ندای لرستان - عصر ایران /متن پیش رو در عصر ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سمیرا فرخ منش| تمام ابعاد جلسه مهم میان رهبران اروپایی، رییس جمهور اوکراین و ترامپ به یک طرف، این عکس یک طرف. عکسی که دهها حرف و تفسیر دارد. 5 پیام آن مهمترین این حرف ها هستند.
نخست: شکل چیدمان قدرت در این عکس، همان چیدمانی را تعریف میکند که در کل دنیا فعلا برقرار است. ترامپ در پشت میز ریاست جمهوری اش نشسته است و بقیه رهبران حتی رییس جمهوری اوکراین که اصلی ترین تکه این پازل است روی صندلی هایشان روبه روی او نشسته اند. این چیدمان نشان میدهد میز قدرت، میز ابتکار عمل و میز تصمیمگیری در اختیار آمریکاست و بقیه در جایگاه شنوندههای مودب و منتظر قرار گرفتهاند.
دوم: پیام زبان بدن اعضای حاضر در عکس بسیار ساده است. آنقدر که نیازی به دانش تخصصی در این زمینه نیست. رهبران اروپایی یا با حالتی جدی یا چهرهای غمگین دست به سینه یا دست به صورت، با نمایی نگران نشستهاند. این چهره ها نشان میدهد ابتکار عملی در دست این افراد نیست و فشار روانی ماجرا بسیار است. حالت رییس جمهور اوکراین که وضعیتی درهم و جمع شده دارد، بیشترین سطح نیازمندی را به بیننده القا میکند.
سوم: اروپاییها در حاشیه و کم تواناند. در حالیکه این رهبران مستقیما با جنگ اوکراین و روسیه مرتبط بودند. اما اینجا صرفا "مخاطب" اند و نه تصمیمگیر. حتی بعضی در حال نوشتن هماند. هم گوش میدهند هم توجه میکنند. اینکه ترامپ چه میگوید و تعیین میکند برای اروپا بسیار مهم است. اما چیدمان قدرت طوری طراحی شده که رهبر اروپایی باید منتظر بماند تا رهبر آمریکایی مسیر را برای او تعیین کند.
چهارم: فضای اتاق جلسه هم جای دیدنی است.یک اتاق پر از پرترههای روسای جمهور پیشین آمریکا و چهره های سیاسی و تاریخی این کشور. شاید بسیاری با دیدن این اتاق و اینکه جلسه در چنین فضایی تشکیل می شود، ناخودآگاه به این فکر می کنند که کانون تصمیمگیریهای جهان اتاقی است که آمریکاییها آن را ساخته اند. مرجع تصمیم گیریها واشنگتن است و تاریخ آمریکا طی سالیان تلاش کرده تا به این مرکزیت کانونی رسیده است.
پنجم: مهمترین بخش این عکس همان اراده به تصویر برداری از چنین صحنه ای است. سادهانگارانه است اگر تصور کنیم این عکس بی دلیل، بی هدف و بی منظور گرفته شده. این تصویری روایتساز است که میتواند جهت بسیاری از سیاستگذاری های بین المللی را تعیین کند. این تصویر میگوید یا می خواهد بگوید همه جهان به کاخ سفید آمده اند تا به حرفهای رییس جمهور امریکا گوش دهند.
بازار


یک پروپاگاندای تصویری پُرحرف
انتشار این عکس با این هدف انجام شده که نمایی از قدرت ایالات متحده را به تصویر بکشد. آمریکایی که در مرکز ماجرا قرار دارد و اروپا را در حاشیه گذاشته است. آمریکا گوینده است و اروپا شنونده. در عین حال که روسیۀ غایب، حضور نمادین دارد و اوکراین نیازمند که آسیب پذیرتر از هر زمان دیگری است، مانند بقیه منتظر است تا دونالد ترامپ تصمیمات خود را به زبان آورد.
