ندای لرستان - وطن امروز / «بنگاه کاخ سفید» عنوان یادداشت روز در روزنامه وطن امروز به قلم علیرضا حقیقت است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
سفر محمد بنسلمان به آمریکا در ادامه تحولات پرشتاب منطقهای میتواند به نقطه عطفی در روابط ریاض - واشنگتن یا ایدهآلهای مطلوب رئیسجمهور آمریکا یا ولیعهد بلندپرواز سعودی تبدیل شود؟ یافتن پاسخ این پرسش نیاز به گذشت زمان دارد.
در ظاهر، جلسه دفتر بیضی کاخ سفید، دور دیگری از دیپلماسی ترامپ بود؛ پر از مشاجره با روزنامهنگاران، لافزنی و اظهارنظرهای بیمقدمه. پویاییهای موجود در کاخ سفید اما بسیار متفاوت بود. این پویاییها به ریاض در ایجاد تعادل مجدد در رابطهای که به جنگ دوم جهانی و تغییر توازن قدرت جهانی برمیگردد، اشاره میکند.
ترامپ و ولیعهد سعودی حدود 40 دقیقه به سوالات خبرنگاران درباره هر موضوعی، از قتل جمال خاشقجی، روزنامهنگار عربستانی و ستوننویس واشنگتن پست گرفته تا تراشههای هوش مصنوعی و فروش جنگندههای «اف 35» پاسخ دادند.
قسمت دوم نمایش شکوه و زرق و برق به سبک ترامپ، سهشنبه شب این بار در کاخ سفید برگزار شد. تاجر نیویورکی در استقبال از بنسلمان کم نگذاشت؛ استقبالی که برای یک تریلیون دلار سرمایهگذاری سعودیها در آمریکا ضروری بود. قسمت اول این نمایش تجمل البته در تور خاورمیانهای ترامپ و سفر رئیسجمهور آمریکا به عربستان روی پرده رفته بود. تمجیدهای غلوآمیز ترامپ از بنسلمان و حکام سعودی که او آنها را در شمایل یک قلک پول متحرک میبیند، یکی از جنبههای پررنگ سفر اردیبهشت بود که سهشنبه شب امتداد آن به اتاق بیضی کشیده شد.
بازار ![]()
این سیاست عصر ترامپی است. او برای سرکیسه کردن، از محمد بنسلمان به عنوان یک رهبر برجسته بزرگ یاد و تمام سوابق سیاه عربستان را پاک میکند؛ در مقابل ولیعهد سعودی یا رهبر هر کشور دیگری مجبور است از نقش پررنگ ترامپ در رساندن آمریکا به بهترین وضع خود در تاریخ ایالات متحده داستانسرایی کند تا از گزند تعرفهها یا «صلح از طریق قدرت» او در امان بدهد.
با این همه، سفر محمد بنسلمان حول چند محور قابل ارزیابی است. این سفر فردای قطعنامه آمریکا در سازمان ملل برای تداوم آتشبس در غزه و آینده این باریکه فلسطینی انجام شد. واشنگتن انتظار دارد طرح 20 مادهای ترامپ و حالا قطعنامه سازمان ملل، عربستان را در پروسه غزه بیشتر درگیر کرده و هزینه بازسازی نوار غزه را روی دوش عربستان قرار دهد؛ درست همانطور که ترامپ در جلسه کاخ سفید وقتی از وی در این باره سوال شد، رو به بنسلمان گفت عربستان خیلی زیاد هزینه خواهد کرد! از طرف دیگر، ترامپ روند جاری را کاتالیزوری برای پیوستن عربستان به توافقات آبراهام ارزیابی میکند. محمد بنسلمان هم تمایل سعودی برای عادیسازی با اسرائیل را با صراحت بیشتری در حضور ترامپ مطرح کرد.
ولیعهد سعودی گفت: «ما میخواهیم بخشی از توافقنامه آبراهام باشیم اما همچنین میخواهیم مطمئن شویم مسیری روشن برای راهحل 2 کشوری وجود دارد. امروز درباره این موضوع گفتوگوی خوبی داشتیم و باید روی آن کار کنیم تا شرایط مناسب در اسرع وقت فراهم شود».
هزینه/ فایده رهبران سعودی در پیوستن به روند عادیسازی، تابعی از تحولات منطقهای و خواست دونالد ترامپ است. ترامپ بر این باور است در یک نیمروز در شرمالشیخ، یک مشکل 3 هزار ساله را در خاورمیانه حل کرد! همانگونه که تصور میکند برنامه هستهای تهران را برای همیشه از بین برده است.
