فعال اصلاح طلب: کارنامه ساختار یکدست حاکمیتی ضعیف است
مقالات
بزرگنمايي:
ندای لرستان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مهدی بیک اوغلی| عملکرد ساختار یکدست حاکمیتی طی سالهای اخیر چگونه است؟ آیا این مسیر باید تداوم پیدا کند یا اینکه از طریق موازنه مثبت با حضور ظرفیتهای تازه سیاسی میتوان دستاوردهای افزونتری به نفع منافع ملی کشور و زندگی مردم کسب کرد؟ در روزهایی که فضای سیاسی کشور به صورت ناخواسته در اتمسفر انتخابات ریاستجمهوری قرار گرفته، پاسخگویی به این ابهامات مسیر مقابل را مشخص میکند. بسیاری از طیفهای رادیکال اصولگرا این روزها از تریبون صدا و سیما استفاده کرده و اعلام میکنند که یگانه راه و مسیر پیش روی ایرانیان، انتخاب مسیری است که پیش از این در انتخاباتهای سالهای 98، 1400 و 1402 تجربه شده است! چهرههایی چون حسین شریعتمداری، مهرداد بذرپاش، علی بهادری جهرمی و...که به خزانه غیب امکانات حاکمیتی اتصال دارند و تریبون صدا و سیما همواره در برابر آنها قرار دارد، تزهای خاص خود را برای انتخابات آینده ارایه میکنند، بدون اینکه در این راهبردها سهمی برای مردم و مطالبات آنها تعیین شده باشد.
اما به نظر میرسد اکثریت ایرانیان به گونهای متفاوت با طیفهای رادیکال جناح راست میاندیشند. ایرانیان خواستار نمایندگان واقعی خود در اتمسفر انتخابات هستنددهه هشتادیها و نسلهای جوان، طبقه متوسط و فعالان مدنی و .... خواستار حضور چهرههایی هستند که مطالبات آنها را در عرصه سیاسی دنبال کنند. علی باقری فعال سیاسی اصلاحطلب ضمن تایید این واقعیتها اما معتقد است به مقوله مطالبات انتخاباتی نباید به صورت صفر یا صدی نگاه کرد. به اعتقاد این فعال سیاسی باید از مقدورات موجود در انتخابات بهرهبرداری کرد.هرچند این امکانات به اندازه ایدهآلهای طیفهای مختلف نباشد، در این عرصه باید نسبی برخورد کرد.
فضای سیاسی ایران ناخواسته وارد اتمسفر انتخابات ریاستجمهوری شده است. بر اساس اعلام مقامات طی حدودا 30 روز قرار است سرنوشت ساختار اجرایی کشور تعیین شود. شما این آوردگاه را چطور تحلیل میکنید؟
طی چند ماه گذشته، چند اتفاق مهم در کشور رخ داده است که برآیند آنها راهی را برای آینده کشور و انتخابات پیشرو نشان میدهد. دو واقعه مثبت طی ماههای اخیر ثبت شده که نخستین مورد مجادلهای بود که بین ایران و اسراییل شکل گرفت. ایران به تجاوزات اسراییل واکنش مناسبی نشان داد و این واکنش توانست از حیثیت ملی و تمامیت ارضی کشور به نحو عاقلانه و مدبرانه حفاظت کند. نقطه عطف این واکنش این بود که خطرات بزرگتر بعدی را پایان داد. رخداد بعدی، مرتبط با حادثه تلخ فقدان رییسجمهور کشور و برخی دیگر از مقامات دولت است. به نظرم پس از این رخداد وارد دورهای گذار خواهیم شد. ایران به خوبی توانست از این تنش عبور کند. در کنار این رخدادها در بررسی حوادث ماههای اخیر، یک نقطه ضعف جدی هم وجود دارد و آن مشارکت پایین در انتخابات مجلس دوازدهم است. یکی از پارامترهای بیشک و شائبه قدرت ملی مشارکت بالا در انتخابات است. در واقع در ایران انتخاباتی برگزار شد که میزان مشارکت در آن هم در مقایسه با متوسط میزان مشارکت در انتخابات سالهای قبل با کاهش حدودا 20درصدی مواجه بود و هم در مقایسه با انتخابات برخی کشورهای همسایه مانند ترکیه و پاکستان، جایگاه قابل توجهی نداشت. حادثه تلخ اخیر برای رییسجمهور، ناخواسته این فرصت را برای ایران فراهم کرده که نقطه ضعف یاد شده را بدل به نقطه قوت کند.
