ندای لرستان

آخرين مطالب

اوضاع بیمارستان‌ها بعد از جنگ سیاسی

اوضاع بیمارستان‌ها بعد از جنگ
  بزرگنمايي:

ندای لرستان - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
پولی که در اختیار داریم یا برای حقوق نیروی انسانی صرف می‌شود یا برای تعمیر و بازسازی
دولت باید سهم سلامت از تولید ناخالص داخلی را افزایش دهد تا بتوانیم
به توسعه و نوسازی ناوگان فرسوده درمانی بپردازیم
جنگ 12 روزه ایران و اسراییل، برهه مهمی بود تا نقاط ضعف و قوت نظام سلامت آشکار شود. در طول جنگ 12 روزه، خبری از چالش‌های ارایه خدمات درمانی شنیده نشد، چون تیم درمانی به‌طور کامل در خدمت آسیب‌دیدگان جنگ بود و دارو و اقلام پزشکی مورد نیاز هم برای مداوای حدود 7 هزار مجروحی که به بیمارستان‌های دانشگاهی و نظامی کشور منتقل شدند، کفایت می‌کرد ولی حسین کرمانپور؛ رییس مرکز اطلاع‌رسانی وزارت بهداشت در گفت‌وگو با «اعتماد» مهم‌ترین نکته‌ای که در این گفت‌وگو مورد تاکید قرار می‌دهد، کمبود اعتبارات است که به گفته این مدیر حوزه سلامت، این کمبود به تمام بخش‌های نظام خدمات بهداشت و درمان کشور آسیب می‌زند. جای خالی بیمارستان‌های امن یا مکانی امن در بیمارستان‌ها در زمان جنگ، ناتوانی از نوسازی ناوگان خدمت‌رسانی و ایجاد توسعه پایدار در حوزه سلامت و اجبار به روزمرگی و محدود شدن امکانات به تعمیرات و بازسازی، مهم‌ترین چالش‌هایی است که از بی‌پولی نظام سلامت ناشی می‌شود. کرمانپور، ضمن آنکه قدردان خدمات پرستاران و پزشکانی است که در این 12 روز سخت، با وجود مطالبات معوقی که از دولت داشتند، در ارایه خدمات درمانی به آسیب‌دیدگان حملات اسراییل و حتی پذیرش مسافرانی که از شهرهای هدف حملات و جنگ، به مناطق امن‌تر می‌رفتند، کوتاهی نکردند، تاکید دارد که تداوم این وضع که تابعی از کاهش شدید سهم نظام سلامت از تولید ناخالص ملی است، نتیجه‌ای جز تنزل کیفیت خدمات نظام سلامت نخواهد داشت .
 نظام سلامت در طول جنگ 8 ساله ایران و عراق تجربیات و دستاوردهای ارزشمندی داشت ولی به نظر می‌رسد که طی سه دهه اخیر، کاستی‌ها و نیازهای نظام بهداشت و درمان در بحران‌های فراگیر، مورد بازنگری و بررسی قرار نگرفت. جنگ 12 روزه ایران و اسراییل چه درس‌هایی برای نظام سلامت داشت؟
- وزارت بهداشت و نظام سلامت در بسیاری از بحران‌ها، دوشادوش امنیت کشور و دایم در حال تمرین است و برخلاف بعضی دستگاه‌ها، همیشه در کنار واقعه قرار دارد. مصداق آن هم، خدمت‌رسانی نظام سلامت طی چند ماه اخیر و در حادثه تلخ انفجار اسکله شهید رجایی و بستری و درمان مجروحان حادثه انفجار پیجرهاست. علاوه بر این، در حوادثی همچون سیل و زلزله و سایر اتفاقاتی که آسیب‌های جسمی برای مردم ایجاد می‌کند هم، نظام سلامت حاضر بوده و همیشه در مدیریت بحران حضور دارد، اما بعد از دفاع مقدس، جنگی با این سطح فراگیری در کل کشور نداشتیم. انفجار اسکله بندرعباس در یک خطه محدود اتفاق افتاد و مجروحان انفجار پیجرها، مردم کشور دیگری بودند و زلزله هم معمولا در یک استان اتفاق می‌افتد ولی در جنگ 12 روزه ایران و اسراییل، 80 شهر و 90 شهرستان و 26 استان کشور به صورت مستقیم با حملات رژیم صهیونیستی درگیر بودند و صدای پرتاب و اصابت موشک در این مناطق شنیده شد و این مناطق، شهید و مجروح داشتند و این حملات، موجی از اضطراب و وحشت بین اهالی