واضح است در ادراک سعودیها، آمریکا در موقعیت برتر قرار داشته و میتواند نظم امنیتی - سیاسی را بر منطقه تحمیل کند اما پیوستن به آبراهام میتواند بزرگترین قمار سعودی باشد. این چیزی نیست که با چند فروند «اف 35» و وعدههای شخصی از جنس ترامپ برای تشکیل کشور فلسطین جبران شود.
عربستان اگرچه پیش از 7 اکتبر 2023 گامهای نهایی برای برقراری رابطه با رژیم صهیونیستی را برداشته بود اما پویاییهای 2 سال اخیر اثبات کرده تشکیل کشور مستقل فلسطین با واقعیت فاصله زیادی دارد. همین یکشنبه بود که نخستوزیر رژیم صهیونیستی در جلسه کابینه گفت: ما همچنان با تشکیل کشور فلسطین مخالفیم؛ پس از اینکه «اسرائیل کاتس» وزیر جنگ رژیم اعلام کرد سیاست اسرائیل واضح است و اجازه تشکیل کشور فلسطین را نمیدهد. شاید رهبران سعودی امید دارند با کنار رفتن نتانیاهو از قدرت، تبعات رابطه با اسرائیل کاهش یابد اما شرایط اجتماعی داخل سرزمین اشغالی دگرگون شده و طیفی که غالبا در جناح چپ اسرائیلی هستند و طرفدار مصالحه برای تشکیل کشور فلسطین، در اقلیت هستند و جامعه صهیونیست بیش از هر زمانی نسبت به فلسطین سرسخت شده است.
بنسلمان در دفتر بیضی گفت: «ما میخواهیم بخشی از توافقنامههای آبراهام باشیم اما همچنین میخواهیم مطمئن شویم مسیر روشنی برای راهحل 2 کشور ایجاد میکنیم». نیویورکتایمز درباره این قسمت از گفتههای ولیعهد سعودی نوشت: او عبارتی را بیان کرد که میداند بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر و بسیاری از دیگر اعضای تشکیلات سیاسی اسرائیل، آن را کاملاً رد خواهند کرد.
محور دوم به توافقات امنیتی ریاض-واشنگتن و جاهطلبیهای منطقهای عربستان برای داشتن پروژه هستهای برمیگردد. وبگاه «ریسپانسیبل استیت کرافت» وابسته به اندیشکده کوئینزی نوشت: وقتی از ترامپ درباره احتمال توافق هستهای غیرنظامی بین آمریکا و عربستان سوال شد، او به خبرنگاران گفت اگرچه این اتفاق ممکن است رخ دهد اما فوری نیست. رئیسجمهور آمریکا همچنین از اعلام پیمان دفاعی دوجانبه مورد انتظار بین 2 کشور - که مدتها مورد نظر ولیعهد سعودی بود - خودداری کرد، هرچند گفت آنها «تقریباً» درباره این چشمانداز به توافق رسیدهاند.
نیویورکتایمز در تحلیل خود از ملاقات رهبران آمریکا و عربستان نوشت: ولیعهد به هر آنچه میخواست، دست نیافت. توافق هستهای که به مدت یک دهه با واشنگتن مورد بحث و بررسی قرار گرفته بود، دوباره به آینده موکول شد و 2 طرف بر سر مهلتهای نامشخصی برای حل مساله بغرنج اجازه غنیسازی اورانیوم توسط سعودیها به توافق رسیدند. همچنین مشخص نبود آیا 2 طرف به یک پیمان دفاعی تمامعیار رسیدهاند یا خیر؛ پیمانی که هر دو از قریبالوقوع بودن آن خبر دادهاند. بحث عمومی کمی درباره آن در دفتر بیضی وجود داشت و کاخ سفید به جای خود توافق، یک «برگه اطلاعات» مبهم منتشر کرد که در آن به چندین حوزه همکاری اشاره شده بود اما به هیچوجه به تعهدات دفاعی متقابل ایالات متحده با مثلاً ژاپن، کرهجنوبی و فیلیپین نمیرسید.
