سرمقاله ابتکار/ تسلیم نه ،تدبیر آری!
سیاسی
بزرگنمايي:
ندای لرستان - ابتکار / «تسلیم نه ،تدبیر آری!» عنوان یادداشت روز در روزنامه ابتکار به قلم محمدعلی وکیلی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
بیش از ده روز از توقف تجاوز نامشروع رژیم اسرائیل به ایران عزیز میگذرد. اما همچنان فضای عمومی تحت تاثیر و ملتهب اقدامات احتمالی است. در این مدت بسیاری در چرایی و چگونگی تجاوز صورت گرفته و چه باید کرد، مطالب خوب و قابل تاملی را نوشتند. اما نمیدانم گوش شنوایی در این شرایط وجود دارد یاخیر؟ چند روزی است که ذهنم درگیر چه باید کرد است. در نظر داشتم نامهای را خطاب به رئیس جمهور محترم بهعنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و مسؤل حسن اجرای قانون اساسی و دومین مقام رسمی نظام تهیه کنم و آنچه را برای برون رفت شرایط کنونی در ذهن دارم بنویسم و منتشر کنم ولی بنا به دلایلی آن را به روزهای آینده موکول کردم. محور نامه اینکه زمین بازی کنونی باید تغییر کند بازی در زمین کنونی فاقد بازدارندگی و اقدام تنبیهی است هیچکدام از کارتهای موجود در زمین کنونی کارایی لازم را ندارند. باید هنر تغییر زمین بازی را داشت و این در وظیفه رئیس جمهور است. معتقدم کارتهای داخلی و خارجی مهمی برای تغییر زمین بازی وجود دارد ولی در زمانش انشاالله اشاره خواهم کرد . اکنون نیمنگاهی به آرایش سیاسی پسا توقف جنگ میندازم. جنگ دوازده روزه باعث شکل گیری دو جبهه در بین ایرانیان شد . جبهه اول «جبهه برای ایران» را تشکیل میداد. این جبهه از سروش تا گوگوش و از تاجزاده تا سوپرانقلابیها و اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان را شامل میشود. فراگیری این جبهه باعث ناکامی جنگ و عامل مهم توقف آن شد. شکل گیری این جبهه موجب تغییر زمین بیاعتمادی به زمین همبستگی ملی گردید. جبهه دوم «جبهه علیه ایران» شامل رضاپهلوی، شبکه اینترنشینال و مجاهدین خلق میباشند . خوشبختانه دامنه جبهه علیه ایران آنقدر نبود که دشمن را امیدوار سازد . اما هرچقدر «جبهه برای ایران» قدرتمند و تاثیرگذار ظاهر شد، نشان داد نه دشمنان و نه مسؤلان فهم درستی از جامعه شناسی ملت ایران ندارند. آنانکه در «جبهه برای ایران» هستند، دل آشوب سرنوشت کشور و نگران ادامه خصومت علیه ایران هستند. اهالی این جبهه متناسب با خواستگاه پیشینی خود، تجویزهای مختلفی دارند. برخی مقاومت را راه حل میدانند گروهی تعامل و مذاکره را تجویز میکنند . گروهی هم ضرورت تغییر در رویکردهای داخلی و خارجی را نسخه کارساز میشمارند ولی همگان حول جبهه برای ایران تعریف میشوند. در نقطه مقابل اهالی «جبهه علیه ایران» یک نسخه بیشتر ندارند و آن هم ویرانی ایران است. این گروه جلوتر از ترامپ خواهان ادامه بمباران و ویرانی و تاراج کشور هستند. ترامپ تسلیم میخواهد ولی اینان ویرانی مطالبه میکنند. نگارنده همچنان معتقد است برای برون رفت از فشار تسلیمطلبان و کید تجزیه خواهان، باید تدبیرکرد . امروز روز تدبیر و چارهاندیشی است. با احساس و هیجانات لحظهای نمیتوان برنامهریزی دقیق دشمن را خنثی کرد. برای تغییر زمین بازی در سیاست خارجی، بایست تدبیر کرد. برای صیانت از همبستگی ملی باید تدبیر کرد . توصیه رهبری درشب عاشورا به محمود کریمی مبنی برخواندن «ای ایران» نمونه کوچکی ازتدبیر بهحساب میآید. بسیاری غفلت کردند که بدنه جمهوری اسلامی روی شاسی ایران سوار است . برخی تلاش کردند که بنام امت گرایی، بدنهای بزرگتر از شاسی طراحی کنند و برخی نیز کوشیدند که بدنهای کوچکتر از شاسی بگذارند ولی اگر اجازه میدادند بدنه منطبق و فیت شاسی باشد، تمام ایرانیان حس یکسان پیدا میکردند و تعلق خاطرشان به این سرزمین مانع توفیق دشمن در جاسوسگیری ازبین جوانان وطن میشد. امروز یکی از تدبیرها این است که با آشتی با ملت، دلهای رمیده و رانده شده را برای سربلندی ایران به میدان بیاوریم.
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1036537/