بزرگنمايي:
ندای لرستان - برای دیدن زاگرس باشکوه و جلگه سرسبز و بینظیر خوزستان و رفتن به سفری با تنوع کوه و دشت و دریا و رودهای پر آب و مزارع سرسبز، این مسیر زیبا و متنوع، یکی از بهترین برنامههای ایرانگردی است. در این سفر به دیدن تمدن و تاریخ مهجور مانده ایران زمین میروید و سری هم به جاذبههای طبیعی جنوب کشور خواهید زد.
تهران را باید از جاده جنوب غربی، یعنی اتوبان قم ترک کنید و راهی اراک شوید؛ این آغاز یک مسیر طولانی است که تا شهر اهواز، دست کم 825 و حداکثر 3 هزار کیلومتر مسافت دارد، اما طول مسیر بستگی به این دارد که چقدر از شهرهای زیبای بین راه دیدن کنید
برای دیدن زاگرس باشکوه و جلگه سرسبز و بینظیر خوزستان و رفتن به سفری با تنوع کوه و دشت و دریا و رودهای پر آب و مزارع سرسبز، این مسیر زیبا و متنوع، یکی از بهترین برنامههای ایرانگردی است.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
در این سفر به دیدن تمدن و تاریخ مهجور مانده ایران زمین میروید و سری هم به جاذبههای طبیعی جنوب کشور خواهید زد. تهران را باید از جاده جنوب غربی، یعنی اتوبان قم ترک کنید و راهی اراک شوید. این آغاز یک مسیر طولانی است که تا شهر اهواز، دست کم 825 و حداکثر 3 هزار کیلومتر مسافت دارد. البته طول مسیر بستگی به این دارد که چقدر از شهرهای زیبای بین راه دیدن کنید.
از قم تا آشتیان از قم تا آشتیان باید حوصله کنید و 94 کیلومتر برانید، اما ارزش دارد. بازار این شهر بسیار دیدنی است. آشتیان که در مرکز استان مرکزی وشمال شهرستان اراک قرار دارد، از شهرهای بسیار کهن ایران به شمار میرود که آثاری از دوران مادها را در خود جای داده است.
مهمترین سوغات شهرستان آشتیان، صابون است و کارگاههای صابون سازی یکی از جاذبه های مهم اقتصاد سنتی این شهرستان محسوب میشود.
زیر سایه 70 قله: بعد از دو راهی آشتیان، در سمت چپ جاده، منطقه حفاظت شده هفتاد قله قرار دارد که اشارهای است به شکل جغرافیایی آن. این منطقه یکی از زیستگاههای اصلی آهوی ایرانی در تابستان است. آنچه اکنون از این منطقه در ذهنها نقش بسته است، ویژگی صنعتی آن است. با این حال، طبیعت این سرزمین، از دیرباز و از دوره ناصری و حتی پیش از آن، مورد اقبال سلاطین قاجار بوده و به عنوان شکارگاه شاهان، قلمستانهای آن نیز زبانزد خاص و عام بوده است.
در میان طبیعت استان مرکزی، 70 قله و ارتفاعات آن با داشتن هزاران گونه جانوری، از دیدنیهای بکر و حفاظت شده ای است که سالانه پای هزاران گردشگر را به این دیار باز میکند. هفتاد قله از زیستگاههای مهم حیات وحش کشور است که به لحاظ جمعیت بالای علفخواران، از اهمیت بالایی در حیات وحش و طبیعت کشور برخوردار است. سالانه هزاران نفر برای بازدید از طبیعت بکر و آب و هوای مطبوع آن، به این منطقه سفر میکنند و زحمت بالا رفتن از ارتفاعات آن را به جان میخرند تا گوشهای از دست آفرینش را ببینند.

از آشتیان تا اراک شهر اراک، هرچند پیش از این در مرکز منطقهای قرار گرفته بود که به همراه ری، اصفهان و همدان، قلب «عراق عجم» را تشکیل میداد، اما اکنون بیشتر به عنوان یک شهر صنعتی شناخته میشود.