این شهرها و استان‌ها پدید آورد. بروز سندروم پس از حادثه (PTSD )و باقی ماندن خاطره این حملات، از دیگر اتفاقات خاص این ایام بود. سندروم پس از حادثه، در شرایط جنگی بسیار بدتر است، چون در زمان جنگ، مردم با امواجی مواجه می‌شوند که به صورت دهشتناک، نابودکننده است و ساختمان‌ها به‌طور کامل تخریب می‌شود و آدم‌ها بر اثر ماندن زیر آوار، جانشان را از دست می‌دهند و همین اتفاقات، احساس بی‌سرپناهی در مردم ایجاد می‌کند. تفاوت جنگ 12 روزه با جنگ 8 ساله این است که در زمان جنگ 8 ساله یا تلویزیون ملی اعلام می‌کرد که چه اتفاقی افتاده یا رزمنده‌ها در نامه‌هایشان به خانواده خبر می‌دادند که در چه وضعی هستند ولی در این 12 روز، فیلمی از لحظه اصابت موشک در نقطه‌ای از ایران و توسط شاهدان اتفاقی، در فضای مجازی منتشر می‌شد که حالا هم شاهد انتشار فیلم‌ها و اخبار هستیم چنانکه انتشار فیلم انفجار وحشتناک میدان تجریش، از این جهت مورد توجه مردم ایران و جهان قرار گرفت که نشان داد حملات اسراییل صرفا اهداف نظامی نداشته، بلکه مردم عادی را هم هدف قرار داده و چنین واقعیت‌هایی، حتما آثار منفی خودش را دارد. 
بازار
 در این 12 روز چه نقاط ضعفی در حوزه سلامت آشکار شد؟ 
تنها بخشی که در بحران‌های پیشین به هیچ‌وجه تجربه نکرده بودیم و در این 12 روز با آن مواجه شدیم و البته، درس مهمی در حوزه مدیریت بحران محسوب می‌شود، این بود که در این 12 روز، مردم استان‌های بزرگی مثل تهران، اصفهان، فارس و حتی استان‌های همجوار تهران مثل استان‌های قم و مرکزی، ناگهان به سمت استان‌های کمی امن‌تر کوچ کردند و یک‌باره، چند میلیون نفر به استانی امن‌تر که تا پیش از این 12 روز، دو میلیون نفر جمعیت داشت، وارد شد. این ورود یک‌باره جمعیت چند میلیونی، چه تاثیری در حوزه درمان و سلامت داشت؟ در هر استان، دارو و تجهیزات پزشکی و تخت بیمارستانی و حتی اقلامی مثل شیرخشک، بر اساس جمعیت همان استان توزیع می‌شود که البته همین میزان توزیع هم کافی و مطابق استانداردها نیست ولی در توزیع این خدمات و اقلام برای استان‌های مسافرپذیر، همیشه یک ضریب احتمالی در نظر می‌گیریم. در چنین شرایطی، ورود موج یک‌باره‌ای از جمعیت به یک استان، مساوی با افزایش یک‌باره تعداد بیمارانی از گروه دیالیزی‌ها و سرطانی‌ها و بیماران مزمن و اطفال و نوزادان و مادران باردار است که نیاز به تخت بستری و خدمات درمانی دارند و ارایه این خدمات برای این جمعیت باید مدیریت شود که تا پیش از جنگ 12 روزه، سابقه چنین مدیریتی را نداشتیم و به همین دلیل، در روزهای اول، در ارایه خدمات عقب ماندیم، چون اصلا تصور چنین وضعی را نداشتیم اگرچه که شرایط بلافاصله با کمک کادر درمان و بهداشت تحت کنترل قرار گرفت. در طول این 12 روز، خوشبختانه تجربیاتی از همین وضع به دست آوردیم که در شرایط مشابه، بتوانیم وضع را به سرعت مدیریت کنیم تا در روزهای اول چنین شرایطی، کمترین آسیب را داشته باشیم. در طول این 12 روز، بخش بهداشت به سرعت به کمک بخش درمان آمد با اینکه این دو بخش، هر کدام ماموریت‌های جداگانه دارند ولی در این مدت، در مناطقی که پیش از این، ارایه خدمات درمانی بی‌سابقه بود، با کمک همکاران حوزه بهداشت، یک ظرفیت کاملا استراتژیک ایجاد شد تا مردم، کمتر دچار تنش و آسیب شوند و یک رضایتمندی متعادل مرتبط با زمان جنگ در مردم