ندای لرستان - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در حالی که غربگرایان داخلی در ماههای اخیر با ژست صلحطلبی و دلسوزی جعلی برای کشور، نسخه مذاکره با قاتلان ملت ایران را میپیچیدند، آنچه نقشه دشمنان را نقش بر آب کرد و جنگ تحمیلی 12 روزه را به کابوس برای رژیم صهیونیستی بدل ساخت، نه میز مذاکره که موشکهای نقطهزن ایرانی بود؛ موشکهایی که هنوز همه برگهایشان رو نشده است!
آنچه طی هفتههای اخیر در صحنه میدانی غرب آسیا رقم خورد، از مدتها پیش در رسانههای مستقل و تحلیلهای راهبردی کیهان پیشبینی و هشدار داده شده بود. رسانههایی که فریب لبخندهای مذاکره و ادعاهای ساختگی اختلاف در اردوگاه دشمن را نخوردند و بارها نسبت به نقشه مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی برای فریب ایران از طریق دیپلماسی و ضربه از پشت، هشدار دادند.
در شرایطی که رسانههای غربی و دنبالهروهای داخلیشان ماههاست با تمام قوا مشغول القای «لزوم مذاکره» برای جلوگیری از جنگ بودند، سناریوی واقعی چیز دیگری از آب درآمد. مذاکره، نه دروازهای به سوی صلح، بلکه همانطور که کیهان بارها هشدار داده بود، یک عملیات روانی پیچیده برای منحرف کردن افکار عمومی و غافلگیر کردن ایران بود. اکنون با پایان جنگ 12 روزه 1404 که با حمله بیسابقه رژیم صهیونیستی و آمریکا به خاک کشورمان آغاز شد و با زمینگیر شدن دشمن توسط قدرت موشکی جمهوری اسلامی ایران به پایان رسید، آنچه باقی مانده است نه فقط خاکستر و آتش، بلکه رسوایی تمامعیار برای جبهه دیپلماسیپرستان و غربباورانی است که از درون، مسیر تهاجم دشمن را صاف کردند.
بازار
![]()
افسانه اختلاف آمریکا و اسرائیل فرو ریخت
در شماره نهم اردیبهشت 1404، کیهان در گزارشی با تیتر «تقسیم کار آمریکا و اسرائیل؛ مذاکره با ترامپ، پارس کردن با نتانیاهو» صراحتاً اعلام کرد که ترامپ و نتانیاهو دو تیغه یک قیچی هستند؛ یکی ژست صلح و گفتوگو میگیرد، دیگری تهدید را پیگیری میکند و هدف، تضعیف و مشغولسازی ایران برای فراهمسازی عملیات تهاجمی است.
حالا با اعتراف خود این دو جنایتکار، مشخص شد که هشدارهای کیهان نه یک ادعای صرف، بلکه تحلیل دقیق از مختصات واقعی میدان بود.
اکنون با روشن شدن ابعاد جنگ تحمیلی 12 روزه علیه ایران، همه چیز عیان شد. مذاکرهای که ترامپ از آن سخن میگفت و وعده توافق قریبالوقوع میداد، تنها یک عملیات روانی و پوششی بود برای به تأخیر انداختن هوشیاری ایران و عملیاتی کردن نقشههای شوم از پیش طراحیشده. روزنامه والاستریت ژورنال در گزارشی افشاگرانه تأیید کرد که آمریکاییها و صهیونیستها هماهنگ بودند تا از دروغ استفاده کرده و ضربهای غافلگیرانه وارد کنند.
واقعیت این است که جنگ تحمیلی 12 روزه 1404 محصول جلساتی نبود که در لحظه تصمیمگیری شد؛ این جنگ از ماهها قبل طراحی شده بود. مذاکره با ترامپ، تنها پوششی بود برای مشغول کردن ایران و تضعیف آمادگی دفاعی کشور. ترامپ در حالی از صلح و توافق قریبالوقوع حرف میزد که دقیقاً در همان لحظه از عملیات اسرائیل باخبر بود. نتانیاهو نیز بهصورت همزمان، در ظاهر برای عروسی پسرش آماده میشد، در حالی که در باطن، دست در دست ترامپ عملیات مشترک علیه ایران را فرماندهی میکرد.
روزنامه آمریکایی والاستریت ژورنال هم اعتراف کرد که این بازی روانی دقیقاً با هدف فریب ایران طراحی شده بود؛ در کنار این، انتشار اخبار جعلی از اختلافات داخلی بین تلآویو و واشنگتن، دروغسازی درباره احتمال توافق، و حتی پستهای فضای مجازی ترامپ، همه اجزای یک پازل بودند؛ پازلی برای عملیات مشترک تخریب تاسیسات هستهای و ترور فرماندهان و دانشمندان ایرانی.
اسکات ریتر نیز در مصاحبه اختصاصی با اسپوتنیک تأکید کرد: این مذاکرات «امکان حمله غافلگیرانه» اسرائیل را فراهم کرد تا ضمن وارد کردن بیشترین خسارت، ضربهای شدید به زیرساختهای هستهای و نیروهای نظامی ایران وارد شود.
وی افزود: این حملات، یک حمله مشترک «آمریکا - اسرائیل» بوده است؛ گرچه واشینگتن ابزار نظامی مستقیم اعزام نکرد، ولی از این عملیات حمایت اطلاعاتی یا دیپلماتیک صورت گرفته است.