سفر به استان مرکزی، یعنی سفر به قلب ایران و سرزمین آفتاب؛ اقلیمی با گویشهای گوناگون، آبادیهای آباد، آتشکدههای باشکوه، قلعهها و ارگهای تاریخی که باوجود فاصله کوتاه از پایتخت، هنوز بسیاری از مردم کشورمان حتی با نامهای آن ناآشنا هستند.
شاید در تمامی این سالها هرآنچه از استان مرکزی میدانیم در «انار ساوه» و «گل محلات» خلاصه شده است. غافل از آنکه هر شهر و هر بخش این خطه از کشور بزرگ ایران، از بناهای تاریخی، جاذبههای گردشگری و حتی توانمندیهای صنعتی ویژهای برخوردار است که آشنایی با آنها میتواند مسیرگردشگری بسیاری از مسافران همیشگی به مقصد شمال کشور را تغییر دهد، یا دست کم تنوع بخشد.
شما بعد از طی 67 کیلومتر از آشتیان تا اراک، نخستین تصویری که با شنیدن نام این دیار در ذهنتان شکل میگیرد، شهری صنعتی است که احتمالاً دود کارخانهها نیز تا شعاع چند کیلومتری آن گسترده است، اما این شهر دیدنیهای بومی، تاریخی و فرهنگی درخور توجهی دارد.
بازار سرپوشیده: این بنا، از ارزشمندترین نمونههای شهرسازی و معماری ایرانی است که مجموعهای از حجرهها، کارگاههای تولیدی، سراها، کاروانسراها و آب انبارها را در خود جای داده است. سراهای کاشانی، نوروزی، حاج باشی، نقشینه و وکیل، از جمله قسمتهای دیدنی این بازار به شمار میرود که در امتداد آنها گذر چهارسوق، بازار را به راسته مسگرها، خامه فروشها، کفاشها و راسته بازار تقسیم میکند، گرچه اکنون دیگر طنین چکش مسگرها به گوش نمیرسد و عطر رنگهای خامه قالی، یا بوی چرم کفاشها حس نمیشود.
در ادامه مسیر و در حد فاصل نراق و دلیجان، اگر از دهانه غار چند میلیون ساله نخجیر، حتی برای چند دقیقه به فضای داخلی غار پناه ببرید، به یکباره گویی در فصلی دیگر قدم گذاشتهاید! خنکای هوا، تصاویر بلورین و ترکیب شکلهایی که آهکها بر دیواره غار آفریدهاند، بسیار تماشایی است. اینجا دمای هوا در تمامی فصول سال بین 7 تا 14 درجه سانتیگراد ثابت است و با هر گام، به خوبی میتوان پویایی و رشد ترکیبات شکل دهنده دیوارهها را حس کرد.

از اراک تا بروجرد بعد از اراک باید 114 کیلومتر برانید تا به بروجرد برسید. در دو سوی این مسیر، مرغزارانی گسترده شده است که بوی گیاهان کوهستانی را با نسیم بهار برای شما هدیه میآورند. زیبایی دشتهای جاده شما را محسور خواهد کرد تا بالاخره به دوراهی ملایر میرسید. این جاده پر از روستاهایی است که مردم محلی، محصولاتشان را برای فروش به حاشیه جاده میآورند.
در بروجرد، دیدار از مسجد جامع این شهر را از یاد نبرید. معماری مسجد جامع بروجرد بسیار منحصر به فرد و یکی از شاهکارهای تاریخی معماری ایران است که هم ویژگیهای معماری اسلامی و هم معماری باستانی ایران را در خود جای داده است.
