سرمقاله اعتماد/ پارادوکسیکال موقعیتی زنان در ایران
سیاسی
بزرگنمايي:
ندای لرستان - اعتماد / «پارادوکسیکال موقعیتی زنان درایران» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم عالیه شکربیگی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
بر اساس نتایج تحقیقات به دست آمده، سه اولویت مهم برای زنان: 1- تداوم تحصیلات دانشگاهی 2- کسب اشتغال و 3- ازدواج است. یعنی به فرض ادامه تحصیلات و به دست آوردن یک موقعیت کاری و شغلی مناسب، آنگاه ممکن است که برای یک دختر خانم احتمال اندیشه درباره ازدواج پیش آید. بحث ازدواج زنان از این حیث مطرح است که با توجه به مسالهای شدن کاهش جمعیت در ایران، مسوولان دنبال مقصر کاهش ازدواج و فرزندآوری در خانواده و جامعه میگردند و تو گویی که انگار فرزندآوری یک مساله زنانه است و مرد هیچ نقشی در این میان ندارد! حال با توجه به طرح مساله فوق، سوال اصلی این است که آیا این فرض که چون دختران ما اولویت سوم آنان ازدواج است، پس مقصر کاهش ازدواج، فرزندآوری و تاخیر در تشکیل نهاد خانواده در ایران هستند و باید هر طوری شده، آنان را به سمت و سویی هدایت کنیم که اولویت اول آنان ازدواج باشد! و سوالات دیگری که پیامد سوال فوق، قابل طرح است: عملکرد نهادهای رسمی در قبال اشتغال زنان چیست که ازدواج به اولویت سوم آنان تبدیل شده است؟ برای پاسخ به سوال فوق، باید به آمار بالای قبولشدههای کنکور در هرسال توجه کرد که میزان قبولی دختران در پارهای از موارد دو و سه برابر پسران است. همچنین، شواهد مشاهدهای در کلاسهای درس، گواه روشنی بر این امر است. طبعا پارهای از دختران بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی خود، خواهان حضور در بستر اشتغالزایی هستند و حال آنکه این بستر فرهنگی- اجتماعی آماده برای جذب دختران نیست و آمار رسمی حضور زنان در اشتغال رسمی حدود 14درصد است . حال سوال این است که چرا؟ و آیا این نهادهای ناتوانساز در سطوح میانه و کلان هستند که مانع از حضور زنان در عرصه عمومی و اشتغال رسمی میشوند و به مثابه یک سقف شیشهای و نامرئی در برابر تقاضای آنان برای اشتغال قد علم میکنند یا سنتهای دست و پاگیر پیرامون حضور زنان در اشتغال به این مساله دامن میزند و چگونه و چرا باید این رخداد در رویاروی زنان در بستر فرهنگی-اجتماعی اتفاق بیفتد؟ اینجا میتوان در پاسخ به سوالات فوق به زایش مفهوم « پارادوکسیکال موقعیتی زنان » در ایران و در رویاروی با اشتغال آنان توجه نمود. در ادامه اشاره به این نکته مهم لازم است که، بستر آموزش برای زنان، تنها بستری است که اما و اگرهای رویاروی آن در نهاد حکمرانی حداقلی است و البته این سطح فشار حداقلی تا زمانی محدود ادامه دارد و آنگاه که زنان، مقاطع مختلف دانشگاهی را با موفقیت پشت سر نهادند و موقع چیدن دسترنج این همه سال تلاش و کوشش در عرصه علم و آموزش و دانش از راه برسد و تلاش یک زن برای ورود به عرصه اشتغال آغاز گردد، مواجه با درهای بسته و اما و اگرهای نامحدود برای حضور آنان در عرصه کار میشود و اگر هم بتواند از طریق تلاش و کوشش خود به اشتغال رسمی وارد شود، تلاش او بر این است که تا جایی که امکان دارد، ازدواج را به تعویق بیندازد یا اگر ازدواجی هم صورت میگیرد، فرزندی به دنیا نیاورد. شواهد، گواه بر این است که زوجین 5 تا 10 سال ازدواج کرده در حال حاضر، علاقهمند به فرزندآوری نیستند و وقتی در این رابطه دلیل نیاوردن فرزند را جویا میشوی، میگویند: این کار را هم به زور به دست آوردهایم و از ترس اینکه کارمان را از دست بدهیم، تمایلی به فرزندآوری نداریم و اگر هم داشته باشیم، احساس امنیت شغلی نداریم و نمیدانیم وضعیت شغلی ما در برگشت از مرخصی زایمان چیست؟ اینجاست که ما مواجه با یک موقعیت پارادوکسیکال میشویم، از طرفی همه امکانات آموزشی را برای فرزندان دختر آماده مینماییم و از طرفی وقتی این دختر تحصیلاتش به پایان رسید و میخواهد وارد عرصه اشتغال شود، درها را به روی خود بسته میبیند و در این موقعیت مخاطرهای برای ورود به اشتغال رسمی نمیداند چگونه عمل نماید؟ و اینگونه میشود که امری به نام ازدواج و فرزندآوری به فراموشی سپرده میشود و با گذر زمان از دوران پویای باروری، دیگر حس فرزند داشتن هم از دست میرود و بدینترتیب است که مفهومی به نام «پارادوکسیکال موقعیتی » رویاروی زنان خلق میشود. البته منکر تغییرات بینشی و نگرشی در گروه دیگری از دختران و پسران به امر ازدواج نیستم و بیتردید دلایل دیگری هم میتواند زمینهساز کاهش ازدواج و باروری در خانواده و جامعه ایران شود. لذا با توجه به مباحث فوق و اهمیت جمعیت به مثابه امر توسعه و زمینهساز قدرت و هویت در یک جامعه و کشور، اگر نهادهای رسمی و ساختاری به دنبال امری به نام افزایش جمعیت در خانواده هستند، باید حمایتهای لازم برای امنیت شغلی زنان فراهم شود و برای زنان تحصیلکرده در بستر ازدواج و فرزندآوری، حمایت شغلی و امنیت خاطر برای او فراهم آورند و نه با تدوین و تصویب « قانون جوانی جمعیت »که زمان زیادی از نیروهای رسمی، مجلس و دانشگاهی برای تدوین و تصویب آن صرف شد، محل بیاعتنایی مسوولان و واگرایی آنان در تامین حمایتهای لازم برای دختران و پسران در امر ازدواج و فرزندآوری شود و این گونه است که نقش عامل اقتصادی در تامین امنیت مالی زندگی آشکار میشود و توجه ساختار سیاسی و مسوولان مرتبط با مسائل جمعیت را به این نکته مهم جلب میکنم تا زمانی که نهاد خانواده و زوجین درگیر تامین نیازهای اولیه یعنی تامین معیشت اقتصادی هستند، انتظار فرزندآوری به نظر میرسد توقعی نابجاست! ضمن اینکه الان برای خانواده کیفیت فرزندآوری مهم است و نه کمیت آن ! نگرانیهای خانواده در امور آموزشی، تربیتی یک نگرانی مهم برای زوجین در امر تربیتی فرزندانشان بعد از زایمان است که در فرصت دیگری به آن خواهم پرداخت.
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1028844/