ندای لرستان - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
تصمیم جمهوری اسلامی ایران برای عدم شرکت در نشست بینالمللی «شرمالشیخ» با محوریت پایان جنگ غزه، در حالی اعلام شد که دولت مصر و آمریکا تلاش داشتند این اجلاس را به نقطه عطفی در روند موسوم به «صلح خاورمیانه» تبدیل کنند؛ طرحی که دونالد ترامپ آن را «مرحله دوم معامله قرن» نامیده است. هرچند برخی محافل سیاسی داخلی از عدم حضور ایران در این نشست بهعنوان «فرصتسوزی دیپلماتیک» یاد کردند، اما بررسی ابعاد و زمینههای این تصمیم نشان میدهد که تهران در واقع با یک انتخاب حسابشده، مانع از مشروعیتبخشی به طرحی شد که هدف نهایی آن حذف محور مقاومت و تثبیت نقش آمریکا و اسرائیل در معادلات منطقه است.
بازار ![]()
زمینه برگزاری نشست: صلح یا نمایش؟
اجلاس شرمالشیخ در ادامه توافق آتشبس 20 مادهای میان حماس و رژیم صهیونیستی برگزار شد؛ توافقی که با میانجیگری مستقیم واشنگتن و تضمین شخص ترامپ به نتیجه رسید. او در سخنان خود این آتشبس را «آغاز صلح خاورمیانه» خواند و مدعی شد ایران نیز از این روند حمایت کرده است.
ترامپ با صراحت گفت که حمله نظامی آمریکا به ایران «ضروری» بود تا مانع دستیابی تهران به سلاح هستهای شود و اکنون «ایران متفاوت است» و میخواهد در مسیر صلح حرکت کند. چنین اظهاراتی به روشنی نشان میداد که اجلاس شرمالشیخ نه تلاشی برای پایان جنگ، بلکه بخشی از پروژهای سیاسی برای بازتعریف نظم منطقه بر پایه محور واشنگتن - تلآویو است.
چرا ایران شرکت نکرد؟
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه در توضیح تصمیم دولت اعلام کرد: «تمامی ابعاد موضوع با دقت و در جلسات کارشناسی بررسی شد. در نهایت تصمیمی اتخاذ گردید که بیشترین تأمینکننده منافع و مصالح ملی باشد.»
بر اساس گزارشها، دولت ایران در سه سطح این موضوع را بررسی کرده است:
اول، ملاحظات اصولی: حضور در نشستی که اسرائیل (ولو غیرمستقیم) طرف آن است، از منظر سیاست خارجی جمهوری اسلامی به معنای پذیرش مشروعیت رژیم صهیونیستی تلقی میشود. این موضوع خط قرمز ثابت سیاست خارجی ایران است.
دوم، محاسبه راهبردی: درحالیکه ترامپ صریحا از حملات نظامی و تحریم علیه ایران دفاع کرده و آن را عامل «تغییر رفتار» ایران میداند، شرکت در اجلاس طراحیشده توسط دولت او نوعی تأیید روایت آمریکا از قدرتنمایی خود تلقی میشد.
سوم، همسویی با مقاومت: حماس و گروههای مقاومت فلسطینی نیز رسما اعلام کردند در این نشست شرکت نخواهند کرد. بنابراین، همراهی ایران با آنان نشانهای از پایداری در حمایت از محور مقاومت است، نه انزواطلبی.
بررسی بیانیهها و مواضع رسمی دولت و وزارت خارجه نشان میدهد که تصمیم به عدم مشارکت در اجلاس شرمالشیخ، مبتنی بر مجموعهای از دلایل سیاسی، راهبردی و اخلاقی بوده است.
اجلاس شرمالشیخ با محوریت طرح «صلح ابراهیم» برگزار شد؛ طرحی که هدف آن عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و تثبیت هژمونی آمریکا در منطقه است. حضور ایران در این نشست عملا به معنای پذیرش نقش رهبری آمریکا و مشروعیت اسرائیل بود، امری که آشکارا با اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی - حمایت از ملتهای مظلوم و مقابله با نظام سلطه - در تضاد است.
ایران معتقد است گفتوگو با کسانی که خود از طراحان و مجریان جنگهای ویرانگر در منطقه هستند، معنایی جز مشروعیتبخشی به جنایت ندارد. آمریکا و رژیم صهیونیستی طی ماههای گذشته، مسئول مستقیم قتلعام هزاران غیرنظامی فلسطینی بودهاند. بنابراین، شرکت در نشست صلح طراحی شده توسط آنان، از دید تهران نوعی همکاری در نمایش سیاسی پس از جنایت محسوب میشود.
