ندای لرستان
از لرستان تا واشنگتن؛ روایت «جاجیم» لری که این روزها به فکر احیا است
دوشنبه 8 خرداد 1402 - 2:49:31 PM
خبربان
ندای لرستان -   نسرین صفربیرانوند، روایت اکرم بهمنی 36 ساله از احیا جاجیم بافی یکی از صنایع دستی قدیمی در روستای دره حیدر بخش مرکزی الیگودرز در نوع خودش جالب و جذاب است.
خانم اکرم بهمنی که این روزها در فکر احیای جاجیم است
راه اندازی صندوق کارآفرینی در روستا
سال 98 صندوق کارآفرینی زنان با کمک جهاد کشاورزی و صندوق کارآفرینی در دره حیدر راه‌اندازی شد، آن موقع گفتند هر کس بر حسب توانایی خود هر کاری که می‌تواند انجام بدهد.
   من برای جمع‌آوری خانم‌های روستا به عنوان مدیرعامل صندوق انتخاب شدم، هر کس کاری را انتخاب کرد به عنوان نمونه من لبنیات را انتخاب کردم یکی دیگر بافندگی فرش، یکی دیگر پرورش زنبور عسل، خلاصه اینکه هر کدام سراغ کاری رفتیم.
طرحی را به ما پیشنهاد دادند که بر اساس آن زنان روستا کار یکپارچه و واحدی را انجام دهند، از جهاد کشاورزی راهنمایی گرفتیم و یک سری طرح و کار را معرفی کردند و ما جاجیم بافی را انتخاب کردیم.
با خودم گفتم اگر تا مادر بزرگ و قدیمی‌ها را داریم این هنر دست بافت را از آنها یاد نگیریم، قطعا این سنت و دانش فراموش خواهد شد و از بین خواهد رفت.
زنان مسن روستا از آموزش جاجیم استقبال کردند اما من و دیگر زنان جوان روستا چیز چندانی از جاجیم بافی نمی‌دانستیم، سراغ مادر بزرگ، و عمه و زن عمویم که عشایر است تا دیگر زنان مسن رفتیم، آنها هم با خوشرویی استقبال کردند و دست به کار شدند تا در احیا یک سنت و صنایع دستی قدیمی که ریشه در فرهنگ این مرز و دیار دارد، نقشی داشته باشند.
زنان مسن روستا تنیدن و دار کردن و بافتن جاجیم را با حوصله به ما یاد دادند، چقدر هم کار سختی بود، چون نقشه واحدی روبرو بافنده نیست بلکه نقشه در ذهن بافنده است.
‌تنیدن جاجیم یک صبح تا شب طول می‌کشد
عرض جاجیم 30 سانتی متر بیشتر نمی‌شود، اما طول آن زیاد است از ده تا دوازده متر، برای تنیدن سه میخ روی زمین کوبیده می‌شود و رنگ‌هایی که قرار است نقش آفرینی کنند، به‌عنوان نمونه اگر قرار است نخ سفید را به کار ببریم باید چهار دور نخ را ببرم.
تنیدن جاجیم صبح تا شبی طول می‌کشد، وقتی تنیده شد حالا نوبت بافت است، سه چوب به عنوان داربست جاجیم را نگه می‌دارد، بافنده باید روی دو زانو بنشیند، کار بسیار سختی است برای این است خیلی‌ها طرف جاجیم بافی نمی‌روند.
در جاجیم بافی تمرکز و دقت خیلی مهم است نقشه‌ها در ذهن است، شما باید بدانید کدام نخ را بردارید و کدام نخ را جا بگذارید کدام نخ بالا و کدام نخ پایین می‌آید. ما وقتی کار را شروع کردیم گفتیم، اگر قرار است این سنت را احیا کنیم باید حرمت نگه داریم، برای همین از پشم و رنگ طبیعی برای بافت جاجیم استفاده کردیم.
برای تهیه نخ مورد نیاز دو کارگاه نخ ریسی در شهرستان داریم که از آنها تهیه می‌کنیم، یا اینکه خودمان پشم از روستا می‌گیریم تا با هر ضخامتی که مد نظر است به نخ تبدیل کنند.
روزی که کار را شروع کردیم من و چند نفر دیگر به حرمت این کار لباس سنتی پوشیدیم و یک حس جدید و جالب را تجربه کردیم. زمانی که مشغول جاجیم بافی بودیم متوجه شدیم که چه زحمتی برای بافت جاجیم‌ها توسط زنان عشایر ما کشیده شده است، وقتی‌که با آن همه گرفتاری و کار برای بافت جاجیم می‌گذاشتند.
نقشه‌های جاجیم در ذهن است اما در منطقه ما بیشتر نقش گل طاووسی، بالنده و گل پیکه است، البته ما نقشه‌های جدید را هم متناسب با سنت خودمان اضافه کردیم، چون نسل جدید نقش ساده را بیشتر می‌پسندند.
جاجیم هایی که از واشنگتن هم طرفدار دارند
زنده شدن یک خاطره
یکی از خانم‌های روستا که به ما آموزش می‌داد و از اهالی روستا بود همزمان چندین کار انجام می‌داد، اینها برای ما الگو و یک کلاس درس بود. اما نکته جالب در مورد زنان روستایی بود که به ما آموزش دادند، آنها می‌گفتند با آموزش جاجیم گذشته برای ما تداعی شد در واقع خاطرات جوانی برایشان زنده شده بود.
