نشریه آمریکایی: ایران در جنگ اخیر شکست نخورد، بلکه تهاجمیتر شد
سیاسی
بزرگنمايي:
ندای لرستان - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
یک نشریه آمریکایی در روایت جنگ 12 روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی تاکید کرد: با وجود حملات آمریکا و اسرائیل، ایران به غنیسازی ادامه داد. حملات قرار بود ایران را فلج و وادار به عقبنشینی کند اما موفق نشد. ایران نهتنها تسلیم فشار نشد، بلکه لحن سیاسیاش تهاجمیتر شد و موجی از همبستگی ملی در داخل کشور شکل گرفت.
بازار ![]()
مجله آمریکن کانسرویتیو در یاداشتی مینویسد: اعتراف صریح دونالد ترامپ مبنی بر اینکه ایران حتی پس از حملات گسترده آمریکا و اسرائیل در ماه ژوئن حاضر به توقف غنیسازی اورانیوم نشد، واقعیت تلخ و بیپردهای را برملا ساخت. دونالد ترامپ در برابر یک دوراهی تاریخی قرار گرفته است: یا باید در قامت یک دولتمرد عمل کرده و اولویت را به منافع راهبردی ایالاتمتحده بدهد یا آنکه در نقش دنبالهرو دولت افراطی اسرائیل ظاهر شود.
حملات اخیر قرار بود برنامههای هستهای ایران را فلج و تهران را وادار به عقبنشینی کند. اما آنچه در عمل رخ داد، نمایش آشکار مرزهای قدرت نظامی صرف بود. در عین حال، تهران همکاری خود با آژانس را به حالت تعلیق درآورده است. ایران نهتنها تسلیم فشار نشد، بلکه لحن سیاسیاش تهاجمیتر شد و موجی از همبستگی ملی در داخل کشور شکل گرفت.
افکار عمومی ایران که تا پیش از این، نسبت به تسلیحاتیشدن برنامه هستهای مردد یا حتی مخالف بود، اکنون با شتاب بهسوی حمایت از دستیابی به سلاح هستهای بهعنوان تنها ابزار بازدارندگی در برابر تکرار حملات حرکت میکند. در نتیجه، نه منافع راهبردی این حملات محقق شد، نه اهداف اعلامی آن. اما هزینههای پیشبینیشده، بهطور کامل تحقق یافت: خاورمیانهای متزلزلتر از همیشه و ایالاتمتحدهای که اکنون درگیر یک معادله دشوار در سیاست خارجی است. در میانه جنگی که در اوکراین ادامه دارد و همزمان با افزایش تنشها با ایران، کاخسفید ناگزیر شده میان ارسال سلاح به اسرائیل یا اوکراین دست به انتخاب بزند؛ آنهم در شرایطی که جنگ بودجهای در کنگره، فضای مانور آمریکا را بهشدت محدود کرده است. در این فضای حساس و شکننده، بنیامین نتانیاهو با مطالباتی حداکثری وارد صحنه شده است. نتانیاهو، فراتر از توقف برنامه تسلیحاتی ایران، خواستار برچیدن کامل برنامه هستهای غیرنظامی تهران است. اما خواستههای او به همینجا ختم نمیشود: وی مطالبهای گستردهتر را دنبال میکند؛ نابودی کامل زرادخانه موشکی و حتی زیرساختهای دفاعی متعارف ایران.
یکی از عوامل کلیدی در شکست تلاشهای دیپلماتیک میان ایران و آمریکا همین مطالبات حداکثری بوده است. در دوره ترامپ، کاخسفید خواستار «غنیسازی صفر» شد؛ درخواستی که از منظر ایران، نهتنها غیرمنطقی، بلکه نقض آشکار حقوق حاکمیتیاش تلقی میشود. ایران نشان داده که در برابر تلاش برای نابودسازی بازدارندگی نظامیاش عقبنشینی نخواهد کرد.
برای دولتی کوچک مثل اسرائیل که بقای استراتژیک آن به حمایتهای خارجی وابسته است، بلندپروازیهای حداکثری ممکن است غیرواقعگرایانه به نظر برسد. اما این رویکرد افراطی، در عرصه سیاست داخلی اسرائیل برای نتانیاهو بسیار پُرسود بوده است.
جنگ اخیر، دستکم در کوتاهمدت، برای نتانیاهو نهتنها یک بحران نبود، بلکه فرصتی برای کاستن از فشارهای حقوقی و سیاسی بهشمار آمد. یکی از دلایل کلیدی این وضعیت، حمایت بیپرده دونالد ترامپ بود که خواستار کنار گذاشته شدن اتهامات فساد علیه او شد. همزمان، دادگاهی در اسرائیل نیز با درخواست تعویق جلسات شهادت در پروندههای فساد موافقت کرد. اما مسئله اینجاست که اسرائیل کشوری متراکم، کوچک و فاقد عمق راهبردی است با جمعیتی 9 میلیون نفری، محصور در قلمرویی باریک و فاقد امکان تحمل یک جنگ فرسایشی در برابر کشوری با جمعیت و عمق استراتژیک دهبرابری مانند ایران است.
در همین راستا، اسناد محرمانهای که توسط روزنامه تلگراف بررسی شده، پرده از ابعاد واقعی آسیبپذیری اسرائیل در برابر پاسخ نظامی ایران برداشتهاند. بر اساس این اسناد، خسارت ناشی از حملات ایران بسیار بیشتر از آن چیزی بوده که منابع رسمی اعلام کردهاند. سانسور نظامی اسرائیل تلاش کرده ابعاد موفقیتهای ایران را پنهان نگاه دارد، اما دادههای میدانی نشان میدهند که دستکم پنج پایگاه نظامی اسرائیل در عرض 12 روز هدف قرار گرفتهاند و سامانههای پدافند موشکی تا آستانه فروپاشی تحت فشار بودهاند.
اسرائیل نمیتواند بدون پشتوانه عملیاتی و سیاسی قدرت حامی خود، وارد جنگی با ایران شود. در این میان، ترامپ باید هوشیارانه از افتادن در این دام اجتناب کند. بر اساس نظرسنجی یو گاو– اکونومیست، 60درصد از آمریکاییها مخالف مداخله نظامی ایالاتمتحده در جنگ میان اسرائیل و ایران هستند، در حالی که تنها 16درصد از اقدام نظامی حمایت میکنند. در اردوگاه جمهوریخواهان نیز وضعیت مشابهی حاکم است.
در کنار این واقعیتها، باید در نظر داشت که 52درصد از رأیدهندگان آمریکایی عملکرد ترامپ در حوزه سیاست خارجی را رد میکنند و از سوی دیگر، جنگ اوکراین نیز همچنان بدون افق روشنی برای پایان ادامه دارد. در چنین شرایطی، آغاز یک بحران نظامی جدید در خاورمیانه میتواند ائتلاف سیاسی ترامپ را متلاشی کند. دنبال کردن رؤیاهای جنگطلبانه نتانیاهو همچنین منابع آمریکا را از مهمترین چالش راهبردی یعنی مقابله با چین منحرف میکند. توافق دیپلماتیک با ایران میتواند ظرفیت سیاسی و نظامی آمریکا را برای اجرای «چرخش به آسیا» که واشنگتن از زمان اوباما موفق به تحقق آن نشده، آزاد کند.
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1037574/