مسجد جامع بروجرد روی یک آتشکده ساسانی بنا شده است، اما بنای فعلی آن در قرن چهارم و مقارن با آلبویه ساخته شده و در دورههای بعد به تدریج تکمیل شده است. پس از دیدار از مسجد جامع، گشت و گذار در بازار تاریخی بروجرد میتواند یکی از جذابترین بخشهای سفر به شهرهای لرستان باشد؛ بازاری که بر اساس شواهد، قدمت آن به دوره دوم و سوم هجریقمری میرسد، اما ساختار فعلیاش مربوط به دوره قاجار است. در این بازار، سماورهای ورشو، ظروف مسی و آهنی، بافتههای سنتی و وسایل زینتی آهنی زیبایی را خواهید دید و این شانس را خواهید داشت که هنگام عبور از راستهها و کوچههایش، صدای کوبیدن چکشهای آهنگری و مسگری را بشنوید و گرمای کورههای استادکاران را احساس کنید.
کباب بروجرد را نیز به هیچ قیمتی از دست ندهید. هر چند مناظر دل انگیز در اطراف این شهر شما را شیفته خودش خواهد کرد، اما کباب خوردن در هوای بهاری و مطبوع این شهر تاریخی لذت دیگری دارد. از جاذبههای دیدنی بروجرد، میتوان به خانه مصریها، تالاب بیشه دالان و روستای ونایی اشاره کرد.
گشتی در ملایر: اگر تصمیم گرفتید سری هم به ملایر بزنید، شهر زیرزمینی «سامن» را از دست ندهید. این شهر در سال 1384 به طور اتفاقی بر اثر اقدامات عمرانی کشف شد. این مجموعه در بستری از سنگ گرانیت به صورت دستکند ایجاد شده و همه شهر در زیر معابر و منازل و ساختمان های اداری ملایر قرار گرفته است. «سامن» شامل بیش از 50 فضای کوچک و بزرگ است که با راهروهای متعددی به هم ارتباط دارند و در عمقهای متغیر 3 الی 6 متری از سطح زمین قرار گرفتهاند. از دیگر مکانهای دیدنی ملایر، برج خانقل و امامزاده معروف به سام و هام است.
از بروجرد تا خرم آباد یافتههای باستان شناسی نشان میدهد که خرم آباد از عهد پارینه سنگی مسکونی بوده است، اما آثار باستانی دوره ساسانیان نیز در این شهر، بسیار دیده میشود، اما برای اینکه از تاریخ شهر مطلع شوید، حتماً سری به بخش موزه قلعه فلک الافلاک بزنید.
شما بعد از طی 105 کیلومتر از شهر بروجرد، به خرم آباد میرسید، یعنی بزرگترین و پرجمعیتترین شهر لر نشین و از مهمترین شهرهای غربی ایران؛ شهری کوهستانی که در حصاری از کوههای سرسبز و زیبا و در دو سوی رودخانه «گلال» قرار گرفته است.
بازار قدیمی خرم آباد در جوار امامزاده زید بن علی«ع» در میان دو محله محصور شده است. این بازار مشخصه خاصی ندارد، جز اینکه احتمالاً اینجا تنها جایی است که میتوانید زنهای لر را با گل ونی (سربند) و لباسهای محلی رنگارنگ ببینید.
بازار خرم آباد، سرپوشیده نیست، اما در همین محل، بازار طلافروشان قرار دارد که زمانی کاروانسرا بوده و هنوز هم میتواند حس و حال مسافری را به شما بدهد که در کاروانسرا اتراق کرده است، بهویژه اگر در حیاط با صفای کوچکش، کنار باغچه و حوضش بنشینید و حجرههای تاق هلالی دور تا دور حیاط را سیاحت کنید.در این بازار و تقریباً همه جای شهر خرم آباد میشود ردپای زنان عشایر را پیدا کرد. اگر تابستان باشد، آنها بساط دوغ و کره و سرشیرشان را مقابل خود پهن کردهاند و حاصل دسترنجشان را میفروشند و در فصل پشم چینی، ماشتههایشان را روی دوششان انداختهاند و مشغول چانه زدن هستند.
