اثر شلیک سادهسازان به مذاکرات
سیاسی
بزرگنمايي:
ندای لرستان - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
زهرا طیبی| «اثر شلیک بر مذاکرات»؛ تیتر روز گذشته روزنامه هممیهن است که موجی از انتقاد و جنجال را در فضای مجازی به راه انداخت. تیتر به نحوی انتخاب شده که گویی موشک یمنی، نه فرودگاه بنگوریون، بلکه میز مذاکرات را هدف قرار داده است. اسرائیل، یکهتازه تنشآفرینی و دردسرسازی در منطقه، این روزها در مقابله با یمنیها، شکستهای پیدرپی را تجربه میکند. حمله یمن به تلآویو این شکست را ثابت کرد و حالا محاصره حریم هوایی اسرائیل نشان از تنگتر شدن حلقه مبارزه یمنیها با اسرائیل دارد. در این بین واکنشهایی در داخل کشور به این حمله و اثرات آن رخ داد، جریانی که به نظر میرسد هنوز دچار ذوقزدگی افراطی برای مذاکره با آمریکاست، این حمله و اثرات آن را به پرونده مذاکرات ایران و آمریکا گره زده و به گونهای موضع گرفته که گویی این حمله میتواند روی مذاکرات ایران با آمریکا اثر منفی بگذارد. فارغ از آنکه دو موضوع مورد اشاره ارتباطی با یکدیگر ندارند و حمله یمن در قالب مبارزه با اسرائیل طبق روال یک سال گذشته صورت گرفته و ایران هم نقشی در آن نداشته، اما آنچه در اظهارنظرهای این جریان فکری عجیب به نظر میرسد، این است که روزنامه هممیهن، در حالی این اقدام را مقدمهای برای سوزاندن میز مذاکره میداند که گویی سهمی برای طرف دیگر مذاکره در سوزاندن میز مذاکره قائل نیست، درحالیکه آمریکا در مدت مذاکرات علاوه بر اعمال تحریم علیه ایران، صراحتاً از آزاد گذاشتن اسرائیل برای خرابکاری با ایران گفته و مقامات مسئول آمریکا هم در اظهارنظرهای متناقض اعلام کردهاند تعطیلی برنامه هستهای ایران را دنبال میکنند.
ذوقزدگی افراطیتان میز مذاکره را میسوزاند
به تأخیر افتادن مذاکرات شنبه بین ایران و آمریکا، همزمان شد با برکناری مایک والتز، مشاور امنیت ملی ترامپ. از آنجا که والتز در حلقه افراد مدافع حمله نظامی به ایران قرار داشت، تحلیلگران تعویق مذاکرات را به اختلافات تیم امنیت ملی ترامپ در مورد ایران مرتبط دانستند. اما نهایتاً سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت، مذاکرات قرار است ادامه پیدا کند و تعطیل نشده است. در این میان تحولات مختلفی در منطقه اطراف ایران رخ داد. نخستوزیر رژیم صهیونیستی صراحتاً ایران را تهدید کرد: «ما راکتورهای هستهای ایران را نابود میکنیم و هیچ چیزی کمتر از نابودی کامل توان هستهای ایران، قابل قبول نیست.» یمن هم در ادامه حملات و مبارزات با اسرائیل و در آستانه سفر ترامپ به عربستان، تلآویو را هدف قرار داد. اما یکی از رسانههای اصلاحطلب بعد از این پیروزی یمنیها در حمله به اسرائیل، با تیتر «شلیک به مذاکرات» به این اتفاق واکنش نشان داد. برداشت از این موضعگیری رسانهای این بود که حملات یمن به اسرائیل بر مذاکرات ایران با آمریکا اثر منفی میگذارد. به نظر میرسد چند اشتباه تحلیلی در نوع مواجهه با این اتفاق صورت گرفته است. اشتباه واضحی که عموماً سیاستمداران و تحلیلگران ایدئال در دام آن میافتند و به آن اصرار دارند، ذوقزدگی افراطی در مواجهه ایران با پدیده مذاکرات با غرب است. اشتباهی که تفکر افراطی مخالف مذاکره، از آن طرف بامش افتاده و با عینک بدبینی افراطی به هر مذاکرهای نگاه میکند. نوع مواجهه با حمله یمنیها به فرودگاه بنگوریون، نشان داد ایدئالیستهای مشتاق مذاکره، هنوز بر اشتباه خود در مذاکره با آمریکا اصرار دارند و علاوه بر آنکه واقعیتهای میدان در تحولات را در تحلیلها در نظر نمیگیرند و تفکیکی میان موضوع مقاومت و پرونده هستهای ایران قائل نمیشوند، مرزهای ذوقزدگی در مذاکره را رد کردند و آنقدر در این خوشبینی افراطی غرق شدند که تصور میکنند عدم وقوع حملات مقاومت در مبارزه با اسرائیل، توافق نسیه آمریکا با ایران را نقد میکند. تصور اینکه