سرمقاله اعتماد/ ضعیفترین حلقه زنجیره قدرت
سیاسی
بزرگنمايي:
ندای لرستان - اعتماد / «ضعیفترین حلقه زنجیره قدرت» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم عباس عبدی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
این یادداشت را روزی نوشتم که به صدا و سیما موشک زدند. از این رو ترجیح دادم که منتشر نشود. اکنون که جنگ متوقف شده آن را منتشر میکنم گو اینکه پس از آن واقعه هم سیاستهای آن منفیتر شده و حتی در یک روز اخیر نیز سیاستهای قبلی را ادامه میدهند.
توان و پایداری زنجیره قدرت ملی ایران به شدت نامتوازن شدهاند، حلقههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی (مردم و نظام بینالملل)، نظامی و رسانهای را میتوان اصلیترین اجزای زنجیره قدرت ملی دانست که قطعا همسنگ نیستند و بار یکسانی را تحمل نمیکنند. ولی عدم توازن حلقه رسانهای آنکه همان صدا و سیما باشد، به شدت مشهود است. در واقع میتوان گفت که این رسانه اندکی از بار را هم نمیتواند تحمل کند در حالی که حلقهای دیگر به تناسب در حال تحمل بارهای سنگینی است. اگر به جنگ اخیر دقت کنیم، به میزانی که رسانههای غربی و اسراییلی در جنگ نقشآفرینی میکنند، رسانه ملی ایران از مفهوم ملی فقط کلمه آن را یدک میکشد و بازتابدهنده امیال اقلیتی افراطی است. از کارشناسان مدعو آنان بگیرید تا ترانههای به زبان غیر ملی به جای حماسهسرایی، از انتقامگیری به جای سیاست ملی و میهنی از نگاه آخرالزمانی و بیپایه به جای تحلیل واقعگرا، از روایت محض به جای تحلیل واقعیت و... همه و همه مصداقهای این ادعاست. در واقع هر گونه تبعات روانی بدی که با جنگ برای ایران بار شود ناشی از ناتوانی این حلقه بسیار ضعیف قدرت ملی است. رسانهای که مجری آن در روز روشن ادعای حضور هواپیمای دشمن در آسمان را قاطعانه رد میکرد و همزمان مردم آنها را میدیدند. تا پیش از شرایط جنگی این مشکل خیلی حاد نبود. مردم میتوانستند به جای این رسانه از رسانههای داخلی و خارجی جایگزین استفاده کنند و چنین میکردند. البته این خیلی بد بود ولی خطر فوری ایجاد نمیکرد. ولی در شرایط جنگی تبعات زیادی برای مردم و کشور دارد.
شاید همچنان در برابر این هشدارها بیتفاوتی پیشه کنند، ولی پیشنهاد میکنم که از 50 کارشناس خبره در حوزه ارتباطات نظرسنجی کنند و ارزیابی آنان را از عملکرد این رسانه در جهت کمک به همبستگی ملی و بسیج همگانی برای حمایت از ایران و میهن در این جنگ متجاوزانه بپرسند. اطمینان دارم که نمره آن مردودی خواهد بود. همین نمره ردی است که مردم را از آن دور کرده و به سوی رسانههای غیر رسمی خارجی سوق میدهد. واقعیت این است که هدف تجاوز اسراییل فراتر از نظام است؛ موجودیت ایران را نشانه گرفته است و به همین دلیل مردم خیلی حساس شدند و افراد بسیاری که منتقد وضع جاری و حتی زخمخورده آن بودند پا به میدان دفاع از میهن گذاشتند. بنابراین سیاست رسانهای باید متکی بر عواملی باشد که این مفهوم را بازتاب دهد. بیان گزارههایی همچون تاکید بر انتقامگیری یا خواندن سرودهای حماسی کشورهای عربی یا آوردن افرادی معدود و حتی کممایه یا با خطاهای تحلیلی فراوان برای شرح این تجاوز، همگی خلاف این راهبرد و سیاست است. برای تحقق این هدف باید گامهای موثری را در رفع شکافها برداشت نه آنکه همچنان بر کوره اختلافات دمید و شعله آن را برافروختهتر کرد. باید به ایرانیان فراتر از مرزهای کشور توجه ویژه داشت. نگرانی آنان برای وطن و سرنوشت کشور از جهاتی بیشتر از افراد داخل کشور است. باید از شبیهسازیهای امروز و دوران جنگ تحمیلی پرهیز کرد، زیرا دو موضوع کاملا متفاوت هستند و کمتر شباهتی با هم دارند. باید عملکرد این رسانه بیانگر آن باشد که سیاست ملی و همه را به یک چشم دیدن سرلوحه آن شده باشد، نه اینکه همچنان خود را در انحصار گروهی به نسبت اندک تعریف کند. در این راه میتوان حتی مخالفان و منتقدان ایرانی خارج از کشور را که دل در گرو این میهن دارند و چشم امید به بیگانه نبستهاند همراه و شریک کرد. نباید هممسیر با تبلیغات دشمن شد و اینگونه بازتاب داد که این جنگِ حکومت و طرفدارانش با اسراییل است. باید گفت که این جنگ نتانیاهو علیه ملت و موجودیت ایران است، پس همه مردم بدون تمایز میتوانند در این مسیر همراهی کنند.
بارها گفتهام که علامت تغییر سیاست در ایران بیش از هر جایی در صدا و سیما تجلی خواهد یافت. مردم هم همین را میبینند. صدا و سیما تابلوی ساختار رسمی شده است، گرچه باید مستقل باشد، ولی فعلا چنین است. مردم باید تغییر رویکرد را از طریق تحولات این رسانه درک و حس کنند. خطرات بزرگتر این رسانه در نقض همبستگی ملی را احتمالا در روزهای آینده بیشتر خواهیم دید.
بازار ![]()
لینک کوتاه:
https://www.nedayelorestan.ir/Fa/News/1034071/