ماشتهها، نوعی جاجیم نازک است که نوعروسان لر، رختخوابهای جهازشان را لای آن میپیچند و به خانه بخت میبرند.
دیار پلهای تاریخی: استان لرستان، نگین سرسبز و زیبای زاگرس را شاید بتوان یگانه دیار طبیعت بکر و بهشتوار سرزمین زیبای ایران زمین خواند که در میان رشته کوههای سر به فلک کشیده قرار گرفته است. لرستان سرشار از دشتهای هموار و سرسبز طبیعت افسونگر ایران زمین است که پر آبترین حوزههای آبریز ایران را نیز در خود جای داده است.
لرستان را میتوان سرزمین پلهای تاریخی نامید، به طوری که در این استان بیش از 63 پل تاریخی وجود دارد که بر روی رودهای پرخروش و زیبای این استان ساخته شدهاند. پلهای تاریخی لرستان که در مسیر راه شاهی هگمتانه به شوش واقع شدهاند، از شاهکارهای معماری پل سازی در زمان ساسانیان و دوران اسلامی به حساب میآیند.
خورد وخوراک: «گُلهریزه» هم یکی از غذاهای این منطقه است که شامل گوشت چرخ کرده، سیب زمینی، پیاز،رب گوجه فرنگی، آرد نخود یا گندم، نمک و سبزی خشک معطر است. خورشت قلیه ترش و آبگوشت کشک هم از غذاهای مخصوص لرستان به شمار میرود. سُغدو، غذای دیگری است که با شکنبه گوسفند، برنج، آلو بخارا، گردو و روغن و آب و ادویه تهیه میشود. به این ترتیب که مواد را در شکنبه ریخته و آن را با نخ و سوزن میدوزند و با حرارت ملایم میپزند.

از خرم آباد تا شوشتر بعد از پشت سرگذاشتن 243 کیلومتر، از خرم آباد به بروجرد خواهید رسید. نام شوشتر با نام کارون گره خورده است. اگر کارون نبود، شوشتر هم نبود؛ یا اگر بود به این زیبایی و دلگشایی نبود.
دشت خوزستان که در پایین دست کوههای بلند و برف گیر زاگرس جای گرفته و از جنوب به خلیجفارس راه میبرد، ازجمله معدود مناطق پرآب ایران است و بزرگترین رودهای دایمی ایران یعنی کارون، کرخه و دز در این استان جریان دارند.
یکی از مهمترین دیدنیهای شوشتر، آثار تاریخی «چغازنبیل» است. برای رفتن به چغازنبیل، از شوشتر باید 33 کیلومتر به سمت غرب برانید. زیگورات چغازنبیل در استان خوزستان، معبدی است.
عیلامی با 3300 سال قدمت و نخستین اثر ایرانی است که در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. این معبد، پیشکشی بود برای دو تن از خدایان بزرگ عیلام به نامهای «انوشوشیناک» و «نپریشا» که به صورت طبقات متداخل ساخته شده بود و هر طبقه بالاتر و البته کوچکتر از طبقه دیگر بود. در واقع زیگورات یک جور هرم بود که احتمالاً پنج طبقه داشت، اما امروزه تنها دو طبقه از آن باقی مانده است و بقایای طبقات بالاتر نیز به شکل تلی از خشت به چشم میآید.
این معبد، تقریباً در 45 کیلومتری جنوب شهر شوش در نزدیکی منطقه باستانی هفت تپه قرار دارد که از جاده شوش به اهواز قابل دسترسی است. وقتی پایتان به آنجا رسید، بدانید در جایی ایستادهاید که برای اهالی باستانی آن، بسیار مقدس بوده و شاید به این سادگیها کسی را بهآنجا راه نمیدادهاند.