توافق با آمریکا در دسترس است و آمریکاییها برای امضای یک توافق خوب بدون فشار آوردن بر ایران رضایت میدهند، سادهانگاری رفتار آمریکا در مورد ایران است. عجیبتر آنکه بعد از مصاحبه ترامپ در مورد مذاکرات، برخی رسانهها تنها با اتکا به این اظهارنظر او در مورد ایران که «توافق با ایران ساده است و من تنها نمیخواهم آنها سلاح هستهای داشته باشند»، توافق را در دسترس میبینند و با تیترهایی مثل «توافق ساده است»، «آمادگی ترامپ برای شنیدن خواستههای ایران در مورد فعالیت هستهای صلحآمیز» و «اگر امروز توافق کنیم بهتر از فرداست» به صحبتهای ترامپ واکنش نشان دادند، درحالیکه او تلویحاً در بخشی از صحبتهای خود میگوید چون ایران نفت دارد به انرژی هستهای نیاز ندارد؛ «شما نفت زیادی دارید. بنابراین آن را میخواهید چهکار؟! درنهایت باید کامل آن را برچینند و فکر میکنم بعد از آن پذیرای شنیدن دلایلشان برای داشتن این انرژی باشم.» به نظر میرسد این جریان، هنوز به این درک نرسیده که مؤلفههای بسیاری در مذاکرات ایران و آمریکا دخیلند و طرف مقابل نیز با هوشمندی و برنامهریزی، پلهپله جلو میآید. تناقضهای رسانهای تیم ترامپ در مورد ایران و تهدیدهای علنی نتانیاهو در مورد تأسیسات هستهای ایران نشان میدهد که برخلاف محاسبات اشتباه ذوقزدگان، رسیدن به یک توافق سودمند با آمریکا چندان هم در دسترس نیست. این تصور که حمله یمنیها به اسرائیل، شلیک به قلب مذاکرات است و میز مذاکره را میسوزاند، از یک نگاه تکبعدی و سادهانگارانه به چهارچوب پیچیده مذاکرات ایران با غربیها نشئت میگیرد. علاوه بر این، پالسی هم به مذاکرهکنندگان میدهد که میتوانند از این طریق ایران را مورد فشار قرار دهند و در موضع ضعف، از او امتیاز بگیرند.
حداقل خط رسانهای آمریکا را دنبال نکنید
آمریکاییها همزمان با تشدید حملاتشان علیه یمن، در اظهارنظرهای صریح رسانهایشان مکرراً ایران را عامل اصلی حملات یمن به اسرائیل معرفی میکردند و به تهدیدات مدام ادامه میدادند. هگست، وزیر دفاع آمریکا چند روز قبل از حمله به فرودگاه بنگوریون در پیامی توییتری خطاب به ایران نوشت: «ما حمایت مرگبار شما از حوثیها را میبینیم و دقیقاً میدانیم در حال انجام چه کاری هستید.» ترامپ هم در همان روزهای ابتدایی تشدید حملات علیه یمن نوشت: «از این لحظه به بعد، هر شلیکی از سوی حوثیها، به عنوان شلیکی از سلاحها و رهبری ایران در نظر گرفته خواهد شد و ایران مسئول شناخته شده و عواقب آن را متحمل خواهد شد.» مقامات صهیونیستی هم که از هر فرصتی برای پوشاندن ضعف خود در مواجهه با محور مقاومت استفاده میکنند تا آمریکا را به تقابل با ایران سوق دهند، گفتند پاسخ سخت حمله یمن را باید در تهران داد. در این موقعیت، گره زدن اتفاقات یمن با مذاکرات ایران، معنایی جز همصدایی و حرکت در مسیر رسانهای آمریکاییها ندارد و به نوعی تأیید اظهارات و ادعاهای آنهاست. علاوه براین، چراغ سبزی هم به آمریکا و رژیم صهیونیستی میدهد که با استناد به اظهارات رسانههای داخلی، ایران را در حملات به فرودگاه مقصر بدانند. از این زاویه نیز تحلیلگران دچار یک خطای تحلیلی شدند. یمنیها در یک سال گذشته حملات برنامهریزیشده را برای مقابله و برخورد با اسرائیلیها انجام دادند که حالا در نقطه اوج قرار دارد. حملات آنها در یک سال گذشته برای حمایت از محور مقاومت و مردم غزه بوده، کمااینکه در بیانیههای جنبش انصارالله نیز بارها به آن اشاره شده است. علاوه براین، مطرح کردن این ادعا که این حملات تحت تأثیر ایران صورت میگیرد، نه با ساخت هویتی و مبارزاتی یمنیها سازگار است، نه راهبرد مبارزاتی ایران بوده است. ارتباط دادن این حمله به مذاکره فارغ از آنکه دو پرونده و دو موضوع جدا از یکدیگر را خلط میکند، این شائبه را ایجاد میکند که چون ایران در این حمله دخیل بوده، حالا واکنشش در پرونده هستهای با آمریکا هم اثر وضعی دارد.