در این تصویر اروپا نگران پیآمدهای جنگ است. روسیه گرچه حضور ندارد اما سایۀ آن بر سر این جمع سنگینی می کند. بی صدا در معادله نقش دارد درحالیکه اوکراین بهای اصلی را می پردازد. اروپاییان نیز گرچه درگیر مستقیم در هزینه های گزاف این نبرد دوسالهاند اما به ناچار در پشت سر ترامپ حرکت میکنند و بیشتر در نقش پیرو قرار میگیرند تا محور اصلی.
دراین تصویر به سادگی می توان دید که روسیه با وجود همه سختی ها و آسیب های جنگ، همچنان میتواند معادله را طوری بچیند که ایده هایش مورد توجه قرار گیرد.
در تصویر همه نگاه ها به سمت رییس جمهور آمریکاست. در بقیه عکس های این آلبوم هم علی رغم زوایه های متفاوت اما تمام توجه به صورت یکپارچه به سمت نقطه کانونی عکس، یعنی ترامپ است.
رهبران اروپایی در مقام شنونده قرار دارند و نه تصمیم گیر. و همین امر نشان از وابستگی کشورهای اروپایی به امریکا دارد. اوکراین که سوژه اصلی بحران و بهانه جمع شدن این رهبران در این اتاق است، در واقع صرفا موضوع جلسه است. نه مالک جلسه. قربانی که برای "ماندن" به غرب احتیاج دارد و مضطربانه منتظر است تا تصمیمات اتخاذ شده درباره خودش را بشنود.
این عکس را "دنیل توروک" ( Daniel Torok ) عکاس مخصوص کاخ سفید در 18 اوت گرفته و این پیام کلیدی را به افکار عمومی انتقال داده است:
آمریکا رهبر بیچون و چراست و اروپا متحد آمریکااما این اتحاد بیشتر از جنس پشتیبانی است تا تصمیمگیری؛ یک پروپاگاندای تصویری به قصد قانع سازی افکار عمومی.
این عکس صرفا یک عکس معمولی یا اتفاقی نیست. در واقع قدرت آمریکا، وابستگی اروپا و نیازمندی اوکراین سه متغیر اصلی تشکیل دهنده این تصویرند که قصد انتقال پیام سیاسی را با عکس انتقال دهند.
در بسیاری از موقعیتهای سیاسی یک تصویر درست پیام بیشتری از حرفها و بیانیهها منتقل میکند. تصویری که مستقیما بر ذهن می نشیند: "آمریکا یک رهبر است، اروپا تابع اوست، و اوکراین نیازمند آنها."
قاببندی این تصویر باعث شده تا روایت موجود کاملا جهتدار باشد و این همان قصد استراتژیک کاخ سفید از انتشار چنین عکسهایی است. حتی این عکس برای روسیه هم پیام نمادین به همراه دارد:"غرب کاملا پشت اوکراین ایستاده و قصد کمک جدی دارد." چنین تصاویری نیاز ندارد تا مخاطب برای فهمیدنشان مجهز به تخصص یا دانش خاصی باشد. این که آمریکا همچنان در رأس است همان اثرگذارییی است که حتی اگر موضوع تصویر را هم ندانید، متوجه آن خواهید شد.
در نهایت آنچه از دل این تصویر بیرون میآید بیش از آنکه عطر خوش صلح داشته باشد پرده ای دوباره از همان نمایش قدیمی است. صحنه ای که آمریکا را کارگردان اصلی معرفی میکند. اوکراین همچنان قربانی ماجراست و بقای سرزمینی و انسانی خود را به بازی قدرتها گره زده و اروپا هم با همه شعارهای پر طمطراق، همچنان یک سیاهی لشکر پرسروصدا.
اینکه چنین نشستهایی سرنوشت جنگها را تغییر میدهند یا نه مشخص نیست. اما یک واقعیت انکار ناپذیر را روشن میکنند: هیچ تصمیمی درباره اوکراین، بدون رضایت واشنگتن نشینان و بدون همراهی اروپانشینها و نفوذ کرملیننشینان به نتیجه نخواهد رسید.