به نوشته نیویورکتایمز، ممکن است ماهها یا سالها طول بکشد تا کسی بتواند با قطعیت نتیجه بگیرد آیا قراردادهای اعلام شده در روز سهشنبه به بزرگی آن چیزی است که هر 2 مقام عالیرتبه توصیف کردند یا خیر. کنگره قرار است درباره«اف 35»ها رأیگیری کند. ممکن است مدتی طول بکشد آنها در باندهای عربستان سعودی بنشینند. از حالا تا آن زمان ممکن است اتفاقات زیادی رخ دهد. همین امر درباره رآکتورهای هستهای نیز صادق است. اگر دولت ترامپ به قانون پایبند باشد، هرگونه توافقی که به عربستان سعودی قابلیت هستهای قابل توجهی میدهد، منوط به تأیید کنگره است و اینکه چه کسی فناوری غنیسازی را کنترل میکند، بسیار مهم خواهد بود.
به اعتقاد تحلیلگران دفاعی، سوال اصلی برای ریاض این نیست که آیا ترامپ فروش جنگندهها را تأیید خواهد کرد یا خیر، بلکه این است که ترامپ چه مقدار فناوری پیشرفتهای که «اف 35» را ارتقا میدهد، در اختیار عربستان قرار خواهد داد؟
کارشناسان معتقدند در اختیار داشتن جنگندههای پیشرفته آمریکایی نمیتواند برتری نظامی به عربستان ببخشد، چرا که سعودی فاقد امنیت درونزاست و از جنگ دوم جهانی به بعد همیشه مجبور بوده کالای امنیت را از قدرتی چون ایالات متحده خریداری کند.
سعودی از سرمایهگذاری یک تریلیون دلاری در آمریکا و پروژههای هوش مصنوعی گرفته تا قرارداد امنیتی، خرید جنگنده و برنامه هستهای را برای تحقق اهداف بزرگ خود و ابرپروژه توسعه بنسلمان موسوم به نئوم در دستور کار قرار داده است؛ سیاستی که تضمین کند خاورمیانه در آرامش به سر ببرد تا اصلاحات ولیعهد سعودی به سرانجام برسد. از نگاه او، عربستان بدون طی این مسیر، در معادلات آتی جهان هیچ جایگاهی نخواهد داشت اما با این وجود پیوستن ریاض به پیمان آبراهام آرامشی نخواهد بود که بنسلمان به آن نیاز مبرم دارد.
با این حال، سعودیها از دولت بایدن شروع به رئالیستی کردن سیاست خارجی خود کردند. ایجاد توازن در روابط با آمریکا با وارد کردن روسیه و چین به دیپلماسی سعودی و از سرگرفتن رابطه دیپلماتیک با ایران، نشانههای بارز واقعگرایی سعودی است. پیمان امنیتی پادشاهی عربستان با پاکستان بعد از جنگ 12 روزه اسرائیل علیه ایران هم نشانهای دیگر از واقعیتهایی است که خود را به سران عربستان تحمیل کرده است.
محور سوم سفر ولیعهد سعودی به آمریکا و ملاقات با ترامپ به ایران مرتبط است. پایگاه تحلیلی «میدل ایست آی» در این باره روایت جالب توجهی ارائه داد و نوشت: ولیعهد سعودی زمانی که ترامپ از بمباران ایران لاف میزد و از سربازان آمریکایی میگفت که بمبها را پرتاب کرده بودند و از آنها دعوت کرد در همان اتاقی که ولیعهد حضور داشت، حضور یابند، در نهایت بیعرضگی خود را نشان داد.
ترامپ گفت: «ما همیشه در هر مسالهای در یک جبهه بودهایم. فکر میکنم در از بین بردن ظرفیت هستهای ایران کار بزرگی انجام دادهایم... هیچ رئیسجمهور دیگری این کار را نمیکرد. ما خلبانان را همین جا در دفتر بیضی داشتیم. ما یک حمله بسیار موفق را جشن گرفتیم».
ولیعهد که در بیشتر مدت جلسه، آرام بود، بشدت اخم کرد، با حالتی ناشیانه لبخند زد و سرش را پایین انداخت و چانهاش را با یک تیک عصبی آشکار جلو داد. واکنش ناخوشایند به پیروزی خودخوانده ترامپ، نشاندهنده تلاشهای اخیر ریاض برای کاهش تنشها با ایران است. این پادشاهی مانند سایر کشورهای خلیجفارس طی 2 سال گذشته تلاش زیادی کرد تا خود را از حملات اسرائیل و بعداً ایالات متحده به ایران دور نگه دارد.
به گزارش میدل ایست آی، زمانی که اسرائیل اواخر بهار درگیر جنگ با ایران شد، عربستان سعودی از به اشتراک گذاشتن رهگیرهای موشک بالستیک خودداری کرد. این پادشاهی همچنین با ترامپ لابی کرد تا حملات آمریکا به یمن را متوقف کند.