بافت جاجیم متناسب با سلیقه امروز «عشایر در قدیم از جاجیم به عنوان لحاف و یا زیر انداز استفاده می‌کردند، برای اینکه نم و رطوبت به بدنشان نرسد». اما اگر قرار باشد جاجیم برای لحاف استفاده شود، خیلی سنگین می‌شود از طرفی می‌خواهیم جوان پسند باشند، بنابراین وقتی جاجیم در کارگاه توسط 6 بافنده بافته شد، یک متر یک متر یا دو متر دو متر برش داده می‌شود و توسط خیاطان ماهر که 6 نفر هستند، تبدیل به زیر انداز، رو میزی، بالش‌های لوله‌ای و کیسه‌های مواد غذایی می‌شود.
حتی به دنبال این هستیم که به عنوان رویه کفش هم از آنها استفاده کنیم. سعی کردیم در کارگاه از زنان سرپرست خانوار یا زنان خود سرپرست که دست از زانوی خود گرفته و می‌خواهند لقمه‌ای حلال کسب کنند، استفاده کنیم.
برای شروع یا توجه به گران بودن نخ پشم هزینه سنگین می‌شد، ما شروع کار را با کاموا شروع کردیم تا دستمان راه افتاد، و از نخ پشم استفاده کردیم، با دار و تجهیزات حدود 12 میلیون تومان هزینه کردیم.
نمونه‌ای زیبا از صنعت جاجیم لرستان
بازدیدهایی که به ما انگیزه داد
بافت اولین جاجیم ما همزمان شد با بازدید عده‌ای از تهران، وقتی یک خانم که ظاهراً در این حوزه سر رشته و مهارت داشت کار را دید، گفت: « به عنوان کار اول خیلی خوب است و جاجیم را با خود به تهران برد تا به عنوان نماد لرستان معرفی کند».
یک خانمی به اسم احسانی که به دنبال احیا صنایع دستی برای بازدید به روستا آمد و جاجیم‌ها را دید ما را تشویق کرد و همین به ما انگیزه داد.
عکس‌العمل و چهره بازدیدکنندگان وقتی که وارد روستا می‌شوند و وقتی از روستا خارج می‌شوند با هم متفاوت است و این یعنی مردم ما به سنت‌ها و صنایع دستی علاقه دارند.
وقتی گفتم می‌خواهم جاجیم « زیرانداز دورویه» دار کنم تا این دست‌بافت قدیمی را که بخشی از فرهنگ و هویت ما است احیا کنم، مادربزرگ و عمه و زنان مسن روستا چه استقبالی کردند، با تمام توان آمدند و نقشه‌ها را با جان و دل به ما یاد دادند، حالا هر کدام از ما برای خودمان یک پا بافنده شده‌ایم.
وقتی هم یک خانم ایرانی در واشنگتن توسط اینستاگرام جاجیم‌ها را دید؛ خوشش آمد و گفت: «دوست داشتم یک یادگاری از کشورم را در خانه داشته باشم».
حس خیلی خوبی به من دست داد و انگیزه من را برای ادامه کار چند برابر کرد. برای مادرش که پزشک بود، درخواست 200 کیسه حمل موادغذایی از جنس جاجیم به عنوان کادو را کرد، چقدر خوشحال شدم.
من دیپلم ریاضی فیزیک دارم و لیسانس حسابداری، اما متوجه شدم در منطقه ما کارآفرینی کاربرد بیشتری دارد تا اینکه سراغ حسابداری بروم.
وقتی می‌بینم یک خانم تمام توانش را برای احیا یک صنایع دستی گذاشته حالا شاید درآمد خیلی هم آنچنانی نباشد، اما وقتی گره از مشکل‌شان حل می‌شود، خیلی حس خوبی به من دست می‌دهد.
خدا را شکر می‌کنم، از وقتی که ورود کردیم خیلی از درها به روی ما باز شد، همین که یک سری از این محل ارتزاق می‌کنند جای شکر دارد. راضی هستم چون کار ما احیا یک سنت قدیمی که برگی از تاریخ کشور است، البته بستگی به خود آدم دارد، من از آن دسته آدم‌هایی هستم سرم برای کارهای سخت درد می‌کند.
شورای روستا هم هستم و یک سری وظایف هم در قبال روستا دارم اما سختی و تلاش را دوست دارم، هر چه بیشتر تلاش می‌کنم بیشتر خوشحال هستم وقتی می‌بینم یک مجموعه کنار هم جمع شده‌اند خدا را شکر می‌کنم.
جهاد کشاورزی و صندوق کارآفرینی که حمایت کرده است، اما بانک‌ها در پرداخت تسهیلات سنگ اندازی می‌کنند و سخت می گیرند.
 

http://www.Lor-Online.ir/Fa/News/894290/از-لرستان-تا-واشنگتن؛-روایت-«جاجیم»-لری-که-این-روزها-به-فکر-احیا-است
بستن   چاپ