ایجاد شود. البته حتما در زمان صلح، این خدمات استراتژیک منجر به جلب رضایت مردم نمی‌شود ولی در این ایام و در شرایط جنگ، مردم با معرفت و هوشیار، متوجه بودند که تمام ظرفیت‌ها به کار گرفته شده تا خدمات درمانی و سلامت به مردم ارایه شود. البته مشابه این وضع را در باقی بخش‌ها هم شاهد بودیم چنانکه در همین ایام، مساجد و مدارس برای اسکان مسافران اختصاص داده شد، چون در چنین شرایطی تمام هتل‌ها و مسافرخانه‌های یک شهر امن، جوابگوی این حجم مسافر نبود. باید حتما مشکلات را بررسی کرده و بخش‌های فرسوده را تعمیر و تاسیسات جدید را تامین کنیم تا آمادگی لازم داشته باشیم. 
نقاط قوت این ایام از نگاه دست‌اندرکاران نظام سلامت چه بود؟ 
مردم در این ایام مثل دوره شیوع کرونا رفتار کردند. در این 12 روز، مثل دوره شیوع کرونا شاهد همدلی و همبستگی مردم با نیروهای خط مقدم بودیم. خط مقدم، هم شامل نیروهایی است که در پدافند، جانشان را کف دستشان می‌گذارند و هم شامل نیروهای حوزه سلامت است که در راس خدمات درمانی هستند. مردم در این 12 روز با تمام نیروهای خط مقدم همدلی کردند و این همدلی، هنوز هم ادامه دارد. روز پنجشنبه با مدیران یکی از شرکت‌های بزرگ کشور جلسه‌ای داشتم که می‌گفتند قصد کمک و همدلی با مردم دارند. حسن افزایش این همدلی در چنین شرایطی این است که مردم، احساس یتیمی نمی‌کنند، بلکه احساس همراهی دارند و چنین احساسی، سطح سندروم پس از حادثه را تا حدی کاهش می‌دهد اگرچه که به صفر نمی‌رساند. پنجشنبه شب که شیفت اورژانس بودم، حدود 7 بیمار معاینه کردم که هیچ مشکل جسمی نداشتند ولی علایم جسمی داشتند و می‌گفتند که در سر و دست و پا درد دارند و با معاینات دقیق‌تر معلوم می‌شد که این علایم، واکنش به اتفاقات جنگ 12 روزه است که حالا و بعد از گذشت چند روز، در افراد مختلف و بین نوجوانان و سالمندان و والدین و زنان باردار و بیماران مزمن، به تدریج و با علایم متفاوت خود را نشان می‌دهد. برای مدیریت توزیع دارو در استان‌هایی که با حجم یک‌باره تعداد زیادی جمعیت ورودی مواجه شده بود، به سرعت دست به کار اقدامات شبانه‌روزی شدیم و سهمیه داروی استان‌هایی همچون تهران که در روزهای اول، حتی داروخانه‌هایش هم تعطیل شد را، به سمت استان‌های شلوغ‌تر هدایت کردیم که در این مورد هم، رضایتمندی منطبق با دوران و شرایط جنگی اتفاق افتاد و البته مردم هم با شرایط این ایام مدارا کردند و کمبود و کسری‌ها را به حساب دوران جنگ گذاشتند. حالا هم خریدهای بین‌المللی اقلامی مثل شیرخشک و سرم در حال انجام است تا ذخایر استراتژیک دچار کمبود نشود، چون شک داشتیم که رژیم صهیونیستی ممکن است حتی انبارهای دارویی و تجهیزاتی را هدف قرار دهد، با سیاست خاصی که ناشی از تجربه وزیر بهداشت از دوران جنگ 8 ساله بود، واکسن و دارو و ذخایر استراتژیک را در مناطق امن توزیع کردیم که یک تجربه مثبت در این ایام بود و خیالمان راحت شد که در صورت حمله به انبارهای دارو و تجهیزات پزشکی، ذخایر استراتژیک‌مان آسیب نمی‌بیند و دسترسی مردم به اقلام حیاتی برقرار خواهد بود. آمار قابل توجه کادر درمان داوطلب، یکی دیگر از نقاط قوت این ایام بود. ظرفیت نظام درمان کشور در ایام عادی سال به‌طور کامل پاسخگو است، اما در این ایام، با توجه به اینکه حدود 7 هزار نفر در حملات رژیم صهیونیستی مجروح شدند که