از شوشتر تا شوش از شوشتر تا شوش باید 84 کیلومتر برانیم؛ شهری در شمال غربی خوزستان، با قدمت چند هزار ساله که تاریخ، نام آن را به عنوان نخستین خاستگاه شهرنشینی در ایران به ثبت رسانده است. این شهر حدود2400 سال، مرکز و پایتخت دو امپراطوری بزرگ و تمدن عیلام و هخامنشی بوده و مقبره دانیال نبی «ع»، قلعه تاریخی شوش و شهر شاهی کاخ شاوور، از مهمترین آثار آن به شمار میرود.
امکان ندارد بخواهید دیدنیهای شوش را ببینید و آرامگاه «دانیال نبی» از قلم بیفتد. گنبد سفید رنگ و کله قندی این آرامگاه از نقاط مختلف شهر قابل دیدن است. این مقبره در ساحل شرقی رود زیبا و پاکیزهای به نام «شاوور» و روبهروی تپه ارگ و کاخ آپادانا قرار دارد.
دانیال نبی، یکی از پیامبران بنی اسرائیل بوده که 700 سال پیش از میلاد مسیح، در 12 سالگی با حمله بابلیان به اورشلیم به اسارت درآمد و به بابل برده شد و وقتی کورش هخامنشی بابل را تصرف کرد، دانیال را که دیگر مردی دانشمند و فرهیخته بود، با خود به ایران آورد. دانیال نبی در دربار هخامنشیان به مقام و منزلتی بالا رسید و تا پایان عمر در ایران ماند.
از منطقه شوش در کتاب مقدس «تورات» به نام شوشان یاد شده است و دانیال نیز شهر قدیم شوش را با نشانههای کتاب خود شناسایی کرده است. بنایی که امروز به عنوان آرامگاه این پیامبر ابراهیمی میشناسیم، در دوره قاجار به این شکل ساخته شد که با معماری بومی جنوب ایران و خوزستان بسیار همخوانی دارد، به ویژه گنبد مخروطی و پله پله آن. بقایای «آپادانا»، از مهمترین کاخهای هخامنشی، درست روبروی آرامگاه دانیال نبی قرار دارد. اگرچه بازمانده این بنا، بسیار ناچیز است، اما دیدن آنجا هم خالی از لطف نیست.
از شوش تا اهواز بالاخره به مقصد اصلیمان میرسیم؛ اهواز، شهر خاطرههاست. در نخستین سفری که به این شهر خواهید داشت، بدون شک شیفته آن خواهید شد. میهمان نوازی و مهربانی مردمان جنوب برای همه ما ایرانیها خاطره انگیز و جذاب است. شهری که عربها، بختیاریها و فارسها، بزرگترین قومیتهای نژادی ایران زمین، شادمانه در کنار هم زندگی میکنند و برخی از اقلیتهای دینی، از زرتشتیان و ارامنه تا آشوریها و منداییان، همسایگان همیشگی و قدیمی شهرشان هستند.
برای بسیاری از گردشگران، در بدو ورود به شهر اهواز، دیدن کارون، عریض ترین رود ایران، آن هم از نزدیک، حال و هوای دیگری دارد، اما کارون امروز، با کارون خروشان روزهایی که کوسه داشت و در آن میشد کشتیرانی کرد، تفاوت زیادی دارد. این رود پرخروش، سالهاست به دلیل ساخت سدهای کوناگون، کم آب شده و به دلیل ریزش فاضلاب شهری در آن، دیگر زلالی سابق را ندارد. با این حال، چند قایق تفریحی در کارون رفت و آمد میکنند که میتوانید سوار شوید و لذت ببرید.
اگر روز یکشنبه در اهواز بودید، میتوانید علاوه بر دیدن شهر در کنار رود کارون، با مراسم مذهبی «منداییان» که پیروان دین حضرت یحیی«ع» هستند، آشنا شوید. صائبین یا منداییها، یکتاپرستانی هستند که بیش از دو هزار سال پیش به ایران مهاجرت کردند و به دلیل مراسم مذهبیشان، همواره باید کنار رودهای جاری زندگی کنند.