از خروج یکجانبه واشنگتن از برجام تا تحریمهای یکجانبه و حملات سایبری و نظامی، رفتار ایالات متحده در همه عرصهها نشان داده که قابل اعتماد نیست. در چنین شرایطی، شرکت در اجلاسی با مدیریت کاخ سفید، تنها تکرار تجربههای تلخ گذشته بود. ایران با انتخاب آگاهانه، از ورود به روندی که به شکست قطعی منتهی میشد، اجتناب کرد.
این اجلاس نهتنها راهحلی برای بحران فلسطین ارائه نمیکرد، بلکه با کنارگذاشتن گروههای مقاومت از فرآیند تصمیمگیری، قصد داشت «معادله قدرت» در خاورمیانه را به سود اسرائیل تغییر دهد. حماس نیز رسما اعلام کرد در این نشست شرکت نخواهد کرد؛ تصمیمی که همسو با موضع ایران بود و از هماهنگی کامل میان تهران و نیروهای مقاومت حکایت داشت.
موضع وزارت خارجه: نه به «نظم تحمیلی»
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه در پاسخ به پرسش خبرنگاران درباره دلیل رد دعوت مصر گفت: «ایران از هر ابتکاری که به پایان نسلکشی در غزه و اخراج نیروهای اشغالگر منجر شود استقبال میکند؛ اما این روند باید با همکاری واقعی کشورهای منطقه و بدون دخالت قدرتهای متجاوز دنبال شود. نمیتوانیم با کسانی که به مردم ایران حمله کردهاند و هنوز ما را تحریم میکنند وارد تعامل نمایشی شویم.»
این سخنان عملا نشان میدهد که دستگاه دیپلماسی کشور میان «دیپلماسی فعال» و «حضور در نمایشهای سیاسی» تمایز قائل است. حضور در شرمالشیخ، به جای آنکه نشانهای از نقشآفرینی ایران در منطقه باشد، عملا به تضعیف موضع اصولی جمهوری اسلامی در دفاع از ملت فلسطین میانجامید.
دیپلماسی عزتمدار، نه انزواگر
برخی چهرههای اصلاحطلب همچون جواد امام و صادق زیباکلام، عدم حضور ایران را «فرصتسوزی» و «عدم بهرهگیری از فضای تنشزدایی» دانستند، اما در مقابل، بسیاری از تحلیلگران معتقدند این دیدگاهها نادیده گرفتن واقعیت ساختار اجلاس است.
عبدالله گنجی در یادداشتی نوشت: «اصرار بر حضور پزشکیان در شرمالشیخ، خواسته یا ناخواسته به معنای ارتقای جایگاه ترامپ بهعنوان منجی صلح است؛ درحالیکه او همان کسی است که ایران را تحریم و تهدید کرده است.»
حسین کنعانیمقدم نیز گفت: «حضور ایران در چنین نشستی به معنای تأیید غیرمستقیم اسرائیل بود. ایران تصمیم درستی گرفت که همراه با حماس از این اجلاس فاصله بگیرد.»
برخلاف ادعای برخی منتقدان، عدم حضور ایران در شرمالشیخ نشانه عقبنشینی دیپلماتیک نیست. قدرت دیپلماسی تهران تنها در حضور فیزیکی در اجلاسها خلاصه نمیشود؛ بلکه در توان اثرگذاری غیرمستقیم بر روندها و افکار عمومی منطقه است.
واقعیت این است که اجلاس شرمالشیخ هیچ ارتباطی با پرونده هستهای یا مذاکرات رفع تحریمها نداشت و صرفا نمایش سیاسی برای تثبیت طرح آمریکا در منطقه بود.
جمهوری اسلامی ایران با تفکیک آگاهانه این دو عرصه، از ورود به سناریوی طراحی شده توسط کاخ سفید خودداری کرد.
تصمیمی درست در زمان درست
یکی از نکات قابلتوجه این بود که سخنگوی وزارت خارجه تصریح کرد: «نفوذ و قدرت دیپلماسی ایران محدود به حضور یا غیبت در نشست شرمالشیخ نیست. ایران از مسیرهای مختلف، اهداف و دیدگاههای خود را دنبال خواهد کرد.»