تعدادیشان، افراد نظامی و بیش از 90 درصدشان، مردم عادی و شامل مادران و کودکان بودند، ولی ظرفیت کادر درمان در این حد بود که نه تنها در تمام استان‌هایی که هدف حمله قرار گرفتند، توانستیم بابت ارایه خدمات درمانی به مجروحان، پاسخگو باشیم، بلکه بر اساس دستورالعملی که از پیش ابلاغ شده بود، برای هر استان، یک یا دو استان معین هم تعیین شد تا در صورت بروز هر گونه کمبود از نظر تجهیزات و دارو و حتی نیروی متخصص، از طریق این استان‌ها تامین شود که خوشبختانه نه تنها نیازی به خدمات استان‌های معین نداشتیم، از نیروی داوطلب هم استفاده نکردیم، چون تعداد کادر درمان در هر استان، پاسخگوی شرایط بود. اتفاق بسیار مثبتی که توسط مردم رقم خورد، این بود که مردم در این شرایط به کمک کادر درمان آمدند. به یاد دارید که در شب‌های اول و دوم و سوم جنگ، مردم چطور به پمپ بنزین‌ها رفتند و مراعات نکردند و صف‌های طویلی در پمپ بنزین‌ها ایجاد شد به گونه‌ای که بعضی‌ها از دریافت سوخت محروم شدند و در همان روزها، حتی کادر درمان نتوانستند با خودروی شخصی‌شان به مرکز درمانی بیایند، چون بنزین نداشتند یا شک داشتند که اگر با خودروی شخصی بیایند، ممکن است به دلیل تمام شدن بنزینشان، در راه بمانند. نقطه مقابل این وضع را در حوزه سلامت شاهد بودیم و من اگر به چشم خودم مصداق این وضع را نمی‌دیدم، باور نمی‌کردم. من هفته‌ای دو بار شیفت اورژانس هستم و در این 12 روز شاهد بودم که مردمی که آموزشی هم در این زمینه ندیده بودند، چطور با مراعات وضع خاص و شرایط جنگی و البته با یک ذکاوت ناخودآگاه، از مراجعه غیرضروری به مرکز درمانی خودداری کردند با اینکه بیمارستان محیط امنی بود ولی به دلیل همراهی مردم، در بیمارستان‌هایی مثل سینا و شریعتی و شهدای تجریش و فیروزگر که در باقی ایام سال، بیش از صد درصد و گاهی تا 115 درصد تخت‌هایشان، بیمار و بستری دارد، در این ایام میزان اشغال تخت به 60 درصد رسید و خالی ماندن تخت‌ها به ما کمک کرد که تمام مجروحان را بستری کنیم .
ویژگی شرایط جنگی این است که برخلاف ایام عادی، آسیب‌های جسمی خاص برای افراد ایجاد می‌شود و البته تجهیزات مصرفی و داروهای مورد نیاز هم متفاوت از نیاز ایام عادی خواهد بود. جنگ 12 روزه بار سنگینی به دولت وارد کرد و حالا علاوه بر اینکه باید برای نوسازی یا بازسازی ساختمان‌های تخریب شده و حتی جبران مالی مشاغل آسیب‌دیده هزینه شود، حجم دارو و تجهیزاتی که در این 12 روز مصرف شد هم، یک بار سنگین پیش‌بینی نشده بود. با توجه به اینکه وزیر بهداشت پیش از این می‌گفت که حذف ارز دارو و تجهیزات پزشکی، مشکلاتی برای نظام سلامت ایجاد کرده، آیا جنگ 12 روزه چالش‌های بودجه‌ای وزارت بهداشت را مضاعف نکرد؟ 
 وقتی شرایط جنگی اتفاق می‌افتد، نه فقط وزارت بهداشت، بلکه تمام زیرساخت‌ها و ساختار بروکراسی کشور دچار اختلال می‌شود. تامین حجم زیادی از تجهیزات حوزه سلامت، همچون زیرساخت‌های امنیتی و نظامی ما، ارزبری دارد. البته در این ایام، وزارت بهداشت تمام قد در کنار دولت ایستاد تا معدل همدلی و کمک و مساعدت دولت از نظر مردم کاهشی نداشته باشد و امروز می‌توانیم بگوییم که در طول جنگ 12 روزه، نمره همدلی قابل توجه بود ولی معلوم نیست که اگر این جنگ، طولانی‌تر می‌شد با چه اتفاقاتی مواجه می‌شدیم. حتما به محض ایجاد شرایط پایدار، دولت باید در