ندای لرستان - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
داود حشمتی| با انتشار خبر احتمال انتصاب علی لاریجانی بهعنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی و تکذیبنشدن این خبر، واکنشها به این موضوع از جنبههای گوناگون آغاز شد. آیا بازگشت علی لاریجانی به دبیری این شورا نشانهای از تغییر و بازگشت به دهه 80 است؟ ماجرای شورای عالی دفاع چیست؟ آیا درست است که قالیباف به دنبال ریاست این شورا بود؟ در اینجا واکنشها و رویکردهای مختلف به این انتصاب را بررسی میکنیم. بهویژه از آن جهت که شورای عالی امنیت ملی که در دهه 70 پایهگذاری شد، آمده است تا سیاست و مسائل دفاعی و امنیتی را ذیل یک مرکز فرماندهی واحد قرار دهد. سابقه آن در دهه 70 و در جنگ افغانستان و حتی بحرانهای داخلی مانند کوی دانشگاه نشان داد این امکان وجود دارد که مرکز تصمیمگیری وقتی بهطورکامل در اختیار تفکر نظامی نباشد، بتواند خروجیهای مطلوبتری به بار بیاورد.
رفت و آمد لاریجانی
لاریجانی یک سال بعد از آنکه برای دومینبار در انتخابات ریاستجمهوری ردصلاحیت شد و جریان مخالف او از این وضعیت خوشحال بودند، در میانه جنگ بازگشت. این بار نه با کت و شلوار، بلکه با لباسی شبهنظامی که نشان دهد «آماده» آمده است. لاریجانی از آن روز که با حمایت احمدینژاد در مجلس هشتم حدادعادل را کنار زد و رئیس مجلس شد، تا امروز راهی طولانی را طی کرده است، حتی پیش از آن، وقتی به جای سیدمحمد خاتمی که از وزارت ارشاد با آن نامه گلایهآمیز استعفا داده بود، لاریجانی آمد تا «ناهماهنگیهای» خاتمی در حوزه فرهنگ و هنر را جبران کند. لاریجانی اما از سال 88 به بعد مغضوب جریان پاجوشها بود، پاجوشهایی که آن روزها گرد احمدینژاد جمع شده بودند. او در سالهای 90 و 91 وضعیت «یکشنبه سیاه مجلس» و «حمله با لنگه کفش و مهر» در مسجد اعظم قم را هم تجربه کرده بود. در آستانه انتخابات مجلس یازدهم فهمیده بود که باد به پرچم او و خانواده لاریجانی نمیوزد.
ازهمینرو در انتخابات شرکت نکرد و قالیباف نقش او را برای اصولگرایان ایفا کرد. حالا انتشار خبر احتمال نشستن او بر کرسی دبیری شورای عالی امنیت ملی با واکنشها و تحلیلهای گوناگونی روبهرو شده است. پیش از پرداختن به نحوه مواجهه جریانهای مختلف با این انتصاب، باید این نکته را در نظر داشت که تصمیمگیران بعد از جنگ 12 روزه، به هیچکدام از افراد جریان پاجوشها و نزدیکان تفکر آنها رجوع نکردند. چند ماه قبل از شهادت سردار سلامی عدهای از اکانتهای ناشناس ادعای جابهجایی فرماندهی سپاه با یکی از وزرای دولت رئیسی را مطرح کردند. اما حتی در نبود سلامی هم این اتفاق نیفتاد. کما اینکه انتظار داشتند با فشارهایی که بعد از ماجرای عدم ابلاغ قانون حجاب از سوی شورای عالی امنیت ملی ایجاد شد، جلیلی بار دیگر به جایگاه دبیری باز گردد، اما این اتفاق هم نیفتاده تا جلیلی بالاترین سمتی که در آن حضور دارد، نامزدی تکراری در همه ادوار ریاستجمهوری باشد.
جدال عقلانیت و انقلابیگری
با این حال در هفته گذشته گمانهزنی درباره بازگشت علی لاریجانی به شعام با گزارشهایی از خبرگزاریهایی مانند فارس تقویت شد و طیف گستردهای از نظرات را در میان جریانهای سیاسی مختلف، بهویژه جریان انقلابی، برانگیخته است.
رویکرد اول: استقبال
بسیاری از کاربران نزدیک به جریانهای میانهرو و اصلاحطلب، از احتمال بازگشت لاریجانی به صحنه سیاسی کلان استقبال کردهاند. آنها این انتصاب احتمالی را نشانهای از تقویت عقلانیت و تجربهگرایی در مدیریت بحرانهای امنیتی و دیپلماتیک کشور میدانند. یکی از فعالان سیاسی دانشگاهی در توییتی این انتصاب را «گامی دیرهنگام اما امیدوارکننده» توصیف کرد و نوشت که حضور لاریجانی میتواند از شدت بحرانهای اخیر، بهویژه پس از جنگ 12 روزه با اسرائیل، بکاهد. کاربر دیگری با اشاره به سوابق لاریجانی در مذاکرات هستهای دهه 80، این انتخاب را فرصتی برای «احیای دیپلماسی متعادل» دانست. برخی نیز با انتشار تصاویری از لاریجانی در کنار مقامات ارشد نظام، این انتصاب را به معنای «تقویت اقتدار شورای عالی امنیت ملی» قلمداد کردند. این تئوری بر همین اساس قوت گرفت که لاریجانی آمده تا در کنار دولت پزشکیان قرار بگیرد.
جریان انقلابی: دوپارگی در نگاه به لاریجانی
جریان انقلابی که در توییتر حضوری پررنگ و فعال دارد، در مواجهه با این خبر به دو دسته عمده تقسیم شده است: موافقان محتاط و مخالفان سرسخت. این دوپارگی نشاندهنده شکاف عمیق در این جریان بر سر تعریف «انقلابیگری» و نقش چهرههایی مانند لاریجانی در نظام است.
