون روسیه آماده مذاکره است تا ترامپ را راضی کند، اما اوکراین ضعیف‌تر از گذشته است و پوتین باور دارد که در جنگ پیروز می‌شود. این به‌معنای شکست غرب است. پیش از هر چیز، این شکست اروپا است. با وجود منابع عظیم، اروپایی‌ها کار بسیار اندکی برای حمایت از اوکراین انجام دادند.»
بازار


نظرات شما