اسکات ریتر گفت: مذاکرات هستهای عملاً خاتمه یافته و ترامپ نتوانست ایران را برای توقف کامل غنیسازی زیر صفر قانع کند؛ مخالفت اسرائیل و برخی نمایندگان جمهوریخواه در کنگره مانع اجرای این توافق شد.
در حالی که اکنون آشکار شده نتانیاهو با هماهنگی کامل ترامپ برنامه حمله به ایران را طراحی و نهائی کرد، محافل غربگرا مأموریت داشتند نتانیاهو و ترامپ را مخالف هم و دارای اختلافات شدید نشان دهند و چنین القا کنند که ترامپ دنبال مذاکره و نتانیاهو در پی جنگ است و مذاکره با ترامپ، مانع جنگ میشود!
با وجود این همه شواهد، جای شگفتی است که همچنان عدهای در داخل، که روزگاری در دولت روحانی چوب حراج بر اقتدار ملی زدند و دشمن را گستاخ کردند، امروز نیز با نفوذ در ساختار اجرائی، همان خط فریب را تکرار میکنند. این جماعت با بزک کردن چهره ترامپ و تئوریزه کردن مذاکره با رذل دیوانهای مثل او، مسئول مستقیم وضعیتی هستند که امروز کشور با آن مواجه است.
در این میان، غربگرایان داخلی نیز دقیقاً همان نقشی را ایفا کردند که از آنها انتظار میرفت: زمینهسازی. همانها که در دوران دولت روحانی، با اعتماد به آمریکا، بزرگترین خسارتهای راهبردی را به ایران تحمیل کردند، بار دیگر با نفوذ در دولت و رسانهها، از لزوم «مذاکره برای جلوگیری از جنگ» سخن گفتند و مخالفان مذاکره را «تندرو» و «جنگطلب» نامیدند.
الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت و مدیرمسئول روزنامه زنجیرهای اعتماد 21 فروردین 1404 گفته بود:» به مذاکره میرویم که شر آتش جنگ را از کشور و منطقه دور کنیم... چند ماه پیش که آقای پزشکیان رئیسجمهور شد، کشور در آستانه ورود به جنگ بود؛ اما امروز بحث از گفتوگو و مذاکره است.این اقدامی است که با حضور آقای پزشکیان انجام شد... ما دوهزار میلیارد دلار پروژه در کشور تعریف کردیم و میخواهیم مذاکره کنیم تا امکان ورود سرمایهگذاران به داخل کشور را تسهیل کنیم».
اما حالا جنگ نهتنها متوقف نشد، بلکه تحمیل شد؛ و این بار نیز نه از سوی منتقدان مذاکره، بلکه دقیقاً در بستر همان سیاستی که غربگرایان نسخهاش را میپیچیدند. سایه جنگ و خود جنگ، هر دو محصول خط سازش است.
خط تحریف و شبکه نفوذ سالها کوشیدند تا چنین القا کنند که بین آمریکا و اسرائیل شکاف وجود دارد و ایران میتواند با «بازی هوشمندانه» و «لبخند دیپلماتیک»، شکاف را گسترش دهد! حالا همین مدعیان باید پاسخ دهند که اگر شکافی در کار بود، چطور چنین حمله دقیقی با این سطح از هماهنگی بین ترامپ و نتانیاهو انجام شد؟ چرا ترامپ با افتخار میگوید: «هیچ تیمی مثل ما کار نکرد.»؟
پاسخ ایران: موشک، نه مذاکره
آنچه در این جنگ ایران را از گردنه حساس کنونی عبور داد، نه لبخند، بلکه قدرت موشکی کشور بود. موشکهایی که نه فقط سامانههای پدافندی دشمن را بلعیدند بلکه پایگاههای مخفی آنها در منطقه را به جهنم تبدیل کردند. این فقط گوشهای از توان دفاعی ایران بود.
ایران هنوز از موشکهای نسل جدید خود که حتی رونمایی نیز نشده، استفاده نکرده است و شگفتیهای اصلی، برای اقدامات بعدی اسرائیل نگه داشته شده است.
دشمنی که خیال میکرد با چند بمب و عملیات رسانهای میتواند ایران را به زانو درآورد، حالا با کابوس موشکهای ایرانی در آسمان تلآویو و حیفا میخوابد. این موشکها بودند که دشمن را زمینگیر کردند، نه مذاکره.
باید بار دیگر به آن دروغ تاریخی پرداخت که از تریبونهای رسمی و غیررسمی مدام تکرار شد: «بین آمریکا و اسرائیل اختلاف هست، میتوان با دیپلماسی شکاف انداخت!» اکنون که خودِ دشمنان در اعترافات رسمی فاش کردهاند که عملیات بمباران ایران با هماهنگی کامل صورت گرفت، آیا وقت آن نرسیده که آن خط منحرف و پرخسارت برای همیشه از سپهر سیاست کشور حذف شود؟
جمهوری اسلامی ایران با اقتدار نظامی، مقاومت فعال و نهیب موشک، دشمن را به عقب راند. اینبار هم، مثل همیشه، خون بر شمشیر پیروز شد. و بدانید: این فقط آغاز راه است، نه پایان آن...
زیرا ایران هنوز برگهای اصلی خود را رو نکرده است. اسرائیل برای روزهای تاریکتر و ترسناکتر آماده باشد.
http://www.Lor-Online.ir/Fa/News/1035799/«مذاکره»-عملیات-فریب-بود،-«موشک»-دشمن-را-زمینگیر-کرد