موافقان محتاط: لاریجانی بهعنوان یک ضرورت
برخی از کاربران انقلابی، بهویژه آنهایی که به طیف اصولگرایان معتدل نزدیکترند، از این انتصاب احتمالی بهعنوان یک ضرورت در شرایط بحرانی کنونی حمایت کردهاند. آنها معتقدند تجربه لاریجانی در مدیریت پروندههای پیچیده امنیتی و دیپلماتیک، بهویژه در دوره قبلی دبیری شورای عالی امنیت ملی (1384-1386)، میتواند در وضعیت حساس کنونی به کار آید. یکی از کاربران شناختهشده اصولگرا در توییتی نوشت: «در این برهه که تهدیدهای خارجی شدت گرفته، لاریجانی با پختگی و تجربهاش میتواند به انسجام ملی کمک کند». این گروه، ضمن اذعان به اختلافات گذشته با لاریجانی، او را «مورد اعتماد نظام» و گزینهای برای عبور از بحران توصیف میکنند.
مخالفان سرسخت: لاریجانی، نماد عقبگرد
در مقابل، بخش تندروی جریان انقلابی با شدت تمام به این خبر واکنش نشان داده و آن را نشانهای از «عقبگرد» در سیاستهای نظام میدانند. این گروه، که عمدتا در توییتر با هشتگهایی مانند #انقلاب_ادامه_دارد فعالیت میکنند، لاریجانی را به دلیل مواضع میانهرو و مذاکرهمحورش در گذشته مورد انتقاد قرار دادهاند. یکی از کاربران فعال این طیف با اشاره به جمله معروف لاریجانی درباره مذاکرات هستهای («مروارید غلتان دادیم و آبنبات چوبی گرفتیم») نوشت: «کسی که خودش به ناکارآمدی مذاکرات اعتراف کرده، چطور میتواند سکان امنیت ملی را به دست بگیرد؟».
برخی دیگر این انتصاب را تلاشی برای «احیای جریان لیبرال در نظام» تلقی کرده و آن را با سیاستهای دولتهای قبلی مقایسه کردند. یکی از کاربران با لحنی کنایهآمیز نوشت: «لاریجانی برگردد، بعدی کیه؟ روحانی؟». این گروه همچنین به ردصلاحیتهای لاریجانی در انتخاباتهای ریاستجمهوری 1400 و 1403 اشاره کرده و آن را دلیلی بر عدم مقبولیت او در میان نهادهای نظارتی میدانند. کاربری با انتشار عکسی از لاریجانی در کنار برخی چهرههای اصلاحطلب، این انتصاب را «تناقض نظام با خودش» خواند و نوشت: «چطور ممکن است کسی که برای ریاستجمهوری صلاحیت ندارد، برای چنین پست حساسی مناسب باشد؟».
حاشیههای ساختاری: شورای دفاع و گمانهزنیها
در کنار بحث انتصاب لاریجانی، خبر تشکیل «شورای دفاع» بهعنوان نهادی جدید زیرمجموعه شورای عالی امنیت ملی نیز واکنشهایی را برانگیخته است. برخی کاربران انقلابی این تغییر ساختاری را نشانهای از «تقویت رویکرد امنیتی نظام» دانستند و آن را ستودند، اما عدهای دیگر آن را «تقلا برای حفظ وضع موجود» توصیف کردند. کاربری با سابقه فعالیت در رسانههای اصولگرا نوشت: «شورای دفاع اگر قرار است اتاق جنگ دائمی باشد، باید از حضور امثال لاریجانی پاک بماند». این اظهارات نشاندهنده نگرانی برخی انقلابیون از نفوذ جریانهای میانهرو در ساختارهای جدید امنیتی است.
تحلیل: شکاف ایدئولوژیک یا رقابت سیاسی؟
واکنشهای جریان انقلابی در توییتر نشاندهنده یک شکاف عمیقتر در این جریان است: گروهی که به دنبال حفظ «خلوص انقلابی» هستند و هرگونه بازگشت چهرههای میانهرو را تهدیدی برای آرمانهای خود میدانند و گروهی که در شرایط بحرانی کنونی، تجربه و عقلانیت را بر ایدئولوژیهای تندرو ترجیح میدهند. این دوگانگی نهتنها درمورد لاریجانی، بلکه در رویکرد کلی به مدیریت کشور در دوران پساجنگ مشهود است. مخالفان لاریجانی عمدتا بر سوابق او در مذاکرات هستهای و ردصلاحیتهایش تمرکز دارند، در حالی که موافقان، او را بهعنوان چهرهای باتجربه و مورد اعتماد نظام معرفی میکنند که میتواند در شرایط حساس کنونی نقشآفرین باشد.
در نهایت اینکه خبر احتمال انتصاب علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی، فضای رسانهای را به صحنهای برای جدال دیدگاههای سیاسی تبدیل کرده است. در حالی که میانهروها این خبر را فرصتی برای تقویت دیپلماسی و مدیریت بحران میدانند، جریان انقلابی با دوپارگی میان حمایت محتاطانه و مخالفت سرسختانه مواجه است. این واکنشها نهتنها بازتابدهنده اختلافات ایدئولوژیک، بلکه نشاندهنده رقابتهای سیاسی عمیق در سپهر سیاسی ایران است. باید منتظر ماند و دید آیا این گمانهزنی به واقعیت میپیوندد و در صورت تحقق، چگونه معادلات سیاسی را در داخل و خارج تغییر خواهد داد.
بازار ![]()