عرب ها، بختیاری ها و فارس ها بزرگ ترین قومیت های نژادی هستند که در این شهر زندگی می کنند. همچنین از اقلیت های دینی که در این شهر ساکن هستند، میتوان علاوه بر مسلمانان، به زرتشتیان، ارامنه، آشوری ها و منداییان اشاره کرد. فاصله زمینی اهواز تا تهران 881 کیلومتر و فاصله هوایی آن 551 کیلومتر است و هم فرودگاه دارد و هم ایستگاه راه آهن.
برخلاف اندیشه خیلی ها که می پندارند اهواز شهری جدید با قدمتی حداکثر به قدمت دوران قاجار است، اما این شهر تاریخی قدمتی به اندازه قدمت تمدن شکوهمند ایلامی دارد. در 3500 سال پیش، اسم این شهر «تاریانا» بود و بعدها به «هرمز اردشیر» تغییر نام پیدا کرد.
در زمان ساسانیها، «خوجی ها» که یکی از طوایف اصیل ایرانی بودند و نام خوزستان هم از آنها گرفته شده، در اطراف کارون به کشت نیشکر و تهیه شکر پرداختند تا جایی که محصولات خود را به سرزمین های دیگر هم صادر کردند. این رویداد سبب شد شهر هرمز اردشیر در اواخر دوره ساسانی به «خوجستان وازار» یعنی بازار خوزی ها مشهور شود. پس از سقوط ساسانیان و وقتی این شهر به دست مسلمانان افتاد، اعراب، خوزی و هوزی را به جمع مکسر درآوردند و آن را «اهواز» نامیدند.
دیدنیهای اهواز: ساحل کارون، کاروانسرای معین التجار، میدان چهارشیر، پل سفید و بازار قدیم، از جاذبههای دیدنی این شهر تاریخی است. وقتی صحبت از اهواز و گردشگری میشود، بسیاری از مردم یاد لب کارون و پل سفید میافتند؛ جایی که بیشترین حس و حال و نوستالژی را حداقل برای خود اهوازیها دارد، اما نمیتوان از اهواز نوشت و به ماهی مخصوص اهوازیها، یعنی شوریده اشاره نکرد.
خورد و خوراک: در اهواز اگر ماهی شوریده و بنی نخورید، حسابی ضرر کردهاید، چرا که در هیچ کجای ایران شما نمیتوانید این دو ماهی را این همه تازه و خوشمزه پیدا کنید و نوشجان کنید.
در اهواز کافی است سری به بازار کاوه بزنید. انواع خوردنیهای ویژه اهواز و خوزستان از سیر تا پیاز در آنجا موجود است. اینجا، ماهیفروشان، بهترین ماهیهای صید همان روز را در ردیفهای منظم به صف کشیدهاند.
سبزیفروشها نیز سبزیهای دسته شده و باطراوت را به فروش گذاشتهاند، اما آن چیزی که جذابیتش بیشتر از هر خوراکی دیگری است، مجمعههای بزرگ لبه بلند است که حلواشکری، کنجدی و حلوای ارده را در خود جا دادهاند و فروشنده با کاردی بزرگ آنقدر ماهرانه حلوا را در مجمعه برش میدهد که انگار کیک تولد است!
در همین بازار شما میتوانید خوشمزهترین فلافل اهواز را در خیابان لشکرآباد، در بورس فلافل فروشیها پیدا کنید. همچنین سمبوسههای لبنانی بازار کاوه هم بسیار خوشمزه و معروف است، البته همراه با با یک سس زردرنگ و چیزی شبیه همین سسهای خردل خودمان.
کپه عربی اهواز را نیز همینجا میتوانید امتحان کنید که فوقالعاده خوشمزه و متفاوت است. کپه عربی چیزی شبیه پیراشکی است، با این تفاوت عمده که در پخت آن از برنج، گوشت و قارچ استفاده میشود.