سهم نظام سلامت از تولید ناخالص ملی بازنگری کند. تا 16 سال قبل، سهم بهداشت و سلامت کشور از تولید ناخالص ملی حدود 9 درصد بود ولی در طول 16 سال اخیر، این سهم به یک‌باره به کمتر از 4 درصد سقوط کرد. وقتی با اقدامات نادانسته و بدون برنامه، این سهم به کمتر از نصف آنچه بوده می‌رسد، نباید انتظار داشته باشیم که نظام سلامت، بتواند در مواقع خطر و بحران خودش را جمع کند، چون وقتی سهم نظام سلامت از تولید ناخالص ملی به نصف کاهش می‌یابد، آنچه هست، فقط جوابگوی حقوق و مزایا و مخارج تعمیرات و بازسازی خواهد بود و ریالی برای نوسازی و ایجاد تکنولوژی برتر یا توسعه پایدار باقی نمی‌ماند، چون پرداخت حقوق نیروی انسانی، اولویت نظام سلامت است و نمی‌توانیم تعمیرات و بازسازی را نادیده بگیریم. به همین دلیل دولت در شرایط پایدارتر و در شرایط اعتماد به دایمی بودن صلح، باید سهم وزارت بهداشت از تولید ناخالص ملی را در اولویت قرار دهد. اولویت‌دهی و بازنگری دولت در این سهم به چه نتیجه‌ای منجر می‌شود؟ پولی که به دست وزارت بهداشت می‌رسد، ناچیز و محدود به روزمرگی نخواهد بود، بلکه مازادی برای توسعه پایدار و ایجاد زیرساخت‌های مطمئن و تکنولوژی برتر هم وجود خواهد داشت. همین امروز که من با شما صحبت می‌کنم، 90 درصد استان‌های ما بابت 10 ماه معوقات حقوق کادر درمان از دولت طلب دارند و توجه داشته باشید که پزشکان و پرستاران ما، در جنگ 12 روزه و در این ماراتن نفسگیر، در حالی غیورانه در کنار مردم و دولت بودند که حتی حقوق قانونی‌شان را هم دریافت نکرده بودند و با این حال و با اوج نارضایتی، اینچنین به دولت لطف کردند و به مردم خدمت کردند. واقعا حیف است که این سرمایه اجتماعی قوی را حفظ نکنیم. وزیر بهداشت بارها در سخنرانی‌هایش اعلام کرده که وقتی پولی به دست وزارت بهداشت می‌رسد، اولویت، پرداخت حقوق نیروی انسانی است و در واقع، با زبان بی‌زبانی می‌گوید که باید اولویت‌های بعدی را، چه در حوزه ساخت کارخانه‌های تولید دارو و تجهیزات جدید و چه در حوزه ایجاد توسعه پایدار و انجام تحقیقات مدرن با هدف پیشروی نظام سلامت در دنیا، کنار بگذاریم. امروز که افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی به یک بحث گسترده بین دو گروه خاص تبدیل شده، موافقان افزایش ظرفیت هیچ توجهی به ضرورت تامین زیرساخت ندارند. اصرار این افراد مثل این است که بدون توجه به تعداد فرودگاه و هواپیما و مسافر، خلبان تربیت کنیم و در زمانی، با تعداد زیادی خلبان مواجه باشیم که به دلیل کمبود فرودگاه و هواپیما باید به مسافرکشی با تاکسی مشغول شوند. موافقان افزایش ظرفیت، همین بلا را به سر آموزش پزشکی آورده‌اند و هیچ توجه ندارند که یک کلاس استاندارد آموزش پزشکی، 20 دانشجو دارد و اگر تعداد دانشجو به 60 نفر برسد، حداقل 40 دانشجو از این کلاس، هیچ چیزی یاد نمی‌گیرند و پزشکانی بی‌سواد خواهند شد و درمان بی‌کیفیت ارایه می‌دهند. اموزش پزشکی، بیمارستان و تکنولوژی و کلاس‌های درس مدرن و بیمار می‌خواهد ولی موافقان افزایش ظرفیت دانشجو، اصلا به ضرورت این زیرساخت‌ها توجه ندارند. تاکید ما بر بازنگری سهم نظام سلامت از تولید ناخالص ملی، به همین دلیل است که با افزایش این سهم، می‌توانیم ضمن افزایش کیفیت آموزش و درمان، در مسیرتوسعه و ایجاد زیرساخت حرکت کنیم تا نماد پزشکی ایرانی در