برای تبدیل این نقطه ضعف یعنی کاهش مشارکت در انتخابات به نقطه قوت چه باید کرد؟ فکر میکنید سیستم به راحتی میتواند این نقطه ضعف را برطرف کند؟
افزایش 50درصدی میزان مشارکت مثلا از 40درصد به 60 درصد در فاصله زمانی اندک، کار آسانی نیست، چرا که این ارتقا نیازمند مکانیسمها و فرآیندهایی است که همگی نیازمند زمان هستند. هرچند فرصت اندک است اما در مجموع فکر میکنم اگر سازوکار برگزاری انتخابات به سمتی برود که نقاط ضعف ایران در آوردگاههای انتخاباتی گذشته جبران شود، میتوان امید داشت که میزان مشارکت در انتخابات آینده تا حد قابل قبولی بالا رود. ضمن اینکه در یک روند میان مدت 3الی 4ساله ایران به جایگاهی برسد که با تداوم سیاستها معقول به نُرم مشارکت مطلوب بازگردد. این امید را میتوان داشت اما به شرطها و شروطها.
این روزها بسیاری از چهرههای اصولگرا و صاحبان رسانههای حاکمیتی در صدا و سیما حاضر شده و اعلام میکنند که همان مسیر دولت قبلی باید ادامه پیدا کند و لاغیر!؟ در این شرایط فکر میکنید احتمال دارد که زمینه برای افزایش مشارکت فعالان سیاسی، احزاب و مردم فراهم شود؟
من یک چنین هدفگذاریهایی را از سوی جناحهای سیاسی در کشور نامطلوب و بد نمیدانم. ممکن است برخی احزاب و طیفهای سیاسی، عملکرد، نوع و حرکت دولت رییسی را ایدهآل دانسته و بخواهند دولت بعدی ادامه دولت سیزدهم باشد. اما اگر تلاش کنند این موضوع را با استفاده از ابزارهای ملی مانند صدا و سیما، سایر دستگاهها و... به صورت مستقیم و غیر مستقیم استفاده کنند تا این نگاه را جا بیندازند که باید فلان اتفاق بیفتد، غیر قابل قبول است. این رویکرد مخالف سلامت سیاسی و صداقت انتخاباتی است. نوعی سوءاستفاده است و تبعات مخربی هم خواهد داشت. البته این نوع حرکتها برای طرفدارانشان ممکن است محترم باشد اما اعتقاد دارم که این نگاه یعنی تداوم راه دولت قبل، نگاه اکثریت مردم نیست.
از نظر شما اکثریت مردم ایران در این برهه چه خواسته و مطالبهای دارند؟
از نظر دامنه وسیعی از شهروندان ایرانی، یک دولت کارآمد و ایدهآل تفاوتهای بسیاری با عملکرد دولت سیزدهم دارد. اصولگرایان نباید به دنبال این باشند تا از فضای احساسی امروز کشور سوءاستفاده کرده و هژمونی گفتمانی را بر کشور و مردم تحمیل کنند. در واقع نباید منتقدان سیاستهای دولت سیزدهم را در برابر فضای عاطفی جامعه قرار دهند تا آنها ساکت شده و اجازه بیان نظراتشان را نداشته باشند. در غیر این صورت حسین شریعتمداری به عنوان یک فعال سیاسی اصولگرا میتواند ایدهآل خود را مطرح کرده و بگوید ایدهآل من تداوم دولت سیزدهم است! اما این حق را ندارد که این ایده تبلیغاتی را در شمایل فضای غالب تبلیغاتی و فضای رسمی تبلیغاتی مطرح کند.