هر اقدام موازنهساز که مذاکره را به باد نمیدهد
تصور اینکه حمله یمن به فرودگاه، میز مذاکره را میسوزاند، در سایه نادیدهانگاری مجموع تهدیدهای آمریکا و اسرائیل علیه ایران و اثر آن بر مذاکرات، صورت میگیرد. آمریکا همزمان با شروع مذاکرات تاکنون دوبار تحریمهای تازه علیه ایران اعمال کرد. در آخرین مورد، ترامپ ساعاتی قبل از اعلام تعویق مذاکرات ایران، در پیامی در شبکه اجتماعیاش، کشورهایی که از ایران نفت میخرند را تهدید کرد و نوشت: «هرکشور یا شخصی که هرمیزان نفت یا محصولات پتروشیمی از ایران خریداری کند، فوراً مشمول تحریمهای ثانویه خواهد شد و بههیچوجه و هیچشکلی نمیتواند با ایالات متحده تجارت کند.» از آن طرف مقامات آمریکایی صراحتاً ایده تعطیل کردن فعالیت هستهای ایران را دنبال میکنند. روبیو، وزیر خارجه آمریکا صراحتاً گفت: «ایران اگر خواهان نیروگاه هستهای برای تولید برق است، میتواند راکتور بسازد و برای سوخت آن اورانیوم غنیشده از خارج وارد کند.» از آن طرف رئیسجمهور آمریکا در اظهارنظر رسانهای در مورد احتمال حمله به ایران میگوید اگر نتانیاهو وارد جنگ با ایران شود، جلوی او را نمیگیرد و پس از آن نتانیاهو صراحتاً در صحبتهای خود ایران را تهدید به هدف قرار دادن تأسیسات هستهای میکند. در این موقعیت که رئیسجمهور آمریکا با تمام ابزارهای تهدید مقابل ایران قرار گرفته، تکرار دوباره خطای سادهسازی است اگر تصور کنیم اتفاقاتی مثل فرودگاه بنگوریون میتوانند مذاکرات را بههم بزنند. نمیتوان هراقدام موازنهساز در منطقه را که جلوی تضعیف محور مقاومت و همچنین ایران که یکی از حامیان اصلی آن است را میگیرد، تهدیدی علیه مذاکرات دانست. همانطور که تصور اینکه شعار نوشتن روی موشکها میتواند مذاکرات با آمریکا را بههم بزند، نگاهی کوتهبینانه و از موضع ضعف است، ادعای اینکه حمله یمن به اسرائیل میتواند میز مذاکره با ایران را هوا کند هم تحلیلی از موضع ضعف است. در شرایطی که غربیها از تمام ابزارهای تهدید همزمان با ادامه مذاکره با ایران استفاده میکنند، شاید تحلیل دقیقتر آن باشد که نوک پیکان حمله را متوجه طرف آمریکایی بدانیم که با اعمال فشار و تهدید به حمله جنگی، زمینه بههم زدن مذاکرات را فراهم میکند. در این موقعیت، حمایت ایران از اقداماتی که مقاومت را در منطقه تقویت میکند، حتی میتواند به ایران در مذاکره دست برتر را بدهد و اجازه زیادهخواهی به طرف آمریکایی ندهد.
بازار ![]()
-
سه شنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۲۱:۰۰:۴۹
-
۹ بازديد
-

-
ندای لرستان
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1024935/