دنیا، لکه‌دار نشود ولی وقتی سهم درستی از تولید ناخالص ملی نداشته باشیم، این نماد به تدریج ضربه‌پذیر خواهد شد و کیفیت آموزش پزشکی و پرستاری تنزل خواهد کرد و مردم از خدمات درمانی ناراضی خواهند بود و به همان سال‌های اول بعد از انقلاب برخواهیم گشت که مردم می‌گفتند برای آغاز یا ادامه درمان هر بیماری، باید به خارج از کشور بروند در حالی که هم‌اکنون به هیچ‌وجه این‌طور نیست و به ندرت، فردی برای درمان عازم خارج می‌شود، چون می‌داند که تمام بیماری‌ها، با همین وضعیت و با همین ناوگان فرسوده در ایران قابل درمان است. امروز بسیاری از ناوگان‌های حوزه بهداشت و درمان، فرسوده و نیازمند به‌روز‌رسانی است در حالی که به دلیل سهم اندک نظام سلامت از تولید ناخالص ملی، امکان به‌روزرسانی این ناوگان را نداریم با اینکه نفع اصلی افزایش سهم نظام سلامت از تولید ناخالص ملی، به مردم می‌رسد و حاکمیت هم بابت اعتبار خدمات بهداشت و درمان، در جهان سربلند خواهد شد. 
 در طول جنگ 12 روزه، حوزه سلامت به خوبی عمل کرد و خدمات بهداشت و درمان کاستی نداشت ولی در سایر بخش‌ها با چالش مواجه بودیم. اعلام شد که در این 12 روز حدود 6 میلیون نفر به استان مازندران رفتند و حرف اصلی مردم این بود که چون پناهگاه در تهران نبوده و چون جای امنی سراغ نداشتند، از تهران رفته‌اند با اینکه سخنگوی دولت از روز دوم جنگ گفت که مساجد و ایستگاه‌های مترو و بعضی مدارس امن هستند ولی مردم به این مکان‌ها اعتماد نداشتند. پدافند غیرعامل یک زنجیره است. در این 12 روز چه کاستی‌هایی در سایر بخش‌ها بود که باید اصلاح شود؟ 
 اگر کسی واقعا دلسوز مملکت باشد که قطعا هست، این روزها فرصت مغتنمی برای ارزیابی ایام 12 روزه است. بسیاری از مشکلات این 12 روز، مواردی بود که اگر از قبل برای آنها چاره‌اندیشی می‌شد، حتما درصد آسیب‌های مالی و جسمی هم کمتر از این ارقام می‌شد. البته رژیم صهیونیستی هم تنها رژیم دنیاست که هیچ ضابطه‌ای را برنمی‌تابد و مدرسه و کودکستان و بیمارستان را هم هدف حمله قرار می‌دهد ولی با این حال، هر دستگاهی و از جمله وزارت بهداشت، باید یک ارزیابی درست از این 12 روز داشته باشد تا نقاط آسیب مرتفع شود. حتما هر شهری به نقاط امن نیاز دارد و به محض به صدا درآمدن آژیر خطر، مردم باید بتوانند خودشان را به نقطه امن برسانند که البته من آژیری هم در این مدت ندیدم و البته در شهر بزرگی مثل تهران هم به صدا درآمدن آژیر، امکان‌پذیر نیست. در ایجاد و تامین مناطق امن ما عقب هستیم و نهادهای مسوول باید برای این موضوع چاره‌اندیشی کنند. بخشی از این چاره‌اندیشی هم وظیفه وزارت بهداشت است ولی وقتی بیمارستان ساخته شده روی زمین، برای ارایه خدمات درمانی با کیفیت، دچار نقص و نیازمند پول است، به این معناست که در عمل نمی‌توانیم حتی به فکر ایجاد دو یا سه بیمارستان معظم زیرزمینی امن باشیم، چون اصلا توان مالی برای چنین الزامی نداریم. امروز فقط چند اورژانس هسته‌ای در کشور داریم که البته تاریخ ساخت این اورژانس‌ها هم به 20 سال قبل باز می‌گردد در حالی که برای کشوری مثل ما که احتمال جنگ را داریم، بهتر است بیمارستان‌هایی امن داشته باشیم یا حتی در همان بیمارستان‌هایی که داریم، مکان‌های امنی ایجاد شود ولی در حال حاضر اصلا پولی برای ایجاد چنین بیمارستان‌ها یا چنین مکان‌های امنی نداریم .

لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1036871/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

ستاره چلسی: پول می‌گیرم که گل بزنم!‏

اولین تمرین گل‌گهر بدون چند ستاره اصلی

مدیرعامل شمس‌آذر: پنجاه درصد تیم جدا شده‌اند

مدافع تراکتور راهی چادرملو شد

طوفان رئال مادرید را زمین‌گیر کرد!

خلاصه بازی فلومیننزه 0 - چلسی 2

انتخابی جام ملت‌ها؛ ورود دختران فوتبال ایران به اردن

چلسی 2-0 فلومیننزه؛ آبی‌های لندن در فینال جام جهانی

امباپه فیکس شد؛ همه چیز آماده برای انتقام

بعد از موسیالا نوبت به مصدومیت کایسدو رسید

اولین صحبت آقاسی با استقلالی‌ها

شوت کوکوریا با فاصله کم از دروازه به بیرون رفت

گل دوم چلسی، بریس ژائو پدرو برابر تیم سابقش

رد جنجالی پنالتی برزیلی‌ها؛ چلسی عاشق لتسیه شد

سانحه رانندگی شدید برای مربی سرشناس

ضربه خطرناک مالو گوستو به دروازه فلومیننزه

تصاویر جنجالی‌ترین لحظه زندگی ستاره پرسپولیس!

ماجرای مهاجرت استادان دانشگاه صنعتی شریف به خارج از کشور

عصر ایران: منتقدان مصاحبه پزشکیان از جیب خود هزینه کنند نه از جان مردم

چرا اسرائیل در دام جنگ فرسایشی گیر کرده است؟

کاوه رضایی یک امضا تا ادامه با پیراهن طلایی

آلودگی هوا باز هم مانع آغاز تمرینات استقلال شد

علی‌بابا و پولی که بازگردانده نشده است

حجاریان مطرح کرد: راه عبور از شرایط پیش‌رو

کاهش 8 درصدی قیمت‌ در پایتخت

هزینه سربار جنگ برای خطوط هوایی

خاص‌ترین دو‌هفته‌ی خاورمیانه

قدم‌های بلند برای سلامتی با پیاده‌روی ژاپنی

صحنه مشکوک، پنالتی فلومیننزه برابر چلسی رد شد!

تیاگو سیلوا به داد فلومیننزه برابر چلسی رسید

ارزیابی میدانی پروژه‌ها و تأکید بر نقش مردمی سازی در تحقق عدالت آموزشی

یک استاد دانشگاه: دلیلی برای کوتاه شدن برد موشک‌ها وجود ندارد

دشواری تصویر نبرد؛ روایت عکاسان از تجربه های خود در جنگ 12 روزه

ضربه دردناک کمین «بیت حانون» به ارتش اسرائیل

کالابرگ دهک 4 تا 7 واریز شد؟

پیش بینی قیمت دلار، طلا و سکه چهارشنبه 18 تیر 1404

آخرین مهلت ارسال آثار به دهمین دوره کتاب سال لرستان؛ 31 مرداد

سیر سلطان گیاهان زمین است و برای قلب بسیار مفید است

شعار همیشگی چلسی؛ پیروزی به هر قیمتی!

پی‌اس‌جی به دنبال انتقام گرفتن از امباپه نیست!‏

وعده جذاب رضایی برای شمس آذر و قزوینی‌ها

تغییر بزرگ در چمپیونزلیگ؛ میزبانی مهم می‌شود

ترویج فرهنگ اقامه نماز ،از اولویت های راهبردی وزارت آموزش و پرورش

تکرار تاریخ در جنگ 12 روزه؛ درس‌هایی که از صفویه می‌توان آموخت

نمایش مردان جنگ در لباس صلح!

تعویق فارغ‌التحصیلی

مرگبارترین سیل آمریکا در یک سده اخیر

اوراق تبعی بیمه‌ای و اوراق تبعی تأمین مالی منتشر شد

جایگزین‌های نمک در رژیم غذایی

اینتر جانشینی برای مهدی طارمی جذب نخواهد کرد