حدود 3سال از سیطره کامل حاکمیت یکدست در ایران میگذرد. ساختار یکدستی که قرار بود معضلات اساسی کشور را حل و فصل کند. شما به عنوان یک تحلیلگر، عملکرد و کارنامه حاکمیت یکدست را چطور ارزیابی میکنید؟ فکر میکنید ادامه این مسیر به نفع کشور است یا به ضرر آن؟
شرایط موجود کشور، شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و...کاملا مشخص است و با نگاهی گذرا به این شاخصها میتوان به این پرسش پاسخ داد. من هم جزو کسانی هستم که وضعیت فعلی کشور را تاسفآور میدانم. هرچند شرایط امروز تنها محصول مدیریت ساختار اجرایی نیست اما به هر حال ساختار یکدست در آن بیشترین نقش را داشته است. شرایط کشور حقیقتا روبه راه نیست.اگر از عامه مردم هم درباره این پرسش سوال شود، خواهند گفت که از شرایط راضی نیستند. اگرچه باید منصفانه داوری کرد، بخشی از مشکلات فعلی مستقیما متوجه حاکمیت یکدست است و بخشی دیگر از مشکلات هم غیر مستقیم محصول عملکرد ساختار یکدست است. تداوم وضعیت و گرههایی که ایران در حوزه سیاست خارجی دارد از جمله این مشکلات است. معادله تحریمها، موضوع تهدید درآمدهای خارجی کشور، معضل ورود و جذب سرمایههای خارجی و... بخشی از مهمترین دلایل بروز مشکلات است که شاید به شکل مستقیم به دولت مستقر ربطی نداشته باشد. دولتها البته باید نقش خود را برای حل و فصل مشکلات به درستی ایفا کنند. حتی اگر تصمیمگیر نهایی این تصمیمات دولتهای مستقر نباشند باید از نظر فنی و مشاورهای به گونهای عمل کنند که زمینه کاهش مشکلات فراهم شود. این سهم غیر مستقیم دولتها در تداوم وضعیت موجود است. از این منظر هم نقدهای قابل توجهی به کارنامه 3ساله دولت سیزدهم وارد است.
اگر قرار باشد مشارکت مد نظر شما و مردم محقق شود، چه گزارههایی باید مورد توجه حاکمیت قرار بگیرد؟
احتمالا همه طیفها و اقشار در پاسخ به این پرسش خواهند گفت که انتخابات باید در شرایط استاندارد به لحاظ آزادی و سلامت برگزار شود. هرچه به سمت برگزاری انتخابات استاندارد پیش برویم، رابطه مستقیمی با میزان مشارکت در انتخابات دارد. در این امر تردیدی نیست؛ بنده هم مانند اکثریت مردم ایران اینگونه فکر میکنم. مثل همیشه میشود به حاکمیت توصیه کرد که شرایط را برای برگزاری انتخاباتی استاندارد فراهم سازد. انتخاباتی که امکان مشارکت و امکان مشارکت موثر اقشار بیشتری از جامعه را فراهم سازد. اما این یک روی سکه است. سکه افزایش مشارکت در انتخابات یک روی دیگر هم دارد و آن نگاه نسبی به شرایط موجود و استفاده حداکثری از فرصتهای ممکن در فضای فعلی است. یعنی اینکه به فراهمسازی شرایط انتخابات به صورت صفر یا صدی نگاه نشود. هرچند به عنوان هدف غایی، برگزاری یک انتخابات کاملا استاندارد را هدف خود قرار دادهایم، اما این به این معنا نیست که تا زمانی که به هدف غایی خود برای انتخابات استاندارد نرسیدهایم، نباید در انتخابات مشارکت کنیم. موضوع صفر یا صددرصدی نیست. هر انتخابات که برگزار میشود درصدهایی از امکان و درصدهایی از عدم امکانها و انسدادهاست. بنابراین باید آماده باشیم تا از کوچکترین فرصتها به نفع کشور و مردم استفاده کنیم. نکته مهم دیگری که میتواند مشارکتی موثر ایجاد کند، تامین منافع ملی از طریق تشکیل ائتلافهای فراگیر با ذینفعهای متعدد است. اگر بتوانیم انتخابات را به عرصهای بدل کنیم که در آن ذینفعان انتخابات هم بخشهایی از حاکمیت و بخشهایی از اقشار مختلف مردم و تشکلهای مدنی و... باشند، این امر میتواند ما را به سمت اهداف بزرگتر که اصلاح نارساییهای انتخابات، استاندارد مکانیسمهای انتخاباتی و بهبود وضعیت کشور به صورت کلی باشد، هدایت کند. باید از مقدورات موجود در انتخابات بهرهبرداری کرد.هرچند این امکانات به اندازه ایدهآلهای ما نباشد، در این عرصه باید نسبی برخورد کرد. از داشتههای موجود باید در راستای تامین منافع ملی کشور و بهبود زندگی مردم استفاده کرد. ضمن اینکه این فرصت را پایهای برای بهبود شاخصهای انتخاباتی در آینده قرار داد. نگاه سپید و سیاه و صفر و صدی به انتخابات تامینکننده منافع ملی کشور و بهبوددهنده شرایط زندگی مردم نخواهد بود.
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/954572/