در واقع، تهران با این تصمیم، پیام روشنی به جهان ارسال کرد: جمهوری اسلامی حاضر نیست برای گرفتن «عکس یادگاری صلح»، اصول انقلاب اسلامی و آرمان فلسطین را معامله کند. برگزاری نشست شرمالشیخ نه تلاشی بیطرفانه برای پایان جنگ، بلکه بخشی از پروژه تبلیغاتی ترامپ بود تا شکستهای خود را در عرصه بینالملل با عنوان «صلح تاریخی» بپوشاند. ایران با عدم حضور در این اجلاس، نشان داد که همچنان بازیگر مستقلی است که تصمیمهای خود را نه در چارچوب فشار و تهدید، بلکه بر پایه منافع و اصول ملی اتخاذ میکند. تصمیم دولت پزشکیان را باید در ادامه سنت سیاست خارجی جمهوری اسلامی دانست؛ سیاستی که بر سه اصل عزت، حکمت و مصلحت استوار است. ایران با این انتخاب نهتنها از مواضع اصولی خود عقب ننشست، بلکه به جهانیان نشان داد صلح واقعی در منطقه، تنها با پایان اشغالگری و کنار رفتن آمریکا از معادلات ممکن است، نه در سالنهای تزیینی هتلهای شرمالشیخ. جمهوری اسلامی ایران در حالی دعوت رسمی دولت مصر برای شرکت در اجلاس بینالمللی «شرمالشیخ» را نپذیرفت که این اجلاس با حمایت مستقیم ایالات متحده و با هدف امضای توافق صلح میان حماس و رژیم صهیونیستی برگزار شد؛ توافقی که دونالد ترامپ آن را «آغاز صلح خاورمیانه جدید» و مقدمهای بر گسترش طرح موسوم به «پیمان ابراهیم» دانسته است.
در ظاهر، این اجلاس به منظور پایان جنگ غزه تشکیل میشد، اما در واقع هدف آن تحکیم نقش آمریکا و اسرائیل در نظم سیاسی جدید منطقه بود. از همین رو، تهران با بررسی دقیق ابعاد سیاسی، حقوقی و امنیتی موضوع، تصمیم گرفت در این نشست شرکت نکند؛ تصمیمی که برخلاف برخی برداشتها، نشانه «انفعال دیپلماتیک» نیست، بلکه بیانگر استمرار سیاست عزتمدار و مستقل جمهوری اسلامی ایران در برابر ساختار سلطهجویانه آمریکایی است.
پیشنهاد رسمی ترامپ؛ بازگشت به «معامله قرن» در لباس صلح
دونالد ترامپ در روزهای منتهی به اجلاس، در اظهاراتی آشکار خطاب به نظام جمهوری اسلامی گفت: «ایران باید از حمایت از تروریسم دست بردارد، تهدید همسایگانش را متوقف کند و اسرائیل را به رسمیت بشناسد. ما از موضع ضعف سخن نمیگوییم، اما هر زمان که ایران آماده باشد، ما نیز آمادهایم.»
این سخنان نهتنها «پیشنهاد مذاکره»، بلکه نوعی اولتیماتوم سیاسی بود. ترامپ میخواست از طریق اجلاس شرمالشیخ، شرایطی تحمیلی را به ایران بقبولاند: پذیرش نظم امنیتی جدید منطقه با محوریت واشنگتن و تلآویو. به همین دلیل، حضور تهران در چنین چارچوبی به معنای تأیید ضمنی طرح آمریکا و پذیرش شروط سهگانه او محسوب میشد.
در واقع، اجلاس شرمالشیخ را باید امتداد مستقیم همان «معامله قرن» دانست که در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ مطرح شد و بر عادیسازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی و تضعیف محور مقاومت تمرکز داشت. اکنون ترامپ با تکیه بر جنگ غزه، میکوشد همان طرح شکستخورده را در قالب «پیمان صلح منطقهای» بازسازی کند.
چرا تصمیم ایران درست بود؟
تصمیم دولت پزشکیان در واقع بازگشت به سه اصل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است: عزت، حکمت و مصلحت.
در شرایطی که ترامپ و متحدانش قصد داشتند از اجلاس شرمالشیخ بهعنوان تریبونی برای نمایش قدرت و تحمیل خواستههای خود استفاده کنند، ایران با عدم حضور، مانع از مشروعیتیابی این پروژه شد.
تحلیلگران مستقل معتقدند که حضور ایران در اجلاس، نهتنها کمکی به صلح نمیکرد، بلکه به «روایت آمریکایی از صلح» مشروعیت میبخشید؛ روایتی که در آن، مقاومت فلسطین بهعنوان مانع صلح معرفی و اسرائیل در نقش